سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شفافیت در زندگی

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/6/3:: ساعت 12:56 صبح

سلام.

در مقایسه انواع شبکه‏های عصبی
یکی از پارامترها شفافیت (Transparency) شبکه است.

محسن خان عزیز نکات زیبایی در این باره فرموده‏اند؛
بنده هم در حد توان و برای طرح موضوع مطالبی عرض می‏کنم.

شفافیت در فرایند یادگیری؛
مؤلفه‏ای برای نشان‏دادن ربط مشخص ضرایب شبکه
با موضوع تحت یادگیری است.

مثال شبکه عصبی:
اگر شبکه را با صد داده آموزش دادیم،
بعد فهمیدیم که یکی از داده‏ها اشتباه است و باید اصلاح شود؛
شبکه با شفافیت بالاتر تغییرات و حجم محاسبات کمتری برای اصلاح ضرایب
نسبت به شبکه با شفافیت پایین‏تر نیاز دارد.

مثال ذهنی:
اگر شما روابطت را با محیطت بهتر تنظیم کرده‏باشی
وقت راه‏رفتن مورچه‏های بازیگوش کمتری را زیر پایت له می‏کنی.

مثال عملی:
آدمی که زندگیش شلخته‏تره
تفکیک حق و ناحق موضوعات مشکوک تو زندگیش سخت‏تره.

یاعلی


مشکل؟

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/5/31:: ساعت 2:34 عصر

سلام.

جناب ایروانی نکته فوق‏العاده مهمی را فرموده‏اند:

«هرگاه که می اندیشم
مشکل «بیرون از ماست»
خود آن اندیشه مشکل ماست.

... یعنی آنچه از بیرون ماست باید عوض شود تا ما بتوانیم عوض شویم.
این یک اشتباه بزرگ در زندگی است.»

یاعلی

- - -
البته جناب «محمد» عزیز خوش اشاره کرده اند که: «
این جمله به عنوان یک حکم کلی مورد تردیده!»
اما در فضای بحث ما تفاوت بین «داشتن و بودن» مؤلفه بسیار مهمی است و جای توجه دارد.


...نماز...

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/5/30:: ساعت 12:10 صبح
سلام.

1- چه خوبه، توی این اردو
کنیم از، خدا جستجو
سخته هم، برای من و هم، برای تو
لحظه تلخ جدایی...

بله،
چه خوبه که در هر نظر عبرتی بگیریم.
یه اردوی دیگه رفتیم و برگشتیم.

2- باز هم نماز...

آقا، بنده هیچی نمی فهمم. ولی نظر که می تونم بدم.

وقت نماز که شد، سرتو بنداز پایین؛ الله اکبر.
این هم شد دلیل؟: همه دارن شام می خورن، شما واسه خودت نماز می خونید؟!
جل الخالق

ان شاءالله این «همه» سقط شه که جلوی نماز اول وقت رو می گیره.
ملت رو می بریم تفریح که آخر وقت برگردن اردوگاه فرادی نماز بخونن؟
تفریح بخوره تو سر بنده بی جنبه.
این میشه «همه»ای که بخاطرش نباید نماز اول وقت خوند؟

3- ... در بقیه این ماه،
این دعا را بسیار بخوان:
اللهم
ان لم تکن غفرت لنا فیما مضی من شعبان...

یاعلی
- - -
در مورد 2، طبق معمول کمی تند شد؛ بیشتر منظور همان بود که:
حالا یکی هم، یه ساعت بعد اذون رفت یه گوشه واسه خودش نماز بخونه، نباید بهش بد گفت.
به نظر حقیر این حرکت نه تنها از نظر فردی درسته، بلکه مصداق امربه معروف و نهی از منکر هم هست.
و اتفاقاً جاش تو جمعیه که همه به اهمیت نماز واقفند، ولی در عمل آن کار دیگر می کنند.

این قضیه وقتی برای خودم بهتر جا افتاد که این هفته تو جلسمون یکی این کار رو کرد؛
حاج آقامون وقت نماز داشت بحثش رو ادامه میداد، آقا مهدی عزیز رفت اون پشت واسه خودش نماز مغرب رو خوند.
تو دلم گفتم دمش گرم. نماز جماعت هم که شروع شد، همون آقا مهدی وایساد به جماعت.

یا صاحب الزمان(عج) ادرکنی

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/5/28:: ساعت 1:9 صبح

سلام.

درباره میلاد پربرکت حضرت صاحب(عج) ترجیح دادم
چند تا پیام کوتاه، ایمیل و کامنت رو بنویسم.
شما هم اگه مطلب خوبی دارید بفرمایید.
 * گفتم که خدا مرا حیاتی بفرست      طوفان زده‌ام راه نجاتی بفرست
فرمود که با زمزمه یا مهدی       نذر گل نرگس صلواتی بفرست
** مبارک باد بر شما شکفتن زیباترین «گل نرگس»
*** دوباره نیمه شعبان شد و نیامدی      ببخش این دل ناپاک و بیا
 
**** شاید آن روز که سهراب نوشت:
«تا شقایق هست زندگی باید کرد»
خبری از دل پردرد گل یاس نداشت!
باد اینجور نوشت:
هر گلی هم باشد،
چه شقایق، چه گل پیچک و یاس!
تا نیاید گل نرگس زندگی دشوار!
***** السلام علی ربیع الانام و نضره الایام، المهدی المنتظر
****** از دوری تو جان به در آمد، فکری دگر آمد، ای یار کجایی
در دشت و دمن مردم خندان، من یکسره گریان، ای یار کجایی
در وادی حیرت همه بیمار، یا رب برسان یار، ای یار کجایی
از منطق و حکمت شده‌ام سیر، درسی دگرت گیر، ای یار کجایی
وز صوفی و عارف شده ترسان، من در پی انسان، ای یار کجایی

*******

حضــــــــــرت صاحب زمان، مشکوة انوار الهى            مــــــــــالک کوْن و مکان،  مرآت ذات لامکانى

مظهــــــــــر قدرت، ولىّ عصر، سلطان دو عالم            قــــــائم آل محمّـــــــد،مهدى آخــــــــر زمانى

با بقـــــــــــاء ذات مسعودش، همه موجود باقى          بــــــــى لحاظ اقدسش، یکدم همه مخلوق فانى

خوشه چین خرمن فیضش، همه عرشى و فرشى      ریـــزه خوار خوان احسانش، همه انسى و جانى

از طفیـــــــل هستى‏اش، هستىّ موجودات عالم        جـــــوهـــــرى و عقلى و نامى و حیوانىّ و کانى

شاهـــــــدى کو از ازل،  از عاشقان بر بست رُخ را       بر ســـــــر مهـــــر آمـد و گردید مشهود و عیانى

از ضیــــــــائش ذرّه‏اى برخاست، شد مهر سپهرى       از عطــــایش بـــــــدره‏اى گردید بدر آسمانى

بهـــــــــــــــــــر تقبیل قدومش، انبیا گشتند حاضر       بهــــــــر تعظیمش، کمر خم کرد چرخ کهکشانى

گــــــــــــــو بیا بشنو به گوش دل، نداى "اُنظُرونى"       اى که گشتى بى‏خود از خوف خطاب "لَنْ ترانى"

عیـــــــــــــد "خُم" با حشمت و فرّ سلیمانى بیامد       کـــــــه نهـــــادم بر سر از میلاد شه، تاج کیانى

جمعه مــــــــى گوید  من آن یارم که دائم در کنارم      نیمــــــه شعبـــــــان مرا داد عزّت و جاه گرانى

قـــــــــــــــــرنها باید که تا آید چنین عیدى به عالم      عیـــــــد امسال از شرف، زد سکه صاحبقرانى

عقل گوید باش خامش، چنـــــد گویى مدح شاهى ؟      کـــــه سروده مدحتش حق،  با زبان بى زبانى

اى کـــــــه بـــى نور جمالت، نیست عالم را فروغى     تا بــــــــه کـــى در ظلِّ امر غیبت کبرى ، نهانى؟

پـــــــرده بردار از رخ و ما مردگان را جان ببخشا           اى کـــــــــه قلب عالــــم امکانى و جانِ جهانى

قسمتی از قصیده در مدح ولى‏عصر (عج)  از امام خمینی (ره)

 

******** مثل همیشه... بازهم مثل همیشه خواستم بگویم
ولی تو زودتر گفتی...
خواستم بگویم که چشم براهم به دیدارت... خواستم بگویم...
که تو فریاد زدی مشتاق تری به انتظارم، مشتاق تری از من به رهاییم!...
من خواستم بنویسم که دلتنگم از دوریت، نوشتی که دلتنگ تری از فراموشی ام...

مهربانم! چشم به راه ترم کن... مشتاق ترم کن ... دلتنگ ترم کن....

*********

عمریست که از حضور او جا ماندیم     در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر است تا که ما برگردیم     ماییم که در غربت کبری ماندیم

یا علی


امام علی بن الحسین(ع)

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/5/19:: ساعت 12:39 صبح

سلام.

1- «... اکنون
امام علی بن الحسین(ع)
پس از حادثه‏ی عاشورا بر سر یک دوراهی است:

یا باید با ایجاد هیجان و احساسات 
- که کسی چون او بسهولت قادر است در میان جمع معتقدان و علاقه‏مندان به خود، آن را به‏وجود آورد-
به یک ماجراجویی و عمل متهورانه دست زند؛
پرچم مخالفتی برافرازد؛
حادثه‏ی شورانگیزی بیافریند؛
ولی بر اثر آماده‏نبودن ابزار لازم برای اقدام عمیق و پایداری،
چون شعله یی فرو بخوابد و صحنه را برای ترکتازی‏های بنی‏امیه در میدان فکر و سیاست خالی کند...

یا باید احساسات سطحی را به وسیله‏ی تدبیری پخته و سنجیده مهار کند
و نخست مقدمه‏ی واجب کار بزرگ خود را فراهم آورد:
اندیشه‏ی راهنما و نیز عناصر صالح برای شروع به‏کار اصلی
تجدید حیات اسلام و بازآفرینی جامعه‏ی اسلامی و نظام اسلامی-

را تأمین کند؛
عجالتاً جان خود و تعداد بسیار معدود یاران قابل اتکاء خود را حراست نماید
و میدان را در برابر حریف‏ها رها نکند؛
تا زنده است و تا از جسم جستجوگر و هراسان بنی‏امیه پنهان است،
در این جبهه -
جبهه‏ی سازندگی افراد صالح و تعلیم اندیشه‏ی راهنما-

به مبارزه یی بی‏امان ولی پنهان مشغول باشد
و آنگاه ادامه‏ی این راه را که بی‏گمان به سر منزل مقصود بسی نزدیکتر است،
به امام پس از خود بسپارد...»*

2- «شک نیست که راه نخست، راه فداکاران است؛
ولی رهبر مسلکی که شعاع تأثیر عمل او نه تنها دایره‏ی محدود زمان خودش،
بل سراسر تاریخ را در بر می‏گیرد،
کافی نیست فداکار باشد؛
بلکه علاوه‏بر آن باید ژرف‏نگر و دور اندیش و پرحوصله و سخت باتدبیر نیز باشد...
و امام ... دومین راه را... برگزید و سرانجام نیز جان بر سر آن نهاد.»*

* کتاب «پیشوای صادق» نوشته‏ی آقای خامنه‏ای

3- بالآخره ما هم جهادی برو شدیم؛ اون هم با یه سری سال‏صفری.
معلوم نیست ما رو واسه چی می‏خوان کول کنن ببرن.
ما هم یه سری ایرادهایی به اصل برنامه داریم؛
منتها تو این دوساله نتونستم جمع‏بندی‏شون کنم.
بهر حال گفتن رفتن بهتر است.
اصل خود آدمه؛ فقط فکر صبح زود بیدار شدنش رو که می‏کنم کم میارم.
کمرم هم که نگو؛ بعد عید دردش داره علنی میشه.
وضع معنوی هم که داغونه.
فقط یه فکر تو کلّم هست که آشناشدن با مردم منطقه است.
شاید این یه کار از دستم بر بیاد.
خدا کنه حداقل حضورم بار منفی نداشته باشه.
حلال کنید.
و من الله التوفیق

4- یه خبر خوب؛ واسه‏ی حاج آقا سایت زدن: http://www.javedan.ir

به قول آقا ماشاءالله: خدا به ما توفیق مناجات با خودش و اولیائش رو نصیبمون کنه.

یا علی

- - -
پ.ن.
شرمنده، احتمالاً تا نیمه شعبان اینترنت ندارم. پیشاپیش مبارک.

جناب «محمد» فرموده اند: «امام بر سر دو راهی قرار می گیره، فکر می کنه، انتخاب می کنه. این عبارات شاید بخش گمشده معصوم شناسی ماست
من با نظر ایشون موافق نیستم. مثل این میماند که ما از بیرون درباره مسیر بعدی یک ماشین غریبه نظر بدیم که به راست میپیچه یا به چپ. برای راننده بسیار واضحه که کدوم ور می خواد بره؛ ولی ما از شواهد و قراین فرایند تصمیم گیری راننده رو برای خودمون شبیه سازی میکنیم.
من فکر میکنم معصومین(ع) اینقدر عبد خدا هستند که آینه تمام نمای قرآن شده اند؛ ایشان برای تصمیم گیری های عقلانی بلاتشبیه نظیر حرکات غریزی حیوانی بلادرنگ، مطمئن و بدون اشتباه عمل می کنند.
اینها را از احساس نوشتم، باید پخته شود. اما به نظرم منظور این متن همان شبیه سازی شرایط زمان امام برای ماست تا برای الگوگیری راحت شود؛ چه شاید نویسنده هم ادعای کامل بودن استدلال خود را نداشته باشد. شاید راه های دیگری هم بود، شاید انگیزه های دیگر.


اعیاد شعبانیه مبارک!

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/5/15:: ساعت 12:4 عصر

سلام.

 

اعیاد شعبانیه مبارک!

منبع عکس:  اسماعیل نیوز

یا علی

- - -
عبارات منتخب به مناسبت این ایام
* جناب «رهسپار» فرموده‏اند: «اما به راستی چه ساده نبودنش را به جشن می نشینیم...!»
و یه لینک خوب معرفی کرده‏اند: http://www.emamhossein.com/bank%20shear.htm
خدا خیرشان دهاد! تکان این حرف ما رو به قم رفتن تشویق کرد، هر چند جمکران نصیبمان نشد!

** جناب «علوی» خوش فرموده‏اند: «

1- شاه شمشاد قدان، خسرو شیرین دهنان/ که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان(حافظ)

2- ای حسین مقدس، روزگار درازی بود که هر انقلابی را مقدس می شمردم و نام او را با نام تو توام می کردم و او را در قلب خود جای می دادم و به عشق تو او را دوست می داشتم و به قداست تو او را مقدس می شمردم و در راه کمک به او از هیچ فداکاری حتی بذل حیات و هستی خود دریغ نمی کردم...

اما تجربه ،درس بزرگ و تلخی به من داد که اسلحه و کشتار و انقلاب و حتی شهادت به خودی خود نباید مورد احترام و تقدیس قرار گیرد، بلکه آنچه مهم است انسانیت، فداکاری در راه آرمان انسانها، غلبه بر خودخواهی و غرور و مصالح ژست مادی و ایمان به ارزش های الهی است .(شهید چمران، خدا بود و هیچ نبود،74 -75)»

***  یه اس ام اس: «ماه میلاد سه پرچمدار عشق؛                     دلبر و دلداده و دلدار عشق
                     ماه میلاد سه ماه عالمین؛                        سید سجاد و عباس و حسین
بر شما مبارک باد.»

**** از وبلاگ «تا جمکران» این حدیث رو برداشتم:«
مقام حضرت عباس
امام سجاد (علیه السلام): إنّ لِلْعَبّاسِ عِنْدَ اللهِ تَبارَکَ وَتَعالی لَمَنْزِلَةً، یَغْبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهَداءِ یَوْمَ القِیامَةِ.
عباس نزد خداوند منزلتی دارد که روز قیامت هم? شهیدان به آن رشک میبرند.

In the sight of Allah, ‘Abbas enjoys a status that all martyrs will envy on the Day of Judgment.
خصائص، ج 1، ص 68

»


وظیفه رسول

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/5/12:: ساعت 3:36 عصر

سلام.

یه بحث جدی فهرست‏وار درباره وظایف رسولان (و امامان که خلیفه رسول‏اند):

وظیفه اولیه، اصلی و تعطیل‏ناپذیر رسولان تبلیغ است.*
(به هر قیمتی و در هر شرایطی باید انجام شود)

وظیفه بعدی تربیت و هدایت است؛
این وظیفه مشروط به پذیرش متربی (مزاج قابل) است.**

وظیفه بعدی (نهایی) تشکیل جامعه درست است؛
این وظیفه مشروط به وجود جمعیت کافی است.
مثلاً حضرت امیر(ع) بعد از پیامبر(ص) 40 نفر برای تشکیل حکومت نیاز داشتند
اما تنها 3 نفر موجود بود.

* مائده 99، نحل 35، نور 54، عنکبوت 18، یس 17، شوری 48 و شاید واضح‏تر از همه جن 23

** حضرت رضا(ع) همین الآن هم مربی هستند، به شرط آنکه ما بخواهیم.
واسطه و وسیله خاصی هم نیاز ندارد.

یاعلی

- - -
پ.ن.
روز اول ماه شعبان (ظاهراً فردا یکشنبه 13مرداد) را از دست ندهید؛ حکایت شاخه طوبی و زقوم...


آخرین پست قبل از ... ؟

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/5/7:: ساعت 12:20 عصر

سلام.

1- ان‏شاءالله داریم می‏ریم مشهد؛
جای همه خالی.

جون هر کی دوست دارید حلالمون کنید.

2- دیگه تحمل این دنیای مجازی برام سخت شده.
واقعاً می‏تونه آدم رو از خدا دور کنه؛
ما هم که ظرفیتمون ته کشیده.

ان‏شاءالله حسابم رو بعد مشهد باهاش یه سره می‏کنم؛
البته اگه مجبور شدم.

یاعلی

- - -
پی‏نوشت:

1- زیارتمان قبول. ان‏شاءالله با دوستان مشرف شویم.

2- جناب «سوال؟؟؟» فرموده‏اند: «واقعا دنیای مجازی از نوع وبلاگی آدم رو از خدا دور می کنه؟ اونم از نوع وبلاگ نفسانی؟ ... واقعا گفته های شما رو نمی فهمم.
انصافا نمی تونم ترس خودم رو پنهان کنم ، اگه شما درست بگید...
شاید سکوت خودش یه راهه؟ اما بهترین راهه؟»

عرض می‏کنم: 2-1- منظورتون از «نوع وبلاگ نفسانی» چیه؟ مگه نوع خاصیه؟
2-2- به «سکوت» خیلی سفارش شده. البته قاعدتاً سکوت ناشی از سکون و بی‏تفاوتی منظور نبوده.
2-3- طبیعی است که بسیاری از مطالب این وبلاگ شخصیه و در نگاه اول برای فهم مخاطب نوشته نمی‏شه؛ اما وقتی پرسش شود، پاسخ‏دادن وظیفه است.
2-4- این موضوع دورشدن از خدا بیشتر به نگاه نویسنده برمی‏گرده که تحت تأثیر ماهیت این رسانه است. وبلاگ‏نویسی برای این حقیر گاهی روالی دارد که از نفس (که بری از وساوس شیطان نیست) شروع می‏شود و بدون عبور از عقل و قلب سلیم (که در بنده کم رنگ و اغلب بیمار است) به مخاطب عرضه می‏شود.
این روال خود تبعاتی دارد که از جمله تقویت وهمیات و پررنگ‏شدن پاسخ‏گویی قلب در برابر مخاطب ناشناخته در مقابل احساس وظیفه در محضرالهی است...


دو مثل

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/5/6:: ساعت 10:5 صبح

سلام.

دو مَثَل:

گفتند مثل شمع نباش که فقط نور بدی و آب بشی؛
مثل ماه باش که هم نور بگیری و هم نور بدی.

گفتند مثل مورچه نباش که فقط جمع کنی؛
مثل زنبور عسل باش که هم جمع کنی و هم تولید کنی.

یا علی


یه هفته ...

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/5/5:: ساعت 6:2 عصر

سلام.

حداکثر یه هفته از ماه خدا مونده...

شاید بتونیم تو این فرصت خدا را بهتر بشناسیم؛
ماه رسولش نزدیک است.

«خاب الوافدون علی غیرک»

یاعلی


<      1   2   3   4      >


بازدید امروز: 11 ، بازدید دیروز: 48 ، کل بازدیدها: 469355

پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ