به نام خدا
خيلي دقيق تحليل مي كنيد( و اينكه دوست داريد به راه حل برسيد به واسطه ي تحليل خودتون و مخاطب ، يعني خيلي اهل فلسفه ايد)
تو روانشناسي هم بحث اصلي خود و وراثت و محيط است.
يه نكته ي خيلي مهم اينه كه آدم ها خيلي شبيه هم هستند مگر اينكه روي خودشون كار كنند. يا به بيان دقيق تر اينكه خدا بهشون توفيق بده كه روي خودشون كار كنند.
ديگر اينكه لزوما جهنم و بهشت در قيامت كبري نيست. افرادي كه روي گاو وحشي ميشينن جهنم خودشون رو تو اين دنيا دارن، هر چند احساس بهشت رو كنن. يعني اونا اينقدر سطحشون پايين هست كه جهنم رو بهشت مي بينن و مزاقشون به همينا عادت كرده( البته بنده هم مستثنا نيستم)
شهيد آويني مي گن: سر آنكه ده بر مراد سفلگان مي چرخد، آن است كه دنيا وارونه ي آخرت است
مي بخشيد، انگار يه كم طولاني شد.
توفيقات
اتفاقا بيشتر به به شرائط موجود بر ميگرده، نه ديد آدمها. چون ديد آدمها هم ناشي از شرائط موجوده. مگر اينکه بخوايد ايدئاليستي به ماجرا نگاه کنيد که اون هم دور از واقعيت است.
درسته که مثبت انديشي و منفي انديشي خيلي مهمه. اما نهايت مثبت انديشي در اين ماجرا ما رو به يه دنياي خاکستري مي رسونه.
مشكل ما اينجاست كه آموزش و پرورش رو هم قاطي همين مديريت ها و دولت ها و سياست ها مي كنيم.
مشكل شما چيه؟ متعد نبودن نيروي انساني نيست؟!