سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خدمت شعیب

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/17:: ساعت 1:16 صبح

سلام.

1- یکی از سخن‌رانی‌های آقای حق‌شناس(ره) رو می‌شنیدم،
این قسمت‏اش برام جالب بود.
ایشون بعد از ذکر آیات 103 و 104 کهف این‌طور ادامه دادند:

«... استاد نداره دیگه عزیز من؛
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد   /    که چند سال به‌جان خدمت شعیب کند
تا حضرت موسی(علی نبینا و علیه الصلوه و السلام)
خدمت شعیب نرفت، عصا رو نگرفت عزیز من.
باید استاد لازم‌ه، پیش استاد بری، عرضه بکنی اعمال‌ات رو.

یک شب براتون عرض کردم همین حضرت عبدالعظیم(علیه الصلوه و السلام)
در زیارت‌اش می‌خونیم، ببین مقام‌اش برای چی رفته بالا؟
من زار العبدالعظیم ب‏ری، کمن زار الحسین بکربلا.
خوب. (این به‏خاطر درستی عقایدش بود و عرضه‏ی آن به امام زمان‏اش)*
(باید خدمت استاد عرضه کنی که) آقا جون،
روش من این‌ه، عقیده من این‌ه، کردار من این‌ه، در اونجا این‌ه، در فلان این‌ه...»

(توشه 21م رو که یادتون هست.)

2- دهه آخر ماه مبارک،
و شب و روز آخر.
می‌گن در پایان هر روز این ماه و وقت افطار هزار هزار کس از آتش جهنم آزاد می‌شن،
در شب و روز جمعه و در هر ساعت‌اش هزار هزار کس،
و در شب و روز آخر به اندازه‌ی تمام ماه آزاد می‌کنند.

3- أعوذ بجلال وجهک الکریم
أن ینقضی عنی شهر رمضان
أو یطلع الفجر من لیلتی هذه
و لک قبلی تبعه أو ذنب تعذبنی علیه.

* برخی منابع ماجرای عرضه‏ی عقاید حضرت عبدالعظیم به امام هادی(ع):
+ کتاب «شرح حدیث عرض دین حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام»، نویسنده: آیت اللّه‏ العظمی لطف اللّه‏ صافی گلپایگانی، ناشر و محل نشر: آستانه مقدسه حضرت معصومه علیهاالسلام، قم، 1378.
، + و «محک ایمان؛ آموزه‏های حدیث عرض دین حضرت عبدالعظیم حسنی».

یا علی

- - - - - -
+ مراسم احیاء در لیالی قدر با حضور حجت الاسلام و المسلمین جاودان؛ ساعت 23:30 الی 3:30 بامداد
مکان: خیابان 17 شهریور- نرسیده به میدان شهدا- سمت راست- جنب ورزشگاه 17 شهریور- دبیرستان سادات موسوی

++ تا بعد ماه مبارک که قرار نیست این خراب‌آباد رو به‌روز کنم. تا بعدش ببینیم خدا چی می‌خواد.
از همه‌ی بزرگ‌واران طلب حلالیت و دعای خیر دارم و به خدای بزرگ می‌سپارم‌تون.

+++ برخی از نظرات و بحث‏ها:

* جناب «ره‏سپار»:
«استاد همیشه لازم‏ه. تو تمامی علوم. مثل دانشگاه که اگه بخوای از کمک استاد بهره‏مند بشی جلو می‏افتی و خیلی چیزها رو ساده‏تر و عمیق‏تر می‏آموزی، در علوم دینی هم همین‏طوره و به‏خاطر اهمیت موضوع این مسئله حیاتی‏تر می‏شه.
اما چند نکته هست. استاد خوب به‏نظر من کسی‏ه که درست فکرکردن رو یاد آدم بده. نه اینکه بگه این‏جوری که من می‏گم فکر کن. تو مسائل دینی به‏خاطر پیوندی که این‏گونه مباحث با خدا دارن، آدم‏ها ناخودآگاه می‏رن تو موضع کوچک‏دانستن خود. این موضع در مقابل خدا درست‏ه، اما خیلی وقت‏ها به اشتباه در مورد استاد هم اتفاق می‏افته. انگار به خودت اجازه نمی‏دی تصور کنی استادت داره اشتباه می‏گه. یا ممکن‏ه یه چیزی رو اشتباه بدونی، اما اگه همون رو استادت بگه ازش قبول کنی. این پدیدآورنده جهل دینی‏ه. تو علوم دیگه هم جهالت‏هایی همیشه بوده و هست، اما به این خطرناکی نیست. چون جهل دینی با یه تقدس خاصی همراه‏ه. درحالی‏که در علوم دیگه این‏طور نیست. ضمن اینکه چون علوم دینی اهمیت زیادی دارن، جهل توشون بیشتر آسیب‏زننده است تا سایر علوم.
انقدر به‏نظرم خطرناک می‏آد این جهل دینی، که گاهی فکر می‏کنم خطر انکار دین کمتره از خطر قبول دین از روی جهل‏ه.
آدم‏هایی رو دیده‏ام که استاد داشته‏اند. نه حتی لزوماً دینی، شاید مرید یه پیر طریقت بودن تو شکل دل‏خواه خودشون. دیده‏ام که اون آدم رو 100 درصد قبول داشتن و به‏اش اجازه دادن تو تمام مسائل حتی مسائل شخصی زندگی‏شون وارد بشه. درحالی‏که اون آدم تخصص همه زمینه‏ها رو نداره. این تعمیم معمولاً تو مریدانی که خیلی مرادشون رو قبول دارن اتفاق می‏افته. متأسفانه!
شاید بهتر باشه این‏جور وقت‏ها آدم به‏جای استاد از اساتید استفاده کنه. چون به‏نظرم تنها خداست که یگانه است، دلیلی نداره اون یگانگی رو به استاد هم بخوایم نسبت بدیم.

اینها دلایلی‏ه که همیشه از داشتن استاد نگران بوده‏ام. درحالی‏که می‏دونم استادداشتن تسهیل‏کننده ره‏پویی حقیقت‏ه، خطرات‏اش رو هم جدی می‏دونم. نمی‏دونم چه باید کرد؟»

حقیر هم این‏گونه پاسخ دادم:
دغدغه‏های به‏جایی است. هدف تربیت و رشد است. برای هر کسی نسخه‏ای لازم است و هر بی‏ماری طبیب متخصص خود را نیاز دارد. کم‏تر طبیبی برای تمامی دردها و بی‏ماران یافت می‏شود. هدف این‏گونه نوشتار حقیر نیز ترویج یک شخص خاص نیست، بل‏که تذکر به اهمیت موضوع است.
یه مثلی هست که می‏گن می‏ارزه آدم نصف عمرش رو بگرده تا استاد پیدا کنه. این نشون می‏ده که استاد هر آدم معروف و معتبری نیست و جای‏گاه‏اش خیلی خاص‏ه و قاعدتاً برای آدم‏ها فرق می‏کنه. تو خود سایت حاج آقا هم مطالب مختلفی درباره نحوه ارتباط با استاد ذکر شده، مانند: http://javedan.ir/?action=show_news&news_id=595 و http://javedan.ir/?action=show_news&news_id=594 و http://javedan.ir/?action=show_news&news_id=278 و http://javedan.ir/?action=show_news&news_id=266 و http://javedan.ir/?action=show_news&news_id=70 و http://javedan.ir/?action=show_news&news_id=188

** آقا «علیرضا»ی عزیز:
«البته یک‏سری‏ها هم اصلاً استاد نداشتند، مثل آقای بهاءالدینی(ره).
به‏نظرم کسی که قراره راه هدایت رو باز کنه خودش نسخه کامل رو می‏پیچه. اگر نیاز به استاد باشه خود استاد به استقبال طرف می‏آد.»

*** در پیام‏های خصوصی هم نوشته‏اند که:
«یه محرک لازم‏ه... می‏تونه اسم‏اش استاد باشه، کتاب باشه... مهم اینکه محرک‏ات باشه... چشم‏ات رو باز کنه و راه نشون بده...
اما استاد باید نمونه تقوا باشه برامون... با تقوا آرامش شاگرد و بصیرت‏اش بیشتر می‏شه...»

**** جناب «نفحه» هم این پست قابل تأمل رو معرفی کردند که قسمت‏هایی‏اش رو اینجا می‏آرم:
«اگر در پیچیدگی‏های درونی و دشواری‏های تربیتی انسان اندیشه شود و راه‏زن‏های مرئی و نامرئی که در کمین او نشسته‏اند به‏حساب آید، بی‏تردید ضرورت استاد و راهنما در اخلاق احساس می‏گردد. چراکه با تکیه بر عصای عقل، استعداد و ذکاوت ذاتی، نمی‏توان گلیم انسانی را از آب زندگی بیرون آورد و در هر حال و هوایی راه را یافت و پیمود.
عارف بلند پایه حاج میرزا علی آقای قاضی(ره) می‏فرمایند: «کسی که طالب راه سلوک طریق خدا باشد اگر برای پیداکردن استاد این راه نصف عمر خود را در جستجو و تفحص بگذارد تا پیدا کند، ارزش دارد. کسی که به استاد رسید نصف راه را طی کرده‏است.‏»
حضرت امام خمینی(ره) نیز توصیه می‏کند که: «استاد اخلاق برای خود معین کنید، جلسه وعظ و خطابه و پند و نصیحت تشکیل دهید. خودرو نمی‏توان مهذب شد… چه‏طور برای هر علم و صنعتی در دنیا استاد لازم است، لیکن علوم معنوی به تعلیم و تعلم نیازی ندارد و بدون معلم حاصل می‏گردد!!؟   »

***** جناب «محمد علی» عزیز هم فرموده‏اند:
«توی مقدمه کتاب *در محضر لاهوتیان* نوشته آقای مجاهدی (در احوالات شیخ جعفر مجتهدی) یه توضیحی در مورد *سالکان مجذوب* و *مجذوبان سالک* اومده که فکر می‏کنم مفید باشه. خلاصه‏اش این‏ه که سالکان مجذوب ابتدا مجذوب خدا می‏شوند و سپس سالک. یعنی یه اتفاق اونها رو مجذوب می‏کنه، بدون هیچ استادی. مثل شیخ جعفر مجتهدی یا ملا آقاجان زنجانی و ...
و سالکان مجذوب کسانی هستند که با انجام یه سری اعمال (که اغلب استاد تجویز می‏کنه) به مراحلی می‏رسند و ...
می‏شه نتیجه گرفت که چون ما جزو مجذوبان سالک نیستیم، پس نیاز به استاد داریم ...
و یک لحظه نگاه در رخ دل‏ربای او کار هزاران استاد کند ...
اللهم ارزقنا...»


مهمان بر در!

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/15:: ساعت 12:5 صبح

سلام.

از مولا امام مجتبی -علیه السلام- هرچه بخوانیم و بدانیم کم است. این هم هفت تصویر منتخب از اینجا.
- - - - - -

1- «إذا أردت عزاً بلا عشیرة و هیبه بلا سلطان،
فأخرج من ذلّ معصیه الله إلی عزّ طاعه الله»

هرگاه اراده عزتی بدون دار و دسته،
و هیبتی بدون سلطنت داشتی،
از خواری معصیت الهی بیرون آمده، به‏سوی عزت طاعت خداوند رو کن.

2- پرسیدند چرا چنینی؟
«حقّ علیّ کل من وقف بین یدی ربّ العرش
أن یصفر لونه و ترتعد مفاصله»

بر هر کسی که در پیش‏گاه خداوند می‏ایستد لازم است که
[از عظمت الهی] رنگ‏اش زرد و اندام‏اش به لرزه افتد.

3- هنگام ورود به مسجد،
سر به‏سوی آسمان بلند می‏کرد و عرضه می‏داشت:
«الهی ضیفک ببابک
یا محسن قد أتاک المسی‏ء،
فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک یا کریم»*

خدایا، میهمان‏ات درب خانه‏ات ایستاده،
ای احسان‏کننده! [بنده] گنه‏کار به‏سوی تو آمد،
بخوبی آنچه نزد توست، از بدی آنچه نزد من است درگذر. ای بخشنده.

4- «... وکان إذا قام فی صلاته ترتعد فرائضه بین یدی ربّه عزوجل ...»

و هرگاه برای نماز می‏ایستاد، بند بند وجود او در مقابل خدای‏اش می‏لرزید.

5- «إنّ الحسن کان إذا فرغ من الفجر لم یتکلم حتی تطلع الشمس»

وقتی از نماز صبح فارغ می‏شد، [باز هم بر سجاده خویش می‏نشست و عبادت خدا می‏کرد،]
با هیچ کس [در آن حال] سخن نمی‏گفت: تا آن‏گاه که خورشید طلوع می‏کرد.

6- در هنگام قرائت قرآن، وقتی به آیه «یا أیها الّذین آمنوا» می‏رسید،
می‏گفت: «لبیک اللهم لبیک»

7- ای پسر رسول خدا!
گریه می‏کنی درحالی‏که محبوب رسول خدا هستی
و رسول خدا درباره تو بسیار تعریف کرد و سخن گفت
و تو بیست نوبت پیاده به حج مشرف شدی. 
«إنما أبکی لخصلتین؛ لهول المطلع و فراق الأحبه»

به‏خاطر دو چیز می‏گریم؛ وحشت آنچه در پیش دارم و جدائی دوستان.

* این عبارت تا مدت‏ها آدم رو یاد این پست خاطره‏انگیز می‏اندازه؛ خدای‏اش خیر دهاد.

یا علی

- - - - - -
+ چند مطلب در آب نمک گذاشته‏ام برای این چند روز، که بعد بتوانم با خیال راحت برم تعطیلات. اما معمولاً اونی که می‏خوای نمی‏شه. تا ببینیم خدا چی می‏خواد.
+ اگه تو این ایّام دنبال یه بی‏چاره می‏گشتید که دعاش کنید، بلکه اصلاح شه، یاد ما هم باشید. همه‏اش که نمی‏شه خوب‏ها رو دعا کنید!


هم‏نام فرزند هارون

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/14:: ساعت 12:4 صبح

سلام.

1- سال دوم یا سوم هجری بود.
حضرت حبیب(ص) به دیدن دخترشان(س) رفته بودند که
قنداقه‏ی پسر بزرگ حضرت حیدر(ع) را نزدشان آوردند.
فرموده باشد که آیا برای‏اش نامی گذاشته‏ای؟
و جواب شنیده بودند که بر شما پیشی نمی‏گیریم.
حضرت حبیب(ص) هم فرموده بودند که من بر خدا پیشی نمی‏گیرم...

جبرئیل آمد با سلام و تهیت پروردگار و ابلاغ کرد که
«علی(ع) در نزد تو به منزله‏ی هارون است در نزد موسی،
پس نام فرزند را به اسم فرزند هارون نام گذاری کن.»
چنین بود که پسر بزرگ‏وار حضرت حیدر(ع)، حسن(ع) نام گرفت؛
همان شبّر به زبان عبری.*
جان‏ام به قربان مقدم‏اش.

2- مجیرخوانی‏ات تمام شد رفیق.
ان‏شاءالله سبک شدی از گناه،
فارغ شدی از هموم،
آماده‏ی شب‏های سرنوشت شدی؛
شب‏های مناجات مسجد کوفه،
شب‏های قدر حضرت صدیقه(س)،
شب‏های تنزّل ملائکه و روح،
شب‏های صاحب زمان(عج).

... حیف اگر در شب قدر، قدر خود نشناسی

* برگرفته از اینجا

یا علی


مجیر

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/11:: ساعت 12:24 صبح

سلام.
توجه، توجه. زمان مراسم ختم هم‏سر حاج آقای امجد اصلاح شد.
- - - - - -

1-
در هر ماه قمری سه روز هست که شب‏هاش یه اسم عجیب داره؛
«لیالی بیض»

این شب‏های سپید گاهی خواصی داره که شب‏های دیگه نداره.
خاصیت ظاهری‏اش اینه که ماه در تمام طول این شب‏ها کامل و قابل رؤیت‏ه.
شب‏هایی سپید، مهتابی و درخشنده.

2-
حضرت حبیب(ص) در مقام ابراهیم(ع) مشغول نماز بود.
در همان حال جبرئیل دعایی بر ایشان نازل کرد.
می‏گویند هرکه در لیالی بیض ماه رمضان این دعا را بخواند
گناهان زیادی از او آمرزیده می‏شود.

3-
چهارشنبه، پنج‏شنبه و جمعه شب ظاهراً لیالی بیض ماه رمضان‏‏اند.
کاش توفیق‏مان بشود مجیرخوانی...

4-
به پیش‏واز شب‏های قدر،
به یاد طواف‏های کعبه،
به یمن میلاد حضرت مجتبی(ع)،
بخوانیم:

سبحانک یا الله، تعالیت یا رحمان، أجرنا من النار یا مجیر...
سبحانک یا شفیق، تعالیت یا رفیق، أجرنا من النار یا مجیر...
سبحانک یا رشید، تعالیت یا مرشد، أجرنا من النار یا مجیر...

یا علی

- - - - - -
+ روز دوشنبه، مصادف با وفات حضرت خدیجه(س)، هم‏سر حاج آقای امجد به رحمت خدا رفتند و روز سه‏شنبه تشییع شدند. اگر حوصله‏ای هست صلوات و فاتحه‏ای نثار کنید.
مراسم ختم‏شون: جمعه 13 شهریور ماه در مسجد ولی عصر (ع) واقع در خیابان خالد استانبلی (وزرای سابق) از ساعت 6 الی 7:30 بعد از ظهر

+ «مجیرنامه که آغاز شد آموختم والعصر رو»


حضرت خدیجه (س)

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/10:: ساعت 1:3 صبح

سلام.

1- وفات حضرت خدیجه -سلام الله علیها- با کمی تأخیر تسلیت.

1-1- عایشه می‏گوید: ... رسول خدا از خدیجه بسیار یاد می‏کرد
و زبان به مدح و تعریف‏اش می‏گشود.
خاصه اینکه خداوند ازطریق وحی به پیامبرش خبر داده بود که
خدیجه را کاخی بس مجلل و پرشکوه در بهشت ارزانی داشته است.

... بسیار اتفاق می‏افتاد که رسول خدا از خدیجه به نیکی یاد می‏کرد
و از او تعریف و تمجید می‏نمود.
چه بسا که آن حضرت گوسفندی را به نام خدیجه قربان می‏کرد
و آن را پاره‏پاره می‏فرمود و به نام او قسمت می‏کرد.

(روزی) رسول خدا فرمود: ... هرگز خداوند نیکوتر از او را به من عوض نداده است.
زیرا هنگامی‏که همه مردم منکر رسالت‏ام بودند، خدیجه بود که به من ایمان آورد
و در آن وقت که دروغ‏گوی‏ام می‏پنداشتند، خدیجه بود که مرا تصدیق کرد،
و آن زمان که مردم مرا در مضیقه مالی گذاشته بودند،
هم خدیجه بود که مرا شریک دارائی بی‏حساب‏اش گردانید،
و درحالی‏که خداوند مرا از زنان دیگر بی‏بهره کرده بود،
از خدیجه به من فرزندانی ارزانی داشت. *

1-2- این هم نقل قابل تأملی است:
«حضرت خدیجه (س) زنی در اوج معنویت، ثروت، زیبایی و شهرت بود،
زنی که چون جبرییل بر پیامبر (ص) نازل می‌شد نخست سلام خدا را بر او می‌فرستاد.
او همه این امتیازات را یک‏جا فدای اسلام و پیامبر (ص) نمود
و دوشادوش ایشان مردانه تا پای جان ایستاد.
چون درگذشت، پیامبر (ص) از شدت اندوه
سال وفات‏اش را عام‌الحزن نامید
و هم‏واره او را مورد ستایش قرار داد و به یادش بود.»

1-3- خدیجه همسر گرامى پیامبر -صلى الله علیه و آله و سلم-
به‏وسیله فاطمه -علیها السلام- از پیامبر خواهش کرد
تا همان عبایى را که درحین نزول وحى به سر مى‏کشید کفن او قرار دهد.
پیامبر -صلى الله علیه و آله و سلم- نیز عبا را براى خدیجه داد،
در همین هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول الله!
سلام بر تو و خدیجه باد.
خدای‏ات مى‏فرماید: خدیجه هرچه مال داشت در راه ما داد.
تو عبای خود را نگه دار.
من کفن خدیجه را از بهشت آوردم و آن کفن رحمت و مغفرت است. **

1-4- «خدیجه، به‏هنگامی‏که بر بستر مرگ خفته بود،
به پیامبر چنین می‏گوید: "ای رسول خدا...
من در حق تو کوتاهی کردم و آنچه شایسته تو بود انجام ندادم.
از من درگذر و اگر اکنون، دل در طلب چیزی داشته باشم،
خشنودی توست".
کلمات بر لبان پاک‏اش می‏لغزد و آخرین نفس‏هایش را با خشوع و ایمان برمی‏آورد...
خدا خدیجه را رحمت کند؛
آن نمونه بارز زن مسلمان بود که برای عقیده و رسالت‏اش پیکار کرد.» ***

2- دهه‏ی دوم شهر خدا مبارک.

3- بالأخره ویس تونست جمشید رو نجات بده؛
جالب بود.

* از سایت حاج آقا، به‏نقل از صحیح بخاری و منابع دیگر.
** مشابه این را حاج آقای صدیقی روز نماز جمعه گفت و ما هرچه جست‏جو کردیم نایافتیم‏اش. نمی‏دونم که چرا یه جا پیدا نمی‏شه متن کامل نماز جمعه رو بنویسه. درنهایت این مطلب رو از اینجا جستم.
*** از اینجااین هم مطلب جامعی است.

یا علی

- - - - - -
+ «این اشعار منسوب به حضرت خدیجه -سلام خدا بر او- است، خطاب به حضرت رسول(ص) که به گمان‏ام در بحار آمده:
فلو اننی امسیت فی کلّ نعمه   /    و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسره
فما سوّت عندی جناح بعوضه    /     اذا لم یکن عینی لعینک ناظره
مضمون کلی‏اش این است:
اگر در نعمت‏های دنیا غرق باشم و ملک و تخت کسری‏ها را داشته باشم، درنظرم هیچ ارزشی ندارد وقتی چشم‏ام در چشم‏ات تلاقی نیابد.»


عناوین روایات حجاب

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/9:: ساعت 12:11 صبح

سلام.

در پست‏های قبل (+ و ++) آیات مربوط به حجاب مطرح شدند. اما روایات؛ جناب عباس رجبی روایات مربوط به حجاب را در 13 گروه بیان می‏کنند که در این پست تنها به ذکر عنوان آنها بسنده می‏کنیم. و من الله التوفیق
- - - - - -

1- روایات ذیل آیات حجاب و آمر به پوشش زنان
2- روایات ناهی از نگاه شهوانی به غیر هم‏سر
3- روایات حرام‏دانستن آرایش و زینت زن برای مردان بی‏گانه

4- روایات ممنوعیت پوشیدن لباس‏های مهیّج و فتنه‏انگیز
5- روایات جایزنبودن لمس بدن زن نامحرم
6- روایات معرّف اهل بیت(ع) به‏عنوان الگوی عملی رعایت حجاب

7- روایات ممنوعیت استعمال عطر و بوی خوش زن در حضور نامحرم
8- روایات ناهی از خلوت‏کردن زن و مرد بی‏گانه
9- روایات ناهی از شوخی‏های زننده، سخنان و ملاقات‏های غیرضروری زن و مرد نامحرم

10- روایات ناهی از شبیه‏شدن زن و مرد به یک‏دیگر
11- روایات مشوق عفت، حیا و غیرت
12- روایات ناهی از رفت و آمد زن، به‏ویژه زن جوان در جاهای شلوغ و در برابر نگاه مردان بی‏گانه و نیز از جلب توجه نامحرم
13- روایاتی که بدحجابی و رعایت‏نکردن حریم بین زن و مرد را سبب فساد اخلاق می‏داند.

*
نمی‏دونم.
شاید یکی یکی روایات رو بیارم،
شاید هم این بحث رو همین‏جا فعلاً ببندم.
می‏شه هم روی اونهایی که مفیدتر می‏دونید تمرکز کنیم.
اگه چیزی به‏ذهن‏تون می‏رسه خوش‏حال می‏شم پیش‏نهاد بدید.
توکّل بر خدا

یا علی

- - - - - -
+ یکی از بزرگ‏واران تو پیام خصوصی این‏طور نوشتند:
«فکر کنم رو همین عنوان‏ها هم کمی تأمل بشه کل مطلب گفته شده. اما چه کنیم که جامعه نسوان به‏راحتی از کنار حجاب رد می‏شن. یحتمل به قول خودشان متمدن هستند و کاش می‏دونستند که حجاب چه لذت وصف‏ناشدنی داره...»


مرض

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/7:: ساعت 3:11 عصر

سلام.

(آیات 125 تا 128 توبه)
و أما الّذین فی قلوبهم مرض
فزادتهم رجساً إلی رجسهم
و ماتوا و هم کافرون؛
أو لا یرون أنهم یفتنون فی کلّ عام مرّتاً أو مرتین
ثم لا یتوبون و لا هم یذّکّرون...
صرف الله قلوبهم بأنهم قوم لا یفقهون؛

لقد جائکم رسول من أنفسکم
عزیز علیه ما عنتّم، حریص علیکم
بالمؤمنین رئوف رحیم

*
اما کسانی که در دل‏های‏شان بیماری... است...
پلیدی بر پلیدی‏شان می‏افزاید
و درحال کفر خواهند مرد؛
آیا نمی‏بینند که هرسال یک یا دوبار به بلایی آزموده می‏شوند،
(ولی از عهده آزمایش برنمی‏آیند و خدا را نافرمانی می‏کنند)
سپس نه توبه می‏کنند و نه متذکر می‏شوند؟!
خدا دل‏های‏شان را هم‏واره از حق برگرداند
زیرا آنان مردمی هستند که حقیقت را درک نمی‏کنند.

همانا پیام‏بری از جنس خودتان به رسالت به‏سوی شما آمده است
که تباهی و زیان شما بر او دش‏وار است
و سخت به شما علاقه دارد
و با مؤمنین رئوف و مهربان است (#).

**
نکات:
* آیا در قلب ما مرضی هست؟ حسادت، حرص، خشم یا شهوت؟
آیا بین نیروهای ما عقل حاکم است؟
* با وجود مرض، مدام پلیدی بر پلیدی‏های‏مان افزوده می‏شود.
* اگر به فکر درمان و جبران نباشیم، آن مرض باعث تجمع پلیدی‏ها و درنتیجه کفر می‏شود.
* هرسال لااقل یکی دوبار آزمون‏های جدی داریم
که با وجود مرض و پلیدی اغلب در آنها سرافکنده می‏شویم.
مشکل اینجاست که از آن لغزش‏ها توبه نمی‏کنیم و باعث عبرت‏مان هم نمی‏شود.
* به‏خاطر عدم درک حقیقت خدا قلب‏مان را از حق برمی‏گرداند.

* یا رسول الله(ص)
ای مهربان با مؤمنان.
خودمون می‏دونیم که ما اهل ایمان نیستیم؛
اما شما پیام‏بری از جنس ما هستید،
تباهی و زیان ما بر شما دش‏وار است،
خدا می‏گه شما بشدت به ما علاقه دارید،
و این علاقه و لطف و مهربانی رو در تمام لحظات زندگی‏مون درک کرده‏ایم.

ای حبیب خدا(ص)
در این شهر خدا به شما متوسل می‏شیم آقا جان،
نکنه این امراض قلبی کارمون رو به کفر بکشونه.
شما بیا طبیب قلوب ما باش.

***
اَللّهُمَّ اجْعَلْ لى مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً (##)

#: ترجمه آقای سید محمدرضا صفوی، براساس المیزان علامه(ره)
##: قسمتی از یکی از دعاهای ماه مبارک. به‏نقل از حضرت صادق(ع). این دعا توی مفاتیح بعد از دعای «اللهم ادخل...» اومده. هم‏چنین اشاره‏ای است به آیه 27 فرقان.

یا علی


آیات روابط

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/6:: ساعت 1:8 صبح

سلام.

قبلاً آیات «پوششی» حجاب ذکر شد و اکنون آیات «روابط».
- - - - - -

1- (آیات 32 و 33 احزاب)
یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ
فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوفاً؛
وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى

ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید
اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به‏گونه‌ای هوس‌انگیز سخن نگویید
که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید!
و در خانه‌های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.

* این آیات اختصاصی به زنان پیام‏بر(ص) ندارد.
* در گفت‏گو با نامحرم دقت لازم را داشته باشید.
* تا جایی‏که امکان دارد زنان از خانه خارج نشوند.
* کلمه‏ی «تبرّج»، از برج گرفته شده
و به معنای آن است که فرد خود را مانند برج
در معرض دید و تماشای دیگران قرار دهد.

2- (آیات 30 و 31 نور)
 قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ
وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ 
إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ 
وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ...

به مؤمنان بگو چشم‏های خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند،
و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه‌تر است؛
خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است! 
و به زنان با ایمان بگو چشم‏های خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند...

* پرهیز از نگاه هوس‏آلود به نامحرم
(ادامه‏ی آیه 31 که بیش‏تر مربوط به پوشش است در پست قبلی ذکر شده)

3- (آیه 53 احزاب)
... وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ 
ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ...

و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (به‏عنوان عاریت) از آنان [= همسران پیامبر] می‌خواهید
از پشت پرده بخواهید؛
این کار برای پاکی دل‏های شما و آنها بهتر است!

* این آیه به مردان دستور می‏دهد هنگام صحبت‏کردن با زنان نامحرم
سعی کنند رو در روی آنها قرار نگیرند،
بلکه از پشت پرده صحبت کنند.

4- (آیات 23 و 25 قصص)
... قَالَتَا لا نَسْقِی حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعَاء...
فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ...

(و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید،
گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب می‌کنند؛
و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویش‏اند
(و به چاه نزدیک نمی‌شوند؛ موسی) به آن دو گفت: «کار شما چیست؟
(چرا گوسفندان خود را آب نمی‌دهید؟!)»)
گفتند: «ما آنها را آب نمی‌دهیم تا چوپان‏ها همگی خارج شوند...

ناگهان یکی از آن دو (زن) به سراغ او آمد
درحالی که با نهایت حیا گام برمی‌داشت...

* پرهیز از اختلاط با نامحرم
** مراد از اینکه راه‏رفتن‏اش بر استحیا بوده،
این است که عفت و نجابت از طرز راه‏رفتن‏اش پیدا بود.

توضیحات * نقل حقیر از آقای عباس رجبی و ** نقل از تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) است.

یا علی


همه مطمئن باشند

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/5:: ساعت 2:32 صبح

سلام.

اخبار جلسه‏ی دیدار آقای خامنه‏ای با دانش‏جویان رو ساعت 1 صبح دیدم. گزیده‏اش هم بسیار جالب بود که در زیر برخی از آنها رو آوردم. باز هم باید گفت حیف که در این جاهای خوب راه‏مون نمی‏دن.
- - - - - -

1- «همه مطمئن باشند که در مقابل جرم و جنایت هیچ‏گونه اغماضی نخواهد شد
اما در مسائلی به این اهمیت،
دستگاه قضا باید براساس دلایل محکم قضاوت کند و حتی اگر برای بسیاری از شایعات،
شواهد و قرینه‏هایی وجود داشته باشد این شواهد نمی‏تواند مبنای قضاوت قرار گیرد.»

2- «کارهایی که نظام در سطح کلان انجام می‏دهد
باید با ملاحظه همه مسائل و پرهیز از نگاه یک بعدی صورت گیرد
و اگر از این زاویه به فعالیت‏های صورت‏گرفته در این زمینه و فعالیت‏های آینده نگاه شود،
هر ذهن با انصافی قانع خواهد شد.»

3- «در حوادث پس از انتخابات تخلفات و جنایاتی صورت گرفته است
که به‏طور قطع با آنها برخورد خواهد شد.»

4- «کار تبلیغاتی لازم نیست
اما از اولین روزها دستور اکید داده شد که ضمن مراقبت و دقت لازم
با این‏گونه مسائل برخورد قاطع شود...

در حادثه کوی دانشگاه تخلفات بزرگی انجام شده که پرونده ویژه‏ای برای آن تشکیل شده
تا مجرمان بدون توجه به وابستگی سازمانی، به مجازات برسند.»

5- «این خدمات بزرگ (خدمات پلیس امنیت، پلیس انتظامی و بسیج)
نباید موجب رسیدگی‏نکردن به برخی جرائم شود
و اگر کسی با وابستگی به هرکدام از این سازمان‏ها، تخلف و جرمی مرتکب شده،
باید کاملاً رسیدگی شود...

البته این‏گونه مسائل نباید با مسئله اصلی بعد از انتخابات خلط مبحث شود.»

6- «عده‏ای، ظلم بزرگی را که پس از انتخابات به مردم و نظام اسلامی شد
و هتک آبروی نظام در مقابل ملت‏ها را نادیده می‏گیرند
و مسئله کهریزک یا کوی دانشگاه را قضیه اصلی قلم‏داد می کنند
اما این نگاه، خود یک ظلم آشکار است.»

7- «طراحان حوادث اخیر، صحنه‏گردانانی دارند و صحنه گردانان دیگری نیز پیدا می‏کنند
البته همه تحرکات و تحریکات آنان به فضل الهی، شکست خواهد خورد
اما هوش‏یاری و بیداری آحاد مردم به‏ویژه جوانان
ضرر و زیان این‏گونه تحرکات و جریان‏ها را کاهش می‏دهد.»

8- «اصل حوادث خیلی خلاف انتظار نبود
اما اشخاصی که وارد صحنه شدند خلاف انتظار ما بود.»

9- «دولت کنونی و رئیس جمهور محترم،
مثل همه انسان‏ها،
دارای نقاط ضعف و قوت هستند
و بنده فقط از نقاط قوت حمایت می‏کنم
و هرکس دیگری نیز این گرایش، تحرک و جدیت را از خود نشان دهد
مورد حمایت من خواهد بود.»

10- «تأکید بر نقاط ضعف، به سیاه‏نمایی و ناامیدی می‏انجامد
ضمن اینکه موضع‏گیری علنی در مقابل نقاط ضعف، بسیاری از مواقع به حل مشکل کمکی نمی‏کند.
بنابراین و براساس منطق، فقط هنگامی که چاره دیگری نباشد
باید در مقابل نقاط ضعف، موضع علنی گرفت.»

یا علی

- - - - - -
+ خدا آقای حکیم را هم بیامرزاد.

اینها رو هم ببینید بد نیست:
+ عیادت ره‏بر
+ توطئه برای جنگ داخلی

+ لینک مستقیم فایل‌های صوتی موجود بیانات رهبر انقلاب از سال 83 تا سال 88


آیات «پوششی» حجاب

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/6/4:: ساعت 1:42 صبح

سلام.

در مورد حجاب چندین آیه در سوره‏های نور و احزاب آمده است. این آیات را می‏توان به دو دسته «پوششی» و «روابط» تقسیم نمود. این تقسیم‏بندی جناب «عباس رجبی» در تحقیق «حجاب و نقش آن در سلامت جامعه» مطرح شده که ظاهراً در قالب تز دکتری ایشان در مؤسسه امام خمینی(ره) انجام و به‏صورت کتاب منتشر شده است.

در این پست دو آیه دسته اول را ذکر می‏کنیم. طبق معمول از ترجمه آقای مکارم استفاده شده.
- - - - - -

1- (آیه 31 نور)

1-1- جلوگیری از چشم‏چرانی و نظربازی
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ
و به زنان با ایمان بگو چشم‏های خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند،

1-2- پاک‏دامنی و حفظ عورت
وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ
و دامان خویش را حفظ کنند

1-3- لزوم پوشش برای زنان و آشکارنکردن آرایش و زیور
وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا 
وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ 
وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ
أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ
 و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند
و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)،
و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران‏شان،
یا پدران‏شان، یا پدر شوهران‏شان، یا پسران‏شان، یا پسران همسران‏شان، یا برادران‏شان، یا پسران برادران‏شان، یا پسران خواهران‏شان، یا زنان هم‌کیش‏شان، یا بردگان‏شان [=کنیزان‏شان‌]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛
(همان‏طور که ملاحظه می‏شود در اینجا دو استثنا برای پوشش بیان شده)

1-4- جلوگیری از تحریک مردان با زینت پنهانی‏شان
وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ
و هنگام راه‏رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی‏شان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد).

 

وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
و همگی به‏سوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!

 

2- (آیه 59 احزاب)
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ
ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ
وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا

ای پیامبر! به همسران و دختران‏ات و زنان مؤمنان بگو:
«جلباب‏ها [= روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند،
این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛
(و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.

یا علی

- - - - - -
نظرات قابل تأمل:

+ «خدا به همه خانم‏ها توی ماه مبارک، توفیق درک منزلت حجاب رو عطا کنه.»
++ «کاش می‏شد یکی هم به مردان بگه که شماها هم باید حجاب داشته باشید؛ مثل حجاب چشم، گوش، زبان و حتی لباس...
به امید هدایت همه در رمضان المبارک»

+++ «ممنون از طرح مجدد دغدغه حجاب...
دسته‏بندی جالبی بود. دسته دوم در مرحله عمل دشوارتر و ظریف‏تر و نیازمند دقت بیش‏تر به‏نظر می‏رسند و ممنون می‏شوم آیات دسته دوم را از منظر این پژوهش در پست‏های آتی بیاورید.
روایت جالبی دارند جناب ام سلمه از فضای مدینه بعد از نزول آیه 59 احزاب که خواندن‏اش خالی از لطف نیست با این دید که بانوان متشخص انصار بعد از نزول این آیه محجبه شدند و این آیه وجه تمایزی ایجاد کرد میان زنان مؤمن و سایرین که شاید با مقایسه شرایط فعلی جامعه ما قابل تأمل باشد.
نکته حاشیه‏ای دیگری که به‏ذهن‏ام آمد اینکه در فضای آیات روزه، بحثی داریم به نام تطوّع: فمن تطوّع خیراً فهو خیر له. باب تفعل به معنای «خود را به کاری‏زدن» و بنابراین از ریشه طوع یعنی خود را به رغبت‏زدن. خلاصه‏اش اینکه اگرچه ظاهر پذیرش و انجام بعضی احکام و حدود مثل روزه یا همین حجاب سخت به‏نظر برسد ولی باید خود را به رغبت بزنیم و میل به انجام آنها را به نفس تلقین کنیم.

مباحث پراکنده‏ زیادی در باب حجاب هست که کاش می‏شد در دو بعد نظری و بعد ارائه راه‏کارهای عملی تدوین‏اش کرد. در بخش نظری و پایه‏های فقهی و روایی حجاب نسبتاً خوب کار شده، ولی به‏نظر می‏رسد فارغ از شرایط موجود و بسترهای درست و نادرست ایجادشده بدان پرداخته شده است. لذا آسیب‏شناسی و تحلیل درست شرایط موجود پیش از ارائه راه‏کار ضروری به‏نظر می‏رسد. مثلاً از همان جنس مباحثی که در حاشیه پست قبلی حجاب مطرح شد. با روی‏کردهای فردی و اجتماعی. در بعد سیاست‏گذاری‏های نهادهای خرد و کلان جامعه و ...»


   1   2   3   4   5      >


بازدید امروز: 25 ، بازدید دیروز: 48 ، کل بازدیدها: 469369

پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ