سلام
ديروز توي مسجد دانشگاهمان صحيفه خواني بود. جمله ها آنقدر واضح و صريح بود كه...قبول دارم كه از آن طرف هم مي شود از صحيفه استدلال آورد ولي اگر عقل، سليم باشد، اين نهيب ها را با همان صدايي كه گاهي از آرامش به لالايي مادر مي ماند و گاهي از قهر و غضب مو به تن همه راست مي كرد، مي شنود:
" نميشود از شما پذيرفت كه ما قانون را قبول نداريم. غلط ميكني قانون را قبول نداري!قانون تو را قبول ندارد نبايد از مردم پذيرفت، از كسي پذيرفت ، ما شوراي نگهبان را قبول نداريم. نميتواني قبول نداشته باشي. مردم راي دادن به اينها ، مردم 16 ميليون تقريبا يا يك قدري بيشتر راي دادن به قانون اساسي. مردم كه به قانون اساسي راي دادند منتظرند كه قانون اساسي اجرا بشود؛ هر کس از هرجا صبح بلند ميشود بگويد من شوراي نگهبان را قبول ندارم ، من قانون اساسي را قبول ندارم ،من مجلس را قبول ندارم ، من رئيسجمهور را قبول ندارم ، من دولت را قبول ندارم. نه ! همه بايد مقيد به اين باشيد كه قانون را بپذيريد ، ولو برخلاف راي شما باشد. بايد بپذيريد، براي اينكه ميزان اكثريت است ؛ و تشخيص شوراي نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست ، ميزان است كه همه بايد بپذيريم."(صحيفه امام جلد 14 صفحه 378)