• وبلاگ : سلام
  • يادداشت : بحران
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علوي 

    سلام.

    نه. اشتباه شد/ خواهش مي كنم دقيق به من توجه كنيد

    اين نتيجه گيري كه چون امريكا ما رو تحريم كرده پس، خودشون هم دچار مشكل اقتصادي شدن.اين نتيجه شهودي است . هر چند كه مقدمات واقعي است و نه تجربي يعني 1 اين واقعيت است كه آمريكا ما را تحريم كرده 2 اين واقعيت است كه ما تحريم شديم و لوازم و مشكلات تحريم بر ما بار شد و .... 3 اما اين نتيجه از اين مقدمات در نمي ياد. هر چند كه امكان دارد نتيجه درستي باشد

    من نمي گم، كه دليلش اين نيست. من مي گم نبايد اين رو حكم كنيم و اشكالاتمون رو زير چتر خيريت خدا بپوشونيم.

    منظور از شهود، شهود عرفاني نيست. بلكه منظور يه يافت دروني و الهام و هر جيزي است كه غير استدلالي باشه. به اين معنا هر كسي مي تواند شهود كند. شهود در صحبت من هر يافت دروني است ، كه هر كسي اعم از باسواد و بي سواد، مومن و كافر ،‍ فقير و غني و ... مي توانند داشته باشند

    (مي دونيد، بين الفاظ فلسفي با غير اون امكان خلط زياده)

    ايجاد بحران و تحريم اقتصادي امري تجربي نيست، كدام لابراتوار و آزمايشگاه ميتونه اون رو به صورت تجربي به شماي دانشمند امكان تجربه بده.

    ثانيا من نگفتم كه اينهايي كه شما فرموديد تجربي نيست. من گفتم بر فرض كه سلمنا، اساس اين نتيجه گيري نتيجه گيري برهاني نيست. هر چند كه ممكن است نتيجه درست باشد

    يك مثال:

    ملاصدرا اهل مشهد است(مقدمه اول)

    هر اهل مشهدي فيلسوف است(مقدمه دوم)

    ملاصدرا فيلسوف است(نتيجه)

    ملاحظه مي كنيد كه نتيجه نتيجه ي درستي است، اما استدلال برهاني نيست چون مقدمات صادق نيستند.

    منم به خدا قبول دارم كه اين خاك مورد توجه حضرت ولي عصر ارواحنا فداه است . اين انقلاب و انقلابيون مورد توجه هستند، و همه ي اين مفاهيمي كه اين بارها رو داره قبول دارم، اما اولا اين نوع بحث ها استدلالي نيست. يعني نمي شود ازش نتيجه ي برهاني كرد. ثانيا جاي كم كاري هاي من و امثال من رو نمي گيره.

    اقرار مي كنم به وحدانيت خداوند تبارك و تعالي و اينكه هر اشكالي اين متن و چند متن ديگه داره، از فهم ناقص و سواد ناچيز و ادعاي بيش از حد بنده است.

    يا حق

    پاسخ

    سلام. باز هم از نظرات ظريفتان تشکر. اين عبارت «قابل توجه» رو نمي دونم کي رو کامنت قبلي گذاشته. اما در مورد شهود؛ عبارت «خدا براي ... بحران درست کرد» هم به نظر من واقعيت است نه شهود. البته اينکه خدا چرا اين کار را کرده (بخاطر توطئه آنها يا تحمل ما يا هر دليل ديگر) يه نوع تحليله، ولي اصل ايجاد بحران توسط خدا که واقعيته. و باز هم ذکر مي کنيم که دنبال توجيه کم کاري عناصر نيستيم. خدا توفيقمان دهاد. يا علي