سلام.

ام‏روز می‏خوام اون باری که به گردن‏ام افتاده،
با شما تقسیم بکنم.
البته قبلاً هم این کار رو کردیم و خدا هم به‏مون عنایت داشته.
این باری که می‏گم، نیاز عده‏ای از بندگان خوب خداست،
که شاید گره کارشون به دست ما وا شه.
***
اول یه خونواده‏ای تو قرچک ورامین‏ه.
پدر کارگر نمایش‏گاه ماشین، با حقوق 150 هزار تومان،
7 تا بچه که دو تا دخترشون عقد کردن.
یکی از این دخترها علی‏رغم میل خانواده
دانش‏جوی شبانه است و خرج تحصیل رو هم با قرض جور کرده.
تحت پوشش جایی هم نیستن.
باید براشون جهیزیه جور کرد.
*
بعد یه دختر خانم حدود 24 سال،
زنجانی.
به‏علت سرماخوردگی و عدم درمان مناسب فلج شده‏اند!
الآن تحت درمان‏اند.
ظاهراً باید عمل نخاعی می‏شدند.
حدود دو میلیون هزینه داره که فعلاً یک میلیون‏اش جور شده.
*
یه خانواده روستایی کم بضاعت اطراف شهرکرد.
دخترشون تازه از رشته تاریخ فارغ‏التحصیل شده.
دنبال کار می‏گرده.
خونه‏شون هم تعمیرات اساسی می‏خواد.
کافی‏ه یک لحظه سرمای این فصل اون منطقه رو تجسم کنید.
*
مورد آخر.
یه جان‏باز اصفهانی،
یک سال پیش عمل پیوند ریه کرده.
برای پول‏اش قرض و قوله کرده.
هنوز نتونسته پس بده و همه چیزش گرو بیمارستان‏ه.
حدود دو و نیم میلیون بدهی داره.
***
ان‏شاءالله خدا آب‏رویی بده که ارزش گره‏گشایی داشته باشه.
خودتون ببینید چه کمکی می‏تونید بکنید.
حتی دعای خیر شما هم راه‏گشاست.
مطمئن‏ام.

یا حسین شهید

- - - - - -
+ سه‏شنبه 29 دی 1388؛ 11:20 شب:
خدا رو شکر تا حالا 400 هزار تومان برای جهیزیه جور شده که لااقل 400، 500تای دیگه کم داریم. بقیه موردها هم سرجاش‏ه. همت کنید شرمنده نشیم. هر کمکی هرقدر کوچک برکت خودش رو داره.