سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روز معلم

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/13:: ساعت 9:7 عصر

سلام.

خوب. درباره‏ی معلم، معلمی و روز معلم حرف زیاده. می‏دونم که دیگه از دست نوشته‏های مزخرف و طولانی من هم خسته شدید. امیدوارم همین روزها خودم هم خسته بشم و یه‏هو عطای این دنیای مجازی رو به لقاءش ببخشم. ولی فعلاً این دو تا نکته و چند تا لینک رو ببینید تا ببینیم خدا چی می‏خواد.
- - - - - -

1- دقت که می‏کنم بسیاری از دوستان وب‏لاگی‏ام معلم هستند،
و اغلب هم چیزهای زیادی برای گفتن دارند.
نمی‏دونم، شاید من هم باید معلم می‏شدم.
و هزاران بار شکر که در کسوت معلمی نیستم.

2- دو تا صحنه؛
2-1- حل تمرین بودم.
تو اتاق مهندس نظری عزیز یکی از بچه‏ها چونه‏ی نمره می‏زد.
گمان‏ام نیم نمره‏ای می‏خواست تا پاس بشه یا مشروط نشه.
ردّش کردیم رفت.
صبح مهندس زنگ‏ام زد که نظرت چیه.

بعداً متوجه شدم که به همه کلاس نیم نمره اضافه کرده بودند
که هم مشکل اون بنده خدا حل شه و هم به بقیه ظلم نشه!

2-2- می‏گفت اسم فلانی رو جلوی من نبر؛
تو یکی از ترم‏ها معدل‏ام شده بود 11 و 996 هزارم!
پدربزرگ‏ام فوت شده بود و وقت نمره‏ها تهران نبودم.
وقتی رسیدم که فقط نمره ایشون رد نشده بود.
حالا نمره من هم شده بود پنج.
حاضر نشد یک‏صدم نمره به‏ام بده که از مشروطی دربیام.
به‏ام گفت این هم زیر 12ه دیگه.

3- این هم لینک‏ها:

+ ظلم
+ کاهش سن مصرف سیگار
+ چیزهایی که یاد نمی‏گیریم
+ تا حالا اتفاق نیفتاده
+ در مدرسه روح آدم آروم‏ه.
+ حسّ عاشقی
+ حذف مردودی؟!؟

+ انتخاب رشته، بی‏چاره علوم انسانی
+ و ++ معضل ثبت نام نسل نو
+ در مدارس مذهبی چه می‏گذرد؟ یک نمونه
+ چهره‏ی شیرین اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن
+ دو سه خط بیشتر ننوشته بود
+ روحیه منحنی و تیزی‏های آزاردهنده
+ قصه‏گویی در تلویزیون

+ و ++ مدرسه‏ی کالو، کوچک‏ترین مدرسه جهان
+ یک نوع جهاد علمی و بحث انتخابات

+، ++ و +++ پیامک‏های روز معلم
+ تقدیر از معلمین
+ عزای عید

معلمین عزیز، روز و شب‏تون مبارک
یا علی


سپر بلا

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/12:: ساعت 4:39 عصر

سلام.

در فضای سیاست این نکته برام خیلی مهم‏ه.
- - - - - -

1-  می‏گن یه مال دزدیده‏ای به طایفه دزدان رسید.
اجازه خواست که فقط بتونه یه نگاهی به اموال‏اش بندازه.
رفت و تکه کاغذی پیدا کرد و برگشت.
رئیس دزدان به‏اش گفت که قضیه چی بود؟
گفت معمولاً در اموال‏ام وقت مسافرت حرز و آیه‏ای می‏گذارم
که از شر دزدان در امان باشم.
می‏خواستم مطمئن شم این حرز تو اموال‏ام بوده یا نه.

رئیس دزدان دستور می‏ده اموال طرف رو به‏اش برگردونن.
وقتی نوچه‏هاش اعتراض می‏کنن به‏شون می‏گه:

ما دزد دنیای مردم‏ایم، نه دزد اعتقادشون!

2- + «مرگ بر بهشتى»!
اون‏قدر این شعار رو بلند جلوى دادگسترى فریاد مى‏زدند که بهشتى براحتى مى‏شنید.
رو کرد به بهشتى که: چرا امام ساکت‏اند؟
اى کاش جواب این توهین‏ها را مى‏دادند.

بهشتى گفت: برادر!
قرار نیست در مشکلات از امام هزینه کنیم،

ما سپر بلاى اوییم، نه او سپر ما.

یا علی

- - - - - -
اجازه بدید تبعات خستگی مسافرت ازبین بره که یه مطلب درباره روز معلم بنویسم. فعلاً روز معلم همه‏ی معلم‏ها مبارک.


چه کنیم؟

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/9:: ساعت 12:0 صبح

سلام.
این رو لااقل دو ماه پیش نوشته بودم، گفتم حالا که دارم می‏رم گرگان و چند روزی نیستم می‏تونم بذارم‏اش که شما راحت نظر بدید.
- - - - - -

از دید پسر؛

ازش می‏پرسم من خیلی عوض شدم تو این مدت؟
بهتر شدم؟ بدتر شدم؟

(دوست صمیمی 12سال‏ه است.
تمام چهار سال دبیرستان هم‏کلاسی بودیم.
ان‏قدر مسافرت بالای سه روز و هفت روز و ده روز با هم رفتیم
که حساب‏اش از دست‏مون در رفته.
چند وقتی شهرستان بوده و کم‏تر هم(دیگه) رو دیدیم.)

وقتی می‏پرسه من چه‏طور؟ باید بفهمم یه خبری هست.
یعنی فعلاً نمی‏شه از خود گفت.
باید شنید، شاید بشه کمکی کرد.

اینکه آیا ثبات جای‏گاه اجتماعی و درآمد چه‏قدر تو ازدواج مهم‏ه؛
جواب من رو می‏دونه.
به‏نظرم درست رفتار کرده.

و این دغدغه ادامه داره برای مورد جدید.

بیشتر خوش‏حال‏ام که به فکر هست.
اول می‏خواستم تشویق‏اش کنم به اقدام،
حالا شاید بتونم کمک‏اش کنم تو تصمیم‏گیری منطقی و صبورانه
(حالا یکی نیست بگه مگه خودت چی‏کاره‏ای؟).

برای پسر دست‏رسی به بانک اطلاعاتی خوب یه دغدغه بزرگ‏ه؛
همیشه می‏ترسه که نکنه بهتر از این گیرم نیاد.

از دید دختر؛
شاید دخترها فکر می‏کنند چون شروع و اقدام اولیه معمولاً از طرف پسره،
پس اونها به‏جز از راه معجزه نمی‏تونن امیدی به یافتن مورد ایده‏آل‏شون داشته باشن.
این رو علاوه می‏کنیم به احساس انفعالی؛
یعنی فکر می‏کنن که انتخاب می‏شن.
درحالی‏که به‏نظر من تو 120درصد موارد (یعنی خیلی زیاد)
اصلاً دختره که انتخاب می‏کنه
(این رو تو داستان حضرت موسی(ع) و دختران شععیب(ع) هم می‏شه دید).

یعنی اگه دختر بخواد، پسر باید خیلی قوی باشه که عاقلانه بتونه رد کنه.

مشکل سوم کمی دشوارتره؛
وقتی دختر با این مقدمات از کسی خوش‏اش اومد
ولی طرف مقابل به‏هر دلیلی قبول نمی‏کنه.
دختر ممکن‏ه فکر کنه که دنیا به آخر رسیده.

(متوجه هستید که یه آدم درپیت و کم‏اطلاع داره اینها رو می‏نویسه.)

چون نمی‏تونه تصور کنه که فردا ممکن‏ه مورد بهتری پیش بیاد.
اصلاً همین «ممکن»ه آزارشون می‏ده.
می‏گن چرا ما باید بی‏کار بشینیم به امید احتمالات؛
درحالی‏که پسر دست‏اش رو دراز می‏کنه و بهترین دختر رو به‏زور انتخاب می‏کنه؟!

مشکل بزرگ‏تر هم این‏ه که حالا دختر چه روندی رو تو زندگی‏اش پیش می‏گیره؟
مسیری رو می‏ره که یا اصلاً ازدواج رو فراموش کنه
یا خودش درگیر بشه تو اجتماع، غیرمستقیم مورد ایده‏ال‏اش رو پیدا کنه
و به‏هر طریقی راضی‏اش کنه به ازدواج!
(متوجه هستید که این بند هم اغراق‏شده است.)

یه روی‏کرد
نمی‏خوام جواب بدم
که اصلاً صورت مسأله رو هم نتونستم درست درک کنم و توضیح بدم.

فقط می‏گم شاید این هم یه دید باشه که
در فرایند ازدواج ایده‏ال
خدا دختر و پسر رو از آسمون می‏اندازه تو بغل هم (یعنی کنار هم)،
جوری که همه غافل‏گیر می‏شن،
موانع رو هم یکی یکی (نه یک‏هو) براشون برمی‏داره،
اون هم به‏طرز غیرمنتظره و زجرکش‏کننده‏ای.
اینها همه‏اش امتحان‏ه و امتحان‏های سخت‏تری هم بعدش هست.
اگه این فرضیه رو قبول کنیم
لازم نیست خیلی دغدغه روال‏ها رو داشته باشیم،
یا افسوس موقعیت‏های به‏ظاهر خوبی که
به‏خاطر اشتباهات و سهل‏انگاری دیگران ازبین رفته
رو بخوریم.

یه ارتباط صادقانه با اوس کریم می‏خوایم
و یه رفتار منطقی در چارچوب‏های شرعی و عرفی.
که هر خطایی
خواه ناخواه
کارمون رو خراب می‏کنه.

یا علی

- - - - - -
یه سری لینک ازدواجی:
+ تأثیر عمق لذت و تکراری‏شدن‏اش
+ زن خوب و زن بد
+ دلایل ازدواج آقایون
+ شعر خواستگاری جناب پرسا
+ تعدد تجربه
+ ازدواج و سخنان بزرگان
+ تشابه رابطه عاطفی و فوت‏بال
+ درباره‏ی نخستین برخورد ویژه با جنس مخالف
+ شعر، زندگی یعنی یار...
+ داستان زندگی یه بنده خدا به نقل فرزاد حسنی
+ نامه‏ی یک دختر به هم‏سر آینده‏اش
+ خدایا! من گشنمه!
+ آمار و تخریب فرهنگی
+ کاریکاتور، اگه می‏تونی منو بگیر!
+ حکایت صوفی ما

+ شنبه 12 اردی‏بهشت 88؛ 11 صبح
بسلامتی برگشتیم. اول نظرات قابل تأمل رو می‏آرم، بعد یکی دو نکته.

-) «با جای‏گاه اجتماعی برای ازدواج موافق‏ام. درآمد مهم‏ه اما نه در رده‏ی جای‏گاه اجتماعی...
دسترسی به بانک اطلاعاتی خوب...!!! عجب دغدغه‏ای...!!!

خوب از نگاه دختر، ببینید عرف جامعه این‏طور شده و متأسفانه گاهاً زمینه‏ی گناه هم می‏شه...
ولی قبول کنید که نجابت یه دختره که بسنجه ببینه چه موردی باهاش هماهنگ‏ه... نه، انتخاب بشه... چون واقعاً وضعیت ببخشید بدی‏ه (نخونید تهوع‏آوری‏ه)... نه بلکه سنگین و رنگین باشه تازه کلی تو کاسه و کوزه ملت بزنه و رد کنه...

با روی‏کرد هم موافق‏ام... بزرگ‏وار استادی می‏گفت هر دختر و پسر یه جفت و هم‏راه داره... که خدا اون دو نفر رو برای هم قرار داده... الله اعلم... ولی واقعیت‏ه... بله خدا زحمت می‏کشه دختر و پسر رو از آسمون با کلی زجر و امتحان نازل می‏کنه و کنار هم قرار می‏ده... که ان‏شاءلله همه موانع برای همه برطرف بشه...(...) و یحتمل لذتی دارد این زجرها... و هزار درصد موافق‏ام به یه ارتباط صادقانه با خدای مهربون و یه رفتار معقول و منطقی و شرعی...

باب تذکر می‏گم... قبل‏تر می‏خواستم بگم نشد... اصولاً آدم‏هایی که زیاد از ازدواج و این حرف‏ها صحبت می‏کنن خودشون هم بدشون نمی‏آد و آره... یحتمل شما هم ایضاً... که ان‏شاءلله خداوند زوجی خوب برای دنیا و آخرت‏تون باشه نصیب‏تون کنه...»

--) «شاید تو این مورد هم مثل همه‏ی موارد دیگه به اشتباه از خدا انتظار معجزه داریم. اینکه یه کاری بکنه که همه شوکه بشن که چه‏طور و از کجا این اتفاق افتاد!
غافل از اینکه این ماییم که بر رویدادها تأثیر می‏گذاریم. این ماییم که باعث می‏شیم چیزی برامون اتفاق بیفته یا نه. درست‏ه که همه چیز به دست خداست، اما اراده‏ی ما نیز جای‏گاه مهمی داره. فرهنگ‏سازی‏های غلط، باورهای دینی نادرست، بددونستن‏های اشتباهی و ... همه دست‏به‏دست هم می‏ده از خیرها محروم بشیم...

ما همیشه منتظر معجزه‏ی خداییم، و خدا منتظر ماست تا خود به‏پا خیزیم!...
و ما هم‏چنان در انتظار معجزه‏ایم!»

^ حقیر می‏گویم:
* دوست دارم درباره چیزهایی بنویسم که برای خودم جالب و دغدغه بوده باشه. با این کار علاوه‏بر اینکه نظرات شما به درگیری ذهنی و عاطفی‏ام کمک می‏کنه، می‏خواهم شما رو هم تشویق کنم که اگر در این موضوعات کم‏تر فکر و برنامه دارید، کمی متوجه‏اش شوید. مثلاً مسافرت‏رفتن برای من موضوع جالب و مهمی‏ه. وقتی می‏گم داریم با دوستان با یه برنامه‏ی ساده و کم‏هزینه می‏ریم گرگان، نه برای پزدادن یا هم‏راه‏کردن شماست. می‏گم که اول شاید شما هم درباره این‏چنین مسافرتی تجربه خوبی داشته باشین و بهم بگید، دوم شاید برای شما هم تشویقی باشه که مسافرت رو تو زندگی‏تون جدی‏تر بگیرید.

** سعی می‏کنم بیشتر روی نکات جالب و قابل تأملی که در برخوردهای دیگران با موضوع گمان می‏کنم غافل مونده بیان کنم. از طرفی بیان موضوع رو از ارزش‏گذاری خوب‏بودن یا بدبودن‏اش جدا کنم. مثلاً اینجا در مورد برخورد دخترها با موضوع ازدواج، بیشتر هدف‏ام بیان، تحلیل و یافتن نگاه تازه به موضوع‏ه، تا ارزیابی یا رد و قبول صفر و یکی‏اش.

*** در مورد خاص ازدواج هم دوست ندارم زیاد بنویسم. در گذشته که اصلاً نمی‏خواستم بنویسم. اما فکر می‏کنم اول اصل توجه به این موضوع برای امثال خودم لازم‏ه. دوم حس می‏کنم مهارت‏های زیادی در این راه ضروری‏ه که خیلی از ماها نداریم‏شون. هدف هم اینه که اول خواننده‏های مجرد نسبت به این موضوع متوجه بشن، اون هم از طرف یکی مثل خودشون، دوم بزرگ‏ترها و باتجربه‏ها کمک‏مون کنن تا مهارت‏های لازم رو بشناسیم و کسب کنیم، سوم اینکه با هم‏فکری معقول‏تر عمل کنیم.

**** هرچند که شاید این حرف صددرصد شدنی نباشه، اما سعی بر اینه که تو رفتارهامون مستقل از شخص عمل کنیم. حق رو بگیم حتی اگه بر علیه‏مون باشه. اینکه من خودم درگیر موضوع ازدواج هستم، کمک می‏کنه دغدغه و جذابیت‏اش برای خودم بیشتر باشه و دقیق‏تر به‏اش نگاه کنم. چه بسا اگه بیرون گود برم این حساسیت رو نداشته باشم و نگاه عاقل اندر سفیه پیدا کنم. آفت‏اش رو هم که بهتر از من می‏دونید. بالأخره سعی می‏کنم چند وقت یه بار یه چیزی بنویسم. فعلاً که ایام فاطمیه(س) شروع می‏شه. تا خدا چی بخواد.


عمل و نظر

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/8:: ساعت 8:11 عصر

سلام.
از مجموعه کتاب‌های «پرسش‌ها و پاسخ‌های دانشجویی» جلد 20 با عنوان «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها در محضر آیت الله جوادی آملی» در کتاب‌خونه‌ی خونه ما خاک می‌خورد. قاعدتاً به‌مناسبتی به من یا یکی از برادرها هدیه شده بوده. خدا خیرشون بده، از اون هدیه‌های پربرکت بود. تو عید نصف‌اش رو خوندم و علامت‌گذاری کردم که خودش خوراک یه سال وب‌لاگ‌ه. فقط بگم که طبق روال هرچی اینجا می‌آد خلاصه‌شده و عبورکرده از فیلتر ذهن حقیره؛ پس هر گیری توش می‌بینید بگید که به‌کمک هم رفع‌اش کنیم.
- - - - - -

«پرسش:
هدف از خلقت و آفرینش چیست؟»

«این سؤال با ذکر دو مطلب روشن می‌شود:
هدف خدا از آفرینش چیست؟
هدف از خلق‌شدن ما چیست؟»

در اینجا فقط به مطلب دوم پرداخته می‌شود.

«انسان موجودی است که هم می‌اندیشد و هم کار می‌کند.
بنابراین باید برای اندیشه و کار انسان هدف درنظر گرفته شود...»

«انسان باید در بخش عمل خداپرست
و در بخش نظر خدابین باشد.
»

 

نکات

* درباره‌ی اندیشه
«الله الّذی خَلَقَ سبعَ سَماواتٍ وَ مِن الأرضِ مِثلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الأمرُ بَینَهُنَّ
لِتَعلَموا أنَّ الله علی کُلّ شَیءٍ قَدیرٌ
وَ أنَّ الله قَد أحاطَ بِکُلّ شَیءٍ عِلماً»
(سوره طلاق آیه 12)

«اعتقاد به مبدأیی که علم و قدرت‌اش نامتناهی است برای ما سازنده است.
به این صورت که چون او به همه چیز عالِم است،
پس مواظبیم که آلوده نشویم.
و چون به همه چیز توانا است،
مواظبیم کارها را با او در میان بگذاریم و فقط از او کمک بخواهیم.»

** درباره‌ی عمل
«وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ و الإنسَ إلا لِیَعبُدونِ»
(سوره ذاریات آیه 56)

یا علی

- - - - - -
دیگه خلاصه‏تر از این نمی‏شد.

+ چهارشنبه 9 اردی‏بهشت 88؛ 7 عصر
مثل پارسال داریم می‏ریم گرگان. پس تا شنبه نیستم. تولد حضرت زینب(س) تون مبارک.


تفسیر و کربلا

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/6:: ساعت 11:50 عصر

سلام.

بعد قهرمانی استقلال که هوش از سرمان رفته بود و عنان از کف، خدا رو شکر به لطف شیرموز مادر کمی حال‏مان جا آمد. اول می‏خواستم در باب استقلال یا حداقل اوضاع فوت‏بال کشور بعد عید بنویسم که بی‏خیال شدم. بعد هم در باب جامعه مجازی و این فیس‏بوک لعنتی که آن هم از سرم پرید. حالا چند نکته‏ای بخوانید از شنیده‏های امروز. تا ببینیم خدا چه می‏خواهد.
- - - - - -

1- از تفسیر آقای جوادی، 9:30 شب رادیو معارف؛

«اهدنا الصّراط المستقیم
صراط الّذین انعمتَ علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین»

«مغضوب» و «ضالین» به «الذین انعمت علیهم» برمی‏گردد نه به صراط.

یعنی راه کسانی که به آنها نعمت داده شده، کسانی که مورد غضب و گم‏راه نیستند.

و برای حقیر این معنی بار ولایتی سوره را بیشتر کرد،
نسبت به معنی که در ذهن داشتم.

(در پرانتز بگم که بحث وحدت صراط بود
و لابد ایشون می‏خواستن بگن که مغضوب و ضالین صراط ندارند.)

2- در همین بحث نکته دیگری بیان شد که
حساب کسانی را که جهنم نمی‏روند با آنها که در صراط مستقیم هستند را جدا کنید.

یاد تفاوت نجات و هدایت افتادم که قبلاً در این وب‏لاگ مطرح شده بود.

3- ام‏روز علی آقای صلواتی رو دیدم که تازه از کربلا اومده بود.
یکی از ماجراهایی که گفت وقت رفتن‏شون با هواپیما بود.
می‏گفت 7 صبح پرواز داشتیم،
ساعت 2 صبح بیدار شدیم و راه افتادیم تا 3 برسیم فرودگاه.
کارها انجام شد و رأس 7 پریدیم.
ملت داشتن صبحونه می‏خوردن که خلبان گفت هوای نجف و بغداد خراب‏ه
باید برگردیم فرودگاه امام(ره).

ساعت 8:30 برگشته بودیم و نشستیم منتظر.
یک ساعت، دو ساعت، خبری نبود.

مداحی در کاروان بغلی بود، نشاندمان به زیارت عاشورا،
که به‏واسطه‏ی آن آقا برای زیارت راه‏مان دهند.
مسافرها گریه می‏کردن و حتی
مسئولین گیت هم منقلب بودن،
زیارت نصف نشده بود که گفتن بیاید برین سوار شید.

خلاصه 6 عصر راه افتاده بودن و 6 بعدازظهر رسیده بودن نجف!

اللهم ارزقنا
+ زخون هر شهید امروز نهالی آب‏یاری شد        جهان از لاله‏های دین، مهیای بهاری شد
(این هم یه شعر نه‏چندان قوی در باب شهدای این چند روز کربلا)
و یک سفرنامه‏ی مصوّر کربلا + و ++

یا علی


منطق، اول ماه و شهادت

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/5:: ساعت 11:56 عصر

سلام.

1- حاج آقای جوان یکی از مساجد محل
شنبه شب‏ها درس منطق رو از کتاب آقای غرویان شروع کرده‏اند.
ما هم ام‏روز شد که بریم سر کلاس‏شون
(شد به معنی پا داد، قسمت شد، خدا خواست و مانند آن)؛
کلاسی که بی‏اغراق میان‏گین سنّی‏شون تو مایه‏های 50ه!

درباره درس منطق دوتا برداشت دارم که به این مناسبت می‏گم:
1-1- برای نظم فکری و تمرین‏دادن‏اش بسیار مفیده،
البته استاد و هم‏کلاسی‏های خوب هم شرط‏ه.
جالبی کلاس ام‏شب این بود که
استاد تلاش بسیار خوب و شاگردان هم (علی‏رغم سنّ‏شون) گیرایی بالایی داشتند.

1-2- نمی‏دونم واضع این درس کی بوده.
فقط اگه زیارت‏شون کنم به‏اش می‏گم آخه آدم حسابی!
شما اول «انسان، جوهر ِذوابعاد ثلاث ِنامی ِمتحرک ِناطق است» رو بدیهی فرض می‏کنید،
بعد روش مطالب دیگه رو توضیح می‏دید؟
خواهش دارم که اول اون‏ها رو بگید چیه بعد برید سراغ بقیه.
یا لااقل مطالب دیگه رو با یه چیز ملموس‏تر توضیح بدید.

به منی که از عبارت «انسان، حیوان ِناطق است»
خوش‏ام نمی‏آد و تو جاهای دیگه هم نمی‏تونم روش فکر و بحث کنم،
حق بدید کمی گارد منفی بگیرم.

یه چیز هم تو پرانتز بگم که فرق «ذاتی» و «عرض لازم» خیلی جالب‏ه.

2- جناب بی‏تکلف عزیز اس.ام.اس. فرمودند که
«فردا (یک‏شنبه 6 اردی‏بهشت) روز اول ماه (جمادی الاوّل)
روزه و صدقه برای سلامتی امام زمان(عج) وارد شده.
توفیق از خداست.»

3- «مهدی هاشمی» چه جالب تو «اشک‏ها و لب‏خندها» مُرد.
به این فکر می‏کردم که واقعاً هم مرگ به‏همین راحتی و غیرمنتظره‏بودن‏ه.

... اس.ام.اس. اومد که
هم‏سر و مادرِ ِهم‏سر آقا «مهدی بابایی» عزیز
در حادثه‏ی کربلا به شهادت رسیدند...

آقا مهدی قاری و معلم قرآن، و عضو یه گروه تواشیح قوی هستند.
خدا همه‏مون رو رحمت کنه.
برای شادی روح‏شون صلوات و فاتحه هدیه بفرمایید.

یا علی

- - - - - -
-) «1- در هر علمی ما یک سری اصل موضوعه داریم. اشکال نداره منطق هم یک چیزهایی را فرض بگیرد. (از نظر تاریخی دقیق معلوم نیست که واضع منطق چه کسی بوده، اما اولین تدوین‏گر و توصیف‏گر دقیق او ارسطو بوده. در فضای فکری و تاریخی ارسطو این مطالب شاهکار است.)

2- ادعای فلسفه (البته بیشتر فلسفه‏ها) این است که اصول دیگر علوم را اثبات می‏کند. از این حیث از فلسفه به‏عنوان مادر علوم سخن به‏میان می‏آید.

3- شاید «انسان، حیوان ناطق است»، به(درد) هیچ جای زندگی انسان (حداقل امروزی) نخورد، اما تفکری که پشت آن است حتماً به‏درد می‏خورد. علاوه بر اینکه فرق بین «عرض لازم» و «ذاتی» بسیار بسیار به‏درد امروز ما می خورد (در بحث‏های روان‏شناسی خیلی مطرح می‏شود که لازمه‏ی زندگی موفق چیست. بیشتر اوقات گویی به «عرض لازم» اشاره می‏کنند، یعنی لازمه‏ی زندگی انسان‏ها متفاوت است).»

نکات خوب و روشن‏بخشی بود، اما این آخری یه کمی گیج‏ام کرد؛ چطور می‏شه عرض لازم برای یک نوع متفاوت باشه؟

+ یک‏شنبه 6 اردی‏بهشت 88؛ 10:30 شب

خودم هم فهمیدم که سؤال‏ام اشتباه بود. عرض لازم می‏تواند عام یا خاص باشد، پس برای همه‏ی مصادیق نوع همیشه یک‏سان نیست.
اما جناب «کامنت برای وبلاگ سلام» هم لطف کردند و پاسخ مناسبی دادند:

«عرضی و ذاتی که در این بحث مطرح فرمودید در نزد اهل منطق، عرضی و ذاتی باب ایساغوجی (دو نوع دیگر عرضی و ذاتی وجود دارد) است: ذاتی در این باب به معنای آن چیزی است که ماهیت به‏واسطه‏ی آن تقرر پیدا می‏کند که شامل جنس و فصل است. و عرضی آنهایی است که بعد از تحقق ذات عارض ماهیت می شود. و تقسیم می‏شود به عام و خاص.
مثلاً «راه‏رونده» برای انسان عرض عام است؛ چون شامل حیوان نیز می‏شود و ضاحک برای انسان عرض خاص است. و هر کدام از اینها به لازم و مفارق تقسیم می‏شود. و هکذا، عرض لازم آن عرضی است که از ماهیت منفک نمی‏شود و عرض مفارق آن عرضی است که انفکاک‏پذیر است.
حال این سؤال پیش می‏آید که تشخیص عرض لازم و ذاتی چگونه امکان‏پذیر است؟
ابن سینا در اشارات و شفا می‏گوید: لازم دوگونه است، لازم مقوّم و غیرمقوّم.
لازم مقوّم همان ذاتی باب ایساغوجی است و لازم غیرمقوّم مصاحب و همراه است. و فرق بین مقوّم و غیرمقوّم در این است که لازم مقوّم بالفعل است و لازم غیرمقوّم بالقوّه است (یعنی از طریق مقایسه حاصل می‏شود).
مثال: عدد 2 نصف عدد 4 است؛ این لازم غیرمقوّم و یا عرض لازم است. زیرا ما تا آن را با 4 مقایسه نکنیم برای‏مان حاصل نمی‏شود.

حال بحث این است که ما اگر مردیم باید ببینیم چه چیزهایی در زندگی ذاتی است و چه چیزهایی عرض لازم یا مفارق یا ...»

و گمان‏ام این جمله آخر جان کلام و سؤال جدی خیلی از ماست.


عقل و قرآن

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/4:: ساعت 12:26 عصر

سلام.
از همان مقاله‌ی «جای‌گاه عقل در قرآن کریم از منظر استاد شهید مطهری» نوشته «محمد خامه‌گر» که در پست «عقل» درباره‌اش صحبت شد، این‌بار قسمت دیگری رو با عنوان «ارزش و اهمیت عقل در قرآن» بازخوانی می‌کنیم.
- - - - - -

«قرآن کریم... رابطه‌ی عقل و دین را نه‌تنها رابطه‌ی شایسته
بلکه ضرورى و بایسته مى‏داند
و با تأکید بر ارزش و اهمیت عقل در اندیشه‏هاى دینى و تحکیم باورهاى مذهبى
هرگونه فکر یا عملى را که به‌گونه‏اى با عقل در تعارض باشد
تخطئه و محکوم مى‏نماید.
قرآن کریم با عبارات مختلفى از عقل تجلیل کرده
و مؤمنان را به تفکر و تعقل در موضوعاتى تشویق نموده است
و از همه مهم‌تر آنکه سنگ بناى اصول دین را عقل مى‏داند
و اعتقادى را که از طریق تقلید - نه تحقیق – به‌دست آید به رسمیت نمى‏شناسد...
نمونه‏هاى زیر نشانه‏هایى از این جایگاه بلند است.»

1- تعقل زیربناى اصول دین است.
«عقل زیربناى تمامى عقاید دینى و احکام شرعى و اصول دین یعنى توحید، نبوت و معاد است.»
«در هیچ دینى از ادیان دنیا به اندازه‌ی اسلام
از عقل یعنى از حجیت عقل و از سندیت و اعتبار عقل حمایت نشده است.
شما اسلام را با مسیحیت مقایسه کنید.
مسیحیت در قلمرو ایمان براى عقل، حق مداخله قائل نیست.»

«در اصول دین اسلام، جز عقل هیچ چیز دیگرى حق مداخله ندارد،
یعنى اگر از شما بپرسند که یکى از اصول دین شما چیست،
مى‏گوئید «توحید» وجود خداى یگانه،
اگر دوباره بپرسند به چه دلیل به خدا ایمان آورده‏اید
شما باید دلیل عقلى بیاورید،
اسلام جز از راه عقل از شما قبول نمى‏کند.»

2- تشویق به تفکر و تعقل در قرآن و سنت
«به اعتقاد استاد مطهرى هیچ کتابى به‌اندازه‌ی قرآن به تفکر در مسائل مختلف امر نکرده
و هیچ دینى مانند اسلام آن را عبادت به‌شمار نیاورده است.»

«تفکر یا عبادت فکرى اگر در مسیر تنبه و بیدارى انسان قرار گیرد
از 70 سال عبادت بدنى برتر و بالاتر است.
چنان‌چه در بسیارى از روایات داریم که «افضل العباده التفکر»
یا «لاعباده کالتفکر»
یا «کان اکثر عباده ابی‌ذر التفکر».»

3- حمایت قرآن از عقل در برابر عادات اجتماعى
«قرآن اساس‌اش بر مذمت کسانى است که اسیر تقلید و پیروى از آباء و گذشتگان هستند
و تعقل و فکر نمى‏کنند تا خودشان را از این اسارت آزاد کنند.
هدف قرآن از این مذمت چیست؟
هدف قرآن تربیت است
یعنى درواقع مى‏خواهد افراد را بیدار کند
که مقیاس و معیار باید تشخیص عقل و فکر باشد
نه صرف اینکه پدران ما چنین کرده اند ما هم چنین مى‏کنیم.
این حالت تسلیم درمقابل گذشتگان یک حالت ضد عقل است.
قرآن مى‏خواهد انسان راه خودش را به حکم عقل انتخاب کند،
پس مبارزه قرآن با تقلید و به اصطلاح «سنت گرایى»
مبارزه‏اى است به‌عنوان حمایت از «عقل».»

4- حمایت از عقل درمقابل اکثریت
«وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ»

«آزادى از حکومت عدد،
و اینکه اکثر و اکثریت نباید ملاک باشد،
و نباید انسان اینجور باشد که ببیند اکثر مردم کدام راه را مى‏روند همان راه را برود...
قرآن... مى‏فرماید: «اگر اکثر مردم زمینى را پیروى کنى تو را از راه حق منحرف مى‏کنند»
دلیل‌اش این است که اکثر مردم پیرو گمان و تخمین‏اند نه پیرو عقل و علم و یقین
و به تارهاى عنکبوتى گمان خودشان چسبیده‏اند.»

«این هم خودش نوعى دیگر استقلال‌بخشیدن به عقل است
و دعوت به اینکه عقل باید معیار باشد.»

مهم
«همان‌گونه که از سخنان استاد و نوع استدلال ایشان آشکار است،
آنچه در قرآن با عنوان پیروى از اکثریت مذمت شده است
اکثریت به‌عنوان «راه حق» است نه «راه حل»؛
یعنى گرایش اکثریت جامعه را به یک فکر و یا رفتار خاص اجتماعى و یا مذهب،
دلیل و حجتى برحقانیت آن بدانیم
و عقل خود را از اندیشه و کاوش دراین زمینه منع کنیم.»

5- تجلیل از عقل درآیات و روایات
«امام موسى بن جعفر(علیه‏السلام) تعبیر فوق‌العاده عجیب دارد، مى‏فرماید:
خدا دو حجت دارد، دو پیغمبر دارد:
یک پیغمبر درونى که عقل انسان است
و یک پیغمبر بیرونى که همان پیغمبرانى هستند که انسان‌اند و مردم را دعوت کرده‏اند...
این دو حجت مکمل یکدیگر هستند...
خدا هیچ پیغمبرى را مبعوث نکرد مگر آنکه اول،
عقل آن پیغمبر را به حد کمال رساند،
به‌طورى که عقل او از عقل همه‌ی امت‌اش کامل‌تر بود.
ما حضرت رسول(ص) را «عقل کل» مى‏نامیم.
این با ذوق مسیحیت هرگز جور درنمى آید.
چون اصلاً [در مسیحیت] عقل با دین دو حساب جداگانه دارند...»

* * *
نکته جالب اینکه بسیاری از این مباحث
در نظرات بزرگ‌واران در پست‌های قبل + و ++ مطرح شده‌بود.

از این مقاله مبحث «حجیت و سندیت عقل از دیدگاه قرآن»
باقی مانده که اگر توفیق و تمایلی بود روی آن هم صحبت خواهیم کرد.

یا علی

- - - - - -
«در این زمانه کسی بی‏قرار مولا نیست            انیس خاطر مجنون‏خیال لیلا نیست
چه‏قدر حیدر دوران ما غریبی تو                       میان خانه‏ی ما هم برای تو جا نیست
اگر نیامده‏ای تا به‏حال حق داری                     برای آمدن تو دلی مهیا نیست...»

-) «...بحث مبدا شناختی اعمال انسان حداقل برای من بسیار جالب بود. شاید یک وجه آن مواجهه با افراد مذهبی‏ای است که افراط‏هایشان تنها به‏جهت ضعف تعقل است (این افراط‏ها مثل تومورهای بدخیم به جان جامعه‏ی مذهبیون افتاده و از آن بدتر قضاوت سایرین است که معیار و سنگ محک‏شان برای دین، قیاس آن با دین‏داران است نه خود دین).
دیگر این که معتقدم پرورش تعقل و جهت‏دهی صحیح به آن ـ برای تربیت ـ‏ می‏تواند در حل بسیاری از مسائل جامعه و نسل نو مفید باشد. (این تأکید به منزله‏ی کمرنگ‏کردن مبدأ میلی و اراده‏ی انسان‏ها نیست. صرف اهمیت خاص تعقل و تفکر است).»


لینک‏های بهار88

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/3:: ساعت 12:40 صبح

سلام.

این هم لینک‏های بهار. هرچند که بهار ام‏سال برای ما بیش‏تر ضدحال بوده تا چیز دیگه، امیدوارم به شما بسازه.
- - - - - -

درباره بهار و انتظار ظهور حضرت صاحب(عج)

کاش نوبت آمدن می‏رسید
عید آمد و من خانه‏تکانی کردم از دل همه را تکاندم الا تو
جلد هزار و سی‏صد و هشتاد و هشتم...
... ما «احسن حال» را شما می‏دانیم
عید است ولی بدون او غم داریم...
فرصت بهانه‏ای است که پاکیزه‏تر شویم
... بهار من همون دیدار یاره
در غیاب‏اش یک‏سال بزرگ‏تر شده‏ایم

رسوم نوروز

آقا روح الله شاکی از رسوم عیده و می‏ره سفر
نوستالژی تاریخی ما؛ نوروز هم مجموعه‏ای خاطرات زندگی ماست
لحظه تحویل سال ام‏سال
فرصت مغتنم دید و بازدیدهای نوروزی
آخرین پنج‏شنبه سال و زیارت اهل قبور
مرگ‏اندیشی یا زندگی‏اندیشی

احساسات نوروزی

حوّل حال‏نا الی احسن الحال
سال به سال، دریغ از پارسال
بهار به‏یادماندنی
روشنی بهار و تابستان
تحویل سال بیابونی
چو کم کردی ز «الگوی مصارف» مده تعمیم این «فرموده» بر کل
ای دوست بده باده...
سالی که گذشت...
حاسبوا قبل أن تحاسبوا
کاش‏های سال جدید
سال نو وقتی مهم می‏شه که براش یه مفهوم دیگه داشته باشیم
خدای خوب و مهربون‏ام، خوش اومدی

سفرهای نوروزی

گزارش یک سفر نوروزی
حتماً همه شما اسم «راهیان نور» را بارها شنیده‏اید...

متفرقه

اس.ام.اس.های نوروزی - 1
اس.ام.اس.های نوروزی - 2
لحظه تحویل سال نو در شهرهای بزرگ جهان
سال 88؛ سال اصلاح الگوی مصرف
در نوروز چه اتفاقاتی افتاده

و در نهایت عکس نوروزی

+ و ++
پارک‏های پکن در بهار

یا علی

- - - - - -
در مورد ترتیب لینک‏ها بگم که منطق خاصی وجود نداره، البته بجز عناوینی که انتخاب شده، بقیه‏اش طبق تاریخ نگارش‏ه.


پاکستان، طالبان و یک سناریو

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/2:: ساعت 3:36 عصر

سلام.

یه خبری که من رو خیلی تکون داد
و اصلاً تو اخبارهای عمومی به این جدّیت نشنیده بودم
(البته شاید دلیل‏اش اینه که من اصلاً وقت واسه اخبار گوش‏کردن و سایت خبری دیدن نمی‏ذارم)
فعال‏شدن بیش از پیش طالبان تو پاکستان‏ه.

اول منابع رو می‏آرم که ببینید ماجرا چیه، بعد یه سناریو ساده می‏گم.
اگه حوصله ندارید، سناریو رو بخونید و نظر بدید.

 

منابع:
1- تابناکطالبان به 100 کیلومتری پاکستان رسید.
2- تو صفحات فارس نیوز ردّی پیدا نمی‏کنم.
می‏رم تو بخش جستجو، ببینید فقط تو دو روز گذشته چه خبره:

حمله ارتش پاکستان به طالبان 5 کشته و 10 زخمی برجا گذاشت
خبرگزاری فارس: نیروهای ارتش پاکستان امروز با حمله به پایگاه شبه نظامیان طالبان در شمال ‌غربی این کشور دست‌کم 5 شبه ‌نظامی را کشته و 10 نفر دیگر را زخمی کردند؛ بین الملل - 88/02/02

مشاور وزارت کشور پاکستان:
10 هزار شبه نظامی خارجی طالبان پاکستان را تربیت می‌کنند
خبرگزاری فارس: مشاور وزارت کشور پاکستان گفت: بیش از 10 هزار شبه نظامی خارجی در مناطق قبایلی پاکستان پناه گرفته‌اند و طالبان محلی را تربیت می کنند؛ بین الملل - 88/02/02

نواز شریف: طالبان درصدد اشغال پاکستان هستند
خبرگزاری فارس: "نواز شریف" رهبر حزب مسلم لیگ شاخه نواز هشدار داد که طالبان تلاش دارند تا با زور شمشیر دیگر مناطق پاکستان را اشغال کنند؛ بین الملل - 88/02/02

مشاور ارشد ژنرال پترائوس مدعی شد:
سقوط حکومت پاکستان تا شش ماه آینده
خبگزاری فارس: دیوید کیلکولن، مشاور ارشد فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه ادعا کرد که حکومت پاکستان در شش ماه آینده سقوط خواهد کرد؛ بین الملل - 88/02/01

احزاب پاکستانی خطاب به زرداری:
حمله آمریکا به مناطق قبایلی اعلام جنگ علیه پاکستان است
خبرگزاری فارس: احزاب سیاسی پاکستان حمله آمریکا به مناطق قبایلی را اعلام جنگ علیه پاکستان برشمرده و از دولت این کشور خواستند از ائتلاف بین‌المللی مبارزه با تروریسم خارج شود؛ بین الملل - 88/02/01

فوری//
معاون مجلس مناطق قبایلی شمال پاکستان ترور شد
خبرگزاری فارس: معاون رئیس مجلس مناطق قبایلی شمال پاکستان همراه با همکار خود در یک حمله تروریستی ترور شدند.
بین الملل - 88/02/01

با اعمال حاکمیت بر دره سوات
طالبان پاکستان: ازدواج و طلاق بدون اجازه ما ممنوع
خبرگزاری فارس: شبه نظامیان طالبان با چراغ سبز دولت پاکستان و اعمال حاکمیت بر دره سوات، ازدواج و طلاق را مشروط به اجازه خود کرده و حضور مردها بدون عمامه مشکی در بین مردم را ممنوع کردند؛ بین الملل - 88/02/01

انتقاد مجلس پاکستان از توافق دولت با طالبان در سوات
خبرگزاری فارس: نمایندگان مجلس سنای پاکستان در نشست دیروز خود از توافق زرداری در واگذاری حکومت بر دره سوات به نیروهای طالبان به شدت انتقاد کردند؛ بین الملل - 88/02/01

شیعیان مناطق قبایلی پاکستان با کمبود مواد غذایی مواجهند
خبر گزاری فارس: به دلیل مسدود شدن جاده‌ها و راه‌های ورودی به منطقه قبایلی در ایالت سرحد پاکستان توسط طالبان، شیعیان در منطقه "کرم ایجنسی" با کمبود مواد غذایی و لوازم بهداشتی و درمانی مواجه شده‌اند.
بین الملل - 88/02/01

رهبر جنبش ملی متحده پاکستان خواستار مبارزه با طالبان شد
خبرگزاری فارس: رهبر جنبش ملی متحده پاکستان خواستار همکاری علمای همه فرقه‌های اسلامی پاکستان علیه طالبانیسم شد؛ بین الملل - 88/02/01

طالبان پاکستان 4 نیروی امنیتی را گروگان گرفت
خبر گزاری فارس: شبه نظامیان طالبان در "دره سوات "در شمال غرب پاکستان، 4 سرباز پلیس را گروگان گرفتند.
بین الملل - 88/01/31

پس از واگذاری حاکمیت دره سوات به طالبان
رهبر طالبان محلی سوات دولت پاکستان را به کفر متهم کرد
خبر گزاری فارس: "صوفی محمد" رهبر طالبان محلی سوات چند روز پس از حاکمیت بر دره سوات، در سخنانی دادگاه‌های پاکستان را "بت‌خانه" و سیستم دادگستری این کشور را کفر آمیز خواند.
بین الملل - 88/01/31

10 شبه نظامی طالبان در پاکستان کشته شدند
خبرگزاری فارس: نیروهای ارتش پاکستان امروز با یورش به منطقه‌ای در شمال ‌غربی این کشور دست کم 10 شبه ‌نظامی طالبان را کشتند؛ بین الملل - 88/01/31

معاهده سوات؛ گسترش دامنه نفوذ طالبان
خبرگزاری فارس:رئیس جمهور پاکستان سرانجام پس از مدت ها مقاومت توافقنامه واگذاری حکومت بر دره سوات به نیروهای طالبان را امضا کرد؛ دیدگاه - 88/01/31

3- ایسنا:

یک نماینده‌ پارلمان پاکستان:
طالبان پاکستان در حال گسترش دامنه فعالیت خود از دره سوات است.
«امیر عزت، سخنگوی سوفی محمد، میانجی‌ قرار داد صلح میان دولت اسلام آباد و شبه نظامیان طالبان سوات در مورد گشت زنی افراد این گروه گفت: لزومی ندارد مردم نگران شوند این افراد فقط می‌خواهند که به روند اجرای قوانین اسلامی در این نطقه شتاب بخشیده شود.

در همین حال، مقام‌ها از گم شدن یک مقام بلندپایه دولت در دیر بالایی منطقه‌یی سخت و ناهموار در کنار سوات خبر دادند.»

سخنگوی دولت افغانستان:
در مذاکرات با طالبان پیشرفت‌هایی داشته‌ایم.

4- ایرنا:

سه خبر درباره یک حمله انتحاری:

طالبان محلی پاکستان مسوولیت حمله انتحاری در هنگو را بر عهده گرفت
اسلام آباد- سامانه خبری جیو پاکستان شنبه شب اعلام کرد طالبان محلی این کشور مسوولیت حمله انتحاری در هنگو ایالت سرحد را بر عهده گرفت؛ 1388/1/29 - 21:38:28

شمار تلفات حمله انتحاری در ایالت سرحد پاکستان به 22 تن افزایش یافت
اسلام آباد- منابع محلی اعلام کردند شمار تلفات حمله انتحاری امروز(شنبه ) در ایالت سرحد پاکستان به 22 تن افزایش یافت.
1388/1/29 - 21:15:17

حمله انتحاری در ایالت سرحد پاکستان پنج کشته برجای گذاشت
اسلام آباد- منابع محلی اعلام کردند حمله انتحاری در شهر هنگو ایالت سرحد پاکستان امروز(شنبه ) پنج کشته و هفت زخمی برجای گذاشت؛ 1388/1/29 - 15:7:52

5- و دو تا هم منبع خارجی، اولی‏اش اخبار یاهو:
Taliban tighten their grip on Pakistan"s northwest
Taliban militants in Pakistan"s Swat Valley have extended their grip to a neighboring northwest district, officials said Wednesday, patrolling roads and broadcasting radio sermons in the latest sign that a government-backed peace deal has actually emboldened the extremists.
AP via Yahoo! News - 42 minutes ago

Taliban move to expand control in Pakistan
Taliban militants in Pakistan"s Swat valley have moved into another district in a bid to broaden their control despite a deal designed to end extremist violence, officials said.
AFP via Yahoo! News - Apr 22 12:49 AM

CNN - Taliban Claims Victory Near Pakistan Capital
Taliban Militants Who Implemented Islamic Law In Pakistan"s Violence-Plagued Swat Valley Last Week Have Now Taken Control Of A Neighboring District.
WSB-TV 2 Atlanta - 10 minutes ago

6- و بی.بی.سی. که زیاد خبرهای کاملی نداره:
Pakistani district head missing

The top official goes missing in a north-western Pakistani district where a Sharia law deal with the Taleban operates.
22 Apr 2009 66% relevance

The Afghan-Pakistan militant nexus

The relations between militants on either side of the Afghan-Pakistan border.
20 Apr 2009 82% relevance

 

یه سناریو:
1- اوباما تلاش زیادی می‏کنه که جاش رو تو افغانستان محکم کنه؛
یعنی یه جورهایی معتقده که افغانستان مهم‏تر از عراق‏ه.

2- طالبان فعالیت و نفوذش رو تو پاکستان زیاد می‏کنه.
توان نظامی پاکستان فوق‏العاده زیاده.
هم نیروهاش و هم سلاح‏هاش و به‏خصوص کلاهک‏های هسته‏ای‏اش.

3- بساط مذاکره و زمینه‏سازی ارتباط با ایران از طرف امریکا داره چیده می‏شه،
بدون اینکه امریکا هیچ‏گونه واکنشی ناشی از تغییر موضع نشون بده.
این‏جوری می‏شه ایران رو منزوی و متهم به عدم تحمل مذاکره کرد.

4- اگه روزی حمله به ایران به‏نفع امریکا تشخیص داده بشه،
این حمله رو طالبان بهتره رهبری کنه.
طالبان پاکستان رو با حمایت پشت پرده امریکا می‏گیره
بعد با تمام قواش به ایران حمله می‏کنه.
امریکا هم کافی‏ه سکوت کنه.

5- از دید دنیا،
کله‏خرهای به‏ظاهر مسلمان (طالبان)
با مسلمان‏های اصول‏گرای افراطی (ایران)
دارن می‏جنگن. به کسی چه ربطی داره؟!؟

یا علی


اول بهار

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/1:: ساعت 11:3 صبح

سلام.

1- این شعر رو خیلی دوست داشتم از دوران مدرسه که ظاهراً تو دیباچه گلستان‏ه:
«به حکم ضرورت سخن گفتیم و تفرّج‏کنان بیرون رفتیم در فصل ربیع
که صولت برد آرمیده بود و الوان دولت وَرد رسیده.
پیراهن برگ بر درختان چون جامه‏ی عید نیک‏بختان

اول اردی‏بهشت‏ماه جلالی                    بلبل گوینده بر منابر قضبان
بر گل سرخ از نم اوفتاده لآلی               همچو عرق بر عذار شاهد غضبان»

2- ام‏روز رو از قبل تو ذهن‏ام بود که چی بنویسم
و صبح با حال مشوّش‏ام تصمیم گرفتم که چیزی ننویسم
و الآن که دیگه نمی‏تونم ننویسم.

فقط این نکته رو می‏خوام بگم که انگار این روزهای خاصّ تقویم شمسی
واقعاً خاصّ‏اند.
من تجربه اول نوروزش رو دارم.
ام‏روز هم یه روز خاصّ‏ه.
اول اردی‏بهشت به‏نظر من اول بهار واقعی‏ه
که اصلاً آدم توش مست و ملنگ می‏شه.
ام‏روز تولد لااقل چهارتا از دوست‏های فیس‏بوکی‏ه.
از صبح هم معلوم بود یه روز دیگه است.
و ام‏روز روز دفن پدربزرگ یکی از دوستان شده (خدا رحمت‏شون کنه).

خلاصه نمی‏دونم این قمره که رو عقرب می‏افته یا برعکس
و بعد چی می‏شه نتیجه این تقارن.

3- اگه همت کنم لینک‏های بهار رو که مربوط به نوروز بوده می‏ذارم
که یادمون نره تو بهاریم.

یا علی

- - - - - -
دو تا پست قبل (+ و ++) رو فراموش نکردم ها، خوش‏حال می‏شم پی‏گیری‏اش کنید.


<   <<   21   22   23   24   25   >>   >


بازدید امروز: 91 ، بازدید دیروز: 65 ، کل بازدیدها: 483977

پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ