يعني، بذاريد يه جور ديگري بگويم: پيروزي يا شكست جمل هر دو مي توانست عاملي براي پيروي از عثمان باشد. اما اصل مطلب اين بود كه چرا شامي ها پيروي از عثمان را انتخاب كردند. اين ديگه ي عامل دروني- شخصيتي مردم عثمان بود.
يه مثال: در يه جمعي يك جمله اي را بيان كنيد. هر كس چيزي مي فهمد. حالا اگر نخواهيم اينقدر راديكال بگوييم. بايد بگوييم هر كس به يك قسمت خاص در ذهنش تاكيد مي كند.
در شرع هم شما بهتر مي دونيد: عوامل ورودي: غذا- نگاه و ... و حالا توجه دقيق به عبادات واجب به خصوص نماز + تا حد مقدور مستحبات و ورزش و دوستان و مناسبات اجتماعي و اٍن تا چيز ديگر دخيل است.
اينجاست كه مومن واقعي جوري راه مي رود كه حتي مورچه را له نكند. يا از دست و زبانش همگان آسوده باشند و ...
غفر ا... لنا و لكم
سلام.
1-بله. همين را عرض كردم اما منظورم در كامنت پايين اين بود كه نبايد آن را، معلول پيروزي حضرت امير بدانيم، لزوما. هر چند مي تواند اين هم يه علتش باشد.
2- پست ديگري هم گذاشته ام. و پست هاي ديگري در باب مطلب بالا به تدريج مي گذارم.
3- بيش از اين هم علم ندارم. بقيه اش را بايد از فرد آگاه بپرسيد.
خدا نگه دار
1- مردم عراق(بصره و کوفه) ترکيبي از قبايل مهاجر به ويژه يمني ها بودند. و فراري از سلطه ي شام.
در مورد عثماني بودن يا ماندن هم، بنده تا به حال در جايي برنخوردم که دليل آن را پيروزي جمل بدانند. اما شايد اين هم يه علت باشد( براي فهم اين مسائل بيشتر بايد تاريخ آن منطقه را صرف نظر از تاريخ اسلام خواند و بعد تطابق داد)
ديگر اينکه کلا حکمراني حضرت 4 سال و نه ماه بود و کلي خرابي. ازطرف ديگر، عوض کردن آدم هاي فرهنگي امروز هم کار خداست، چه برسه عوض کردن آدم هاي غير فرهنگي آن روز. ثالثا امام نذير و بشير گر است، به تبع پيامبر نه کن فيکون کن. رابعا هر چيزي بستري مي طلبد، عميق ترين کلمات در گوش هر کس نمي رود. اما نبايد غافل بود که امام مقدادها و ابوذر ها و ميثم ها و ... داشتند و تربيت کردند.
2- در مورد مردم کوفه: شيعه مذهب بودند. عده اي هم بعد از صفين خارجي مذهب شدند و عده ي زيادي هم نه اين را مي خواستند و نه آن.(ضمن اينکه در ميان شيعيان هم نظرات و سليقه ها گوناگون است چنان که اکنون اينگونه است. اون 5 دسته اي که شما فرموديد همواره هستند. اصلا لازم نيست در جمع مردم کوفه بگرديد، در جمع کوچک يک محله جستجو کنيد...)
اطلاعات بيشتري ندارم.
در پناه خدا
سلام