سلام
باز هم دارم ناپرهيزي ميكنم تو اينهمه گرفتاري و اومدم وبلاگ گردي!
اينكه فرمودين عقل به غيب دسترسي نداره و بايد از شرع مدد بگيره كاملا درسته. مثلا ما در مورد اون دنيا نمي تونيم با عقل به نتيجه قطعي برسيم و بفهميم دقيقا اونجا چه جوريه. بايد يه كسي كه با غيب در ارتباطه بياد و برامون تبيين كنه.
اما اينكه بفهميم كه اون دنيايي هست كار عقله نه شرع. يعني با عقلمونه كه مي فهميم اينكه پيامبري اومده و گفته جهان حساب و كتاب داره و دنياي ديگري هست درسته و اصلا بايد هم چنين چيزي باشه. پس يه چيزايي هم هست كه كار عقله نه شرع! مثلا تا عقل قبول نكنه كه يه بنده خدايي پيامبره، هرچقدر هم اون قسم و آيه بخوره كه راست ميگه آدم قبول نمي كنه.
حالا كار ما اينه كه تو مسايلي كه عقل و معرفت ما بهش راه داره، اون رو كامل كنار نگذاريم. اگر در بعضي از اين زمينه ها گفته شرع با چيزيكه عقل و معرفت ميگه در تناقض بود، نميشه به اين راحتي ها عقل رو مردود دونست. شايد شرعي كه دست ما رسيده به شكل درستش نرسيده ، شايد...
مردود دونستن عقل تو اين مسائل ساده ترين و به نظر حقير زشت ترين كار ممكنه، نه بهترين كار.