يک توضيحي ميخواهم بدهم در مورد جملهاي که اضافه کردي جلوي مطلبي که من نوشتم. کدام عقل سليمي باور ميکند که تعداد آراي کروبي، از تعداد آرايي که اسم نداشته، يا اسم غلط نوشته شده (آراي باطله) کمتر بوده؟ اين را هم از قبل بگويم که اگر کسي اين آمار را باورش شده، من حرفي باهاش ندارم، چون بي فايدست. طرف حرف من با کسانيست که قبول دارند که نتيجه اعلام شده، نتيجهاي نيست که از صندوقها بيرون آمده و بحث سر درصد دستکاري در آرا است. به نظر من با توجه به شرايط موجود و به استناد به دلايلي که چند تا را خودت در اين مطلب نوشتي، تخلف بزرگي انجام شده و ترس وزارت کشور و دولت فخيمه هم از همين است که اساماسها در روز انتخابات قطع ميشود،...
مطلب ديگر اينکه، اگر نگاه کنيم به نشريه سپاه، "صبح صادق"، سردار جواني هفته قبل از انتخابات نوشته بود که هر گونه حرکتي که نشانگر انقلاب رنگي (بخوانيم سبز) باشد را سپاه در نطفه خفه خواهد کرد. اضافه کنيم به اين، نامه آقاي هاشمي را به آقاي خامنهاي و بخصوص پاراگراف آخر نامه. هاشمي ميديد يا شايد خبر داشت که چه اتفاقاتي در حال افتادن است. چه خوب ميشد اگر سپاه به حرف آقاي خميني گوش ميکرد و اصلا حرفي در مورد انتخابات نميزد. حالا که موضع گيري کرده، اسمش را چه ميشود گذاشت؟ تعارف را بايد کنار بگذاريم.
آزادي جادهاي يک طرفه است، اگر در خيابان جلويش را بگيرند، شب سر از پشت بام در ميآورد. همين بود که تعجب کردم از دولت و حکومت که هنوز يادش نرفته که ازهاري مخالفان را "نوار" خواند و عاقبتش چه شد، حالا مخالفان اسمشان ميشود خس و خاشاک. به خدا مثل تو دلم براي ايران مي سوزد.