سلام
باز هم دارم ناپرهيزي ميكنم تو اينهمه گرفتاري و اومدم وبلاگ گردي!
اينكه فرمودين عقل به غيب دسترسي نداره و بايد از شرع مدد بگيره كاملا درسته. مثلا ما در مورد اون دنيا نمي تونيم با عقل به نتيجه قطعي برسيم و بفهميم دقيقا اونجا چه جوريه. بايد يه كسي كه با غيب در ارتباطه بياد و برامون تبيين كنه.
اما اينكه بفهميم كه اون دنيايي هست كار عقله نه شرع. يعني با عقلمونه كه مي فهميم اينكه پيامبري اومده و گفته جهان حساب و كتاب داره و دنياي ديگري هست درسته و اصلا بايد هم چنين چيزي باشه. پس يه چيزايي هم هست كه كار عقله نه شرع! مثلا تا عقل قبول نكنه كه يه بنده خدايي پيامبره، هرچقدر هم اون قسم و آيه بخوره كه راست ميگه آدم قبول نمي كنه.
حالا كار ما اينه كه تو مسايلي كه عقل و معرفت ما بهش راه داره، اون رو كامل كنار نگذاريم. اگر در بعضي از اين زمينه ها گفته شرع با چيزيكه عقل و معرفت ميگه در تناقض بود، نميشه به اين راحتي ها عقل رو مردود دونست. شايد شرعي كه دست ما رسيده به شكل درستش نرسيده ، شايد...
مردود دونستن عقل تو اين مسائل ساده ترين و به نظر حقير زشت ترين كار ممكنه، نه بهترين كار.
http://rss.nahad.ir/QAForm.aspx?ID=2538 اين هم جالبه. حتي به بحث دل و عقل هم ربط داره براي مطالعه بيشتر در اين باب خيلي خوب است رجوع كنيد به كتاب«دفتر عقل و آيت عشق« 3 جلد است. دكتر غلامحسين ابراهيم ديناني.
http://rasoolnoor.com/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=312 اينجا هم تا يه حدي رابطه ي اين بحث رو با موضوعات ديگر نشان مي دهد.(اين بحث گسترده اي است.)
و همچنين اين:
http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=%205039&id=44603
بدرود
اينها منابع دست چندم است. ولي پيچيدگي هاي فني را ندارد.:
1-http://www.hawzah.net/Hawzah/Questions/QuestionView.aspx?LanguageID=1&QuestionID=11052
2-http://shahidmotahhary.blogfa.com/post-64.aspx
3-http://www.noormags.com/View/Magazine/ViewPages.aspx?numberId=1788&ViewType=0&PageNo=35
4- کلا اين کتاب آشنايي با عولم اسلامي بسيار خوب است. خدا رحمت کند مرحوم مطهري را. اينجا( صص 45-46 الکترونيکي) را ببينيد.
http://www.tooba-ir.org/_Book/Motahari/s1.asp?Book_name=%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%A6%D9%8A%20%D8%A8%D8%A7%20%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%20%D8%B3%D9%88%D9%85&PAGE=45
العقل ما عُبِد به الرحمن و اکتُسِب به الجنان
به نام خدا.
مسئله فقط خور و خواب و خشم و شهوت نيست، مسئله ي چرايي اينهاست. مثلا چرا ما هر چه مي خواهيم مي خوريم و ... .
يعني اگر نياييم فكر كنيم كه چرا اينطور شده، هر چقدر هم ترك كنيم، حداكثر به «عادت» مي رسيم كه مذموم است. و با اندك تحريكي هم به خانه ي اول باز مي گرديم.
سخن در اين باب بسيار است...
اما يك يادآوري، بعضي اوقات به خصوص براي كلاس اولي ها، محروميت ها نه تنها كارساز نيست بلكه حرص آور است. اگر غرايز به نحو متعادل ارضاء نشود خودش باعث مشكل مي شود. در نتيجه اسلام مدام از تعادل حرف مي زند. يعني ارضاء غرائز اما و اما در حد عقلي و شرعي. كل ما حكم به العقل حكم به الشرع و بر عكس.
بعد هم اگر قرار است كه كم خوري و كم خوابي و ... اتفاق بيفتد، اندك اندك ميسر مي شود.
توفيقات