• وبلاگ : سلام
  • يادداشت : اقدامات وزارت كشور
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    مقداد عزيز، استالين ميگه " مهم نيست که به کي‌ راي ميدي، مهم اينکه کي‌ راي رو مي‌‌شماره". بله اکثريت پاي صندوق راي هستن. اما بحث اينجاست که اين اکثريت به کي‌ راي داده. چرا وجدان عمومي‌ جامعه اين نتايج رو قبول نداره؟

    دوّماً، کدوم قانون؟ کدوم مرجع قانوني؟ شوراي نگهباني که عضوش سخنگوي دولت اين آقاست؟ يا وزارت کشوري که تحت نظارت دولت؟ يا رهبري که علنا از احمدي حمايت مي‌کنه و خودش رو فصل الخطاب ميدونه؟ فقط يک لحظه با خودت تصور کن که اگر خميني الان بود چه ميکرد با اين آقايوني که همه چي‌ رو واسه خودشون ميخوان و ملت رو خس و خاشاک مي‌‌نامند؟

    + araz 
    aghaye khater ayeha. aksariat kie alan??
    پاسخ

    سلام آراز عزيز. اكثريت پاي صندوق معلوم مي‏شه و نظر قانون، نه توي وزن‏كشي‏هاي خياباني. يا علي

    سلام

    ديروز توي مسجد دانشگاهمان صحيفه خواني بود. جمله ها آنقدر واضح و صريح بود كه...قبول دارم كه از آن طرف هم مي شود از صحيفه استدلال آورد ولي اگر عقل، سليم باشد، اين نهيب ها را با همان صدايي كه گاهي از آرامش به لالايي مادر مي ماند و گاهي از قهر و غضب مو به تن همه راست مي كرد، مي شنود:

    " نمي‌شود از شما پذيرفت كه ما قانون را قبول نداريم. غلط مي‌كني قانون را قبول نداري!قانون تو را قبول ندارد نبايد از مردم پذيرفت، از كسي پذيرفت ، ما شوراي نگهبان را قبول نداريم. نمي‌تواني قبول نداشته باشي. مردم راي دادن به اينها ، مردم 16 ميليون تقريبا يا يك قدري بيشتر راي دادن به قانون اساسي. مردم كه به قانون اساسي راي دادند منتظرند كه قانون اساسي اجرا بشود؛ هر کس از هرجا صبح بلند مي‌شود بگويد من شوراي نگهبان را قبول ندارم ،‌ من قانون اساسي را قبول ندارم ،‌من مجلس را قبول ندارم ، من رئيس‌جمهور را قبول ندارم ، من دولت را قبول ندارم. نه ! همه بايد مقيد به اين باشيد كه قانون را بپذيريد ،‌ ولو برخلاف راي شما باشد. بايد بپذيريد، براي اين‌كه ميزان اكثريت است ؛ و تشخيص شوراي نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست ، ميزان است كه همه بايد بپذيريم."
    (صحيفه امام جلد 14 صفحه 378)

    پاسخ

    سلام. خدا در اين امتحان موفق و سربلند بيرون‏مون بياره. ان‏شالله فردا نماز جمعه. يا علي

    سلام

    خوبيد. ياد جهادي بخير.

    منم به خدا سپردمش...

    ميگم امان از بي انصافي.

    البته روي صحبتم با شما نيست.

    مي خواستم همينجا بنويسم.

    ديدم قبلا تو وبلاگ سياسي دوره مون نوشتم....

    نامبر13.پرشين بلاگ.آي آر

    پاسخ

    سلام. بله، ياد جهادي بخير. ان‏شالله فردا نماز جمعه. يا علي

    مقداد جان، اگر من نمي‌‌شناختمت فکر‌هاي زيادي مي‌‌کردم که اين نوشتت به چه منظور و در جهت چه جرياني هست. اما از اونجايي که مي‌‌شناسمت و فکر مي‌‌کنم که داري نظر شخصي‌ خودت رو بيان مي‌‌کني‌، لازم دونستم چن تا نکته رو بگم:

    ?- قبول دارم که تو اين اوضاع خيلي‌ اخبار هم غير واقعي‌ هست. اما خدا رو شکر! پيشرفت وسايل ارتباطي‌ باعث شده عدم بي‌ خبر نمونه. نظرت در مورد اين فيلم‌هاي ضرب و شتم چيه؟ اون فيلم کشته شدگان چي‌؟ يا فيلم تظاهرات ميليوني؟ ديگه من و تو مهندسيم و ? تا تخمين بلديم بزنيم. ادمهايي که تو جشن (؟؟) پيروزي اين يارو در ميدون ولي‌ عصر بودن چن نفرن، اونهايي که اومدم به حمايت موسوي چن نفرن؟

    ?- وقتي‌ اکثريت چيزي رو بخواد، اسمش ديکتاتوري نيست. دمکراسيه.


    ?- انتخاباتي که وجدان عمومي‌ جامعه قبولش نکنه، مطمئن باش ايراد داره.


    ?- از انتخاباتي که برگزار کنندش و نگهبانش (!!) هر دو از طرف داراي اين مرد هستن چيز بيشتري نمي‌شه انتظار داشت

    پاسخ

    سلام آراز عزيز. 1) نظرم اينه كه يه طرفه نمي‏شه به قاضي رفت. در مورد برخوردها واقعيت‏اش اينه كه كسي حامي برخورد فيزيكي نيست. اما در فضاي امنتي حلوا خير نمي‏كنن. در اروپا و امريكا اعتراض و جنبش و تظاهرات نيست؟ همه برخوردها مسالمت‏آميزه؟ همين چند روز پيش يه آمار سطحي از انواع اين قضايا و تعداد كشته‏شدگان و مجروحان‏اش رو تو دنيا مي‏خوندم. قبول دارم كه خيلي از اين برخوردها خارج قانون و افراط بوده. بايد پي‏گيري و مجازات كرد. اما تو همون عكس و فيلم‏هاي گزينشي هم كلي از حملات اوباش حتي به پليس ديده مي‏شه. ضمن اينكه كلي از اين درگيري‏ها سازمان‏دهي شده است. چندين خونه تيمي با اسلحه و مواد منفجره كشف شده. چندين محموله اسلحه پيش از انتشار ضبط شده. تو حوادث بعد از راه‏پيمايي دوشنبه لااقل چهار نفر ازجمله دوتا خانم توسط حمله‏كننده‏ها به پاي‏گاه بسيج كشته شدن. البته من عكس تيراندازي نگه‏بان پاي‏گاه رو ديدم. اما قبل و بعدش رو ما خوب نمي‏دونيم. شما خودت شك نمي‏كني كه تا هفته پيش ملت راحت تو خيابون ساعت‏ها مي‏زدن و مي‏رقصيدن و كسي كاري به‏شون نداشت، امروز يه دفعه براي راه‏پيمايي به‏شون حمله بشه؟ اون هم بعد از چند ساعت و فقط تو يه منطقه خاص؟ 2) در مورد تخمين حرف‏ات درسته. اصلاً كي انتظار داره تو تهران كه موسوي بيشتر از احمدي رأي آورده غير اين باشه؟ يا تو شمرون كه رسماً دوبرابر رأي آورده؟ اين چي رو نشون مي‏ده؟ يعني اكثريت ايران بايد تابع اكثريت تهران باشه؟ اين يه‏جور كودتاست. 3) همين اطمينان‏ها من رو مي‏ترسونه. چرا؟ فكر مي‏كنم عده‏اي جو مي‏اندازن تا فضاي مورد نظرشون به‏وجود بياد و بعد همون‏ها هم هستن كه براي سوء استفاده مي‏آن. وگرنه مردم كه قصد بدي ندارن. من به عقل خودم مي‏تونم بگم كه اين وجدان عمومي جامعه ما، با وجدان عمومي خيلي از مناطق ديگه ايران تفاوت جدي داشته و داره. 4) شايد. ولي بايد پذيرفت كه به‏قول حداد عادل اگر از اين كوچه قانون وارد شدي؛ يعني ثبت نام كردي و تأييد صلاحيت شدي و طبق قوانين نامزد شدي، تو اعتراضات و اعلام نتيجه هم بايد طبق اون جلو بياي. همون طور كه خود موسوي هم تو حرف‏هاش گفت كه عمل صوري به قانون هم بهتر از بي‏قانوني‏ه. حالا آراز عزيز، اميدوارم ازم نااميد نشده باشي. بالأخره هركسي يه نظري داره ديگه. ارادت

    يک توضيحي ميخواهم بدهم در مورد جمله‌اي که اضافه کردي جلوي مطلبي که من نوشتم. کدام عقل سليمي باور مي‌کند که تعداد آراي کروبي، از تعداد آرايي که اسم نداشته، يا اسم غلط نوشته شده (آراي باطله) کمتر بوده؟ اين را هم از قبل بگويم که اگر کسي‌ اين آمار را باورش شده، من حرفي‌ باهاش ندارم، چون بي‌ فايدست. طرف حرف من با کسانيست که قبول دارند که نتيجه اعلام شده، نتيجه‌اي نيست که از صندوق‌ها بيرون آمده و بحث سر درصد دستکاري در آرا است. به نظر من با توجه به شرايط موجود و به استناد به دلايلي که چند تا را خودت در اين مطلب نوشتي‌، تخلف بزرگي‌ انجام شده و ترس وزارت کشور و دولت فخيمه هم از همين است که اس‌ام‌اس‌ها در روز انتخابات قطع ميشود،...

    مطلب ديگر اينکه، اگر نگاه کنيم به نشريه سپاه، "صبح صادق"، سردار جواني هفته قبل از انتخابات نوشته بود که هر گونه حرکتي که نشانگر انقلاب رنگي‌ (بخوانيم سبز) باشد را سپاه در نطفه خفه خواهد کرد. اضافه کنيم به اين، نامه آقاي هاشمي‌ را به آقاي خامنه‌اي و بخصوص پاراگراف آخر نامه. هاشمي‌ ميديد يا شايد خبر داشت که چه اتفاقاتي در حال افتادن است. چه خوب مي‌‌شد اگر سپاه به حرف آقاي خميني گوش مي‌‌کرد و اصلا حرفي‌ در مورد انتخابات نمي‌‌زد. حالا که موضع گيري کرده، اسمش را چه مي‌‌شود گذاشت؟ تعارف را بايد کنار بگذاريم.

    آزادي جاده‌اي يک طرفه است، اگر در خيابان جلويش را بگيرند، شب سر از پشت بام در مي‌‌آورد. همين بود که تعجب کردم از دولت و حکومت که هنوز يادش نرفته که ازهاري مخالفان را "نوار" خواند و عاقبتش چه شد، حالا مخالفان اسمشان مي‌‌شود خس و خاشاک. به خدا مثل تو دلم براي ايران مي‌ سوزد.

    پاسخ

    سلام محمد عزيز. مي‏دوني كه از دوران دانه‏جويي هم ما كمي تا قسمتي نظرات متفاوت با هم داشتيم، اما كلاً حس مي‏كنم آب‏ام با شما زياد تو يه جوب مي‏ره. 1) اتفاقاً در مورد كروبي اين مشكل تو خونه ما هم هست. اخوي محترم كله ما رو مي‏خوره كه مگه مي‏شه كروبي ان‏قدر كم رأي آورده باشه. و من هم هر روز يه آس جديد رو مي‏كنم كه فلان ناظر هم گفته تو صندوق‏شون واقعاً رأي شيخ مهدي كم بوده. قابل استنادترين‏اش وب‏لاگ حامد قدوسي‏ه (http://chaay.ghoddusi.com/2009/06/post_990.html). ولي نظر من اتفاقاً اينه كه اشتباه مؤثري تو شمارش آرا اتفاق نيفتاده؛ هرچند رأي‏هاي سردار محسن حقير رو هم شوكه كرده. 2) فضاي امنيتي ايران از سطح توان تحليل من پيچيده‏تره. واقعاً اشتباه پشت اشتباه از دوطرف مي‏بينم. و ابهام پشت ابهام. بسياري از اشخاص و گروه‏هايي كه براي من مرموز بودن امروزه فعال شدن و بشدت دارن خودشون رو نشون مي‏دن. ازطرفي به عملكردها و واكنش‏هاي دولت نقد جدي وارده.چه صحبت‏هاي رئيس جمهور، چه وزارت اطلاعات و چه وزارت كشور. تحليل رفتار مهندس موسوي هم واقعاً در خوش‏بينانه‏ترين حالت نكته خيلي مثبتي نمي‏ده. اين جمعيتي هم كه تو خيابون‏ه واقعاً خاكستري‏ه. نه كاملاً حق داره و نه مي‏شه با اوباش يكي‏اش كرد. 3) تنها اميدم به اينه كه دوستان‏ام از طيف‏ها و تفكرات مختلف همه‏گي دل‏سوزن. الآن با يه رفيق ساكن آلمان چت مي‏كردم كه فضاي بحث با اون هم همين حرف‏ها بود. فقط مي‏گم يه طرف‏ه به قاضي نريم. اميدواريم همه. ان‏شالله خدا هم تنهامون نمي‏ذاره. بايد جلوي افراط‏ها و تحليل‏هاي تند رو گرفت. ارادت