• وبلاگ : سلام
  • يادداشت : دارها اندازه‏ات نيستند
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    اول از اينكه بخاطر شرايط سخت كاري و قطعي اينترنت منزل، حضورم در اينترنت كمتر شده و دير دارم پاسخ ميدم عذرخواهي ميكنم.

    درباره اونچه كه فرمودين، اين درسته كه بايد به تربيت و ولايت امام تن بديم، اما به نظر من اين هميشه ميتونه تنها يك يا چند گام از معرفت ما جلوتر باشه، و منجر به اين نشه كه اصلا نفهميم داريم چكار مي كنيم! و اين نشه كه در برابر سوال ديگران تنها بگيم كه ما خودمون رو دست ديگري سپرده ايم و از چيزي اطلاع نداريم. يعني نبايد طوري باشه كه درك عقلاني و معرفتي از اونچه انجام ميديم نداشته باشيم.

    مثل اينكه قرار باشه چشممون رو ببنديم، و دستمون رو به امام بديم و ايشون مارو به جايي ببرن. قطعا اين حركت ارزش زيادي نداره. در كنارش اگر دستمون رو به كسي نديم و خودمون حركت كنيم هم ميتونه مسير رو سخت تر كنه و احتمال اشتباه رو بيشتر. گرچه بسيار ارزشمنده. اما بهترين حالت اينه كه هم چشممون باز باشه و هم دستمون در دستان يك بلد ِ راه.

    اما متاسفانه اونچه كه الان به عنوان ولايت پذيري معنا ميشه، گردن نهادن به تمام چيزهايي است كه ما هيچ خبري ازشون نداريم و فقط اداي آدمهاي مطلع رو در مياريم. تكرار مكرراتي كه حتي اگر خطا هم درش راه نيافته باشه، اونقدر خالي از معنا و روح شده كه زيبايي انجامش رو به زشتي تبديل كنه، و گاه حتي راه معرفت رو نه تنها باز نكنه، كه بيشتر به روي ما ببنده.

    من فكر ميكنم حتي اطاعت كوركورانه اينچنيني، در مقابل خدا هم جايز نيست.

    اونچه لازم به نظر مياد، فكر دوباره به معناي ايمان و كفره. كفر يعني پوشاندان. پوشاندن و كتمان اونچه كه به نظرت درست مياد، حتي در مقابل خودت!

    با اين تعريف، من بسياري از مسلمونها رو كافر تر از خدانشناس ها قلمداد ميكنم! آنهايي كه از آنچه از آن دم مي زنند هيچ نمي دانند، و اينرا هرگز به روي خود نمي آوردند!

    ببخشيد خيلي پرگويي كردم.

    پاسخ

    سلام. بنده صادقانه مي‏گم كه آنچه شما ارزش مي‏دانيد و كفري كه تعريف مي‏كنيد رو نمي‏فهمم. ولي به‏ام اجازه بديد يك بار ديگه ولايت رو با يك تعريف ساده (و نه لزوماً دقيق و جامع) تعريف كنم و روي اين بحث كنيم: «تسليم از روي معرفت و هم‏راه با بصيرت». اين رو مي‏پسنديد؟ يا علي