خدايا طاقت دوزخ ندارمكه من امنيت از برزخ ندارمالهي خسته و زارم چه سازماسير نفس بيمارم چه سازمندارم هيچ جز بار گناهيچه باشد فرش قبرم يا الهينكرده گريه ام تاثير ياربنكرده بنده ات تغيير ياربچو مولا نامة زشتم ببيندبراي من دلش در خون نشيندنظر كن حق زهرا از عنايتمرا غرق عطا كن در رضايتزمن راضي شو و نامم صدا كنمرا بهر حسين خود جدا كنمرا كن نوكر كوي حسينتكه باشم زائر كوي حسينترِسانم كربلا با عشق زينبشوم من سرجدا با عشق زينب