• وبلاگ : سلام
  • يادداشت : واقعاً چرا؟
  • نظرات : 3 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + .............. 

    حالت خوب نبوده چرت و پرت نوشتي!

    پاسخ

    سلام. چه‏طور مگه؟ يعني بقيه پست‏ها چرت و پرت نيست؟!؟
    سلام
    پست جديد:يک هديه به مناسبت 16 آذر براي دوستاي گل دانشجوم
    ياعلي
    پاسخ

    سلام. تشكر از هديه‏تون حاج آقا. علي يار و ياورتون
    + زسمك 
    سلام
    خوشحال ميشم که از ماجراي «عبدالله بن سعد بن ابي‏سرح» که خودتون هم فرموديد برامون بگيد.
    البته هر زمان که خودتون صلاح و مناسب ديديد.
    في امان الله
    پاسخ

    سلام. انشاءالله. يا علي
    + يک دوست 
    اين دوستي كه به نوشتش ارجاع دادي (كه با فرض درست بودن نوشته هاش ميگم خدا خيرش بده كه سعي ميکرده جو رو آروم کنه ) کاش از خودش يک سوال ميکرد كه اين همه بسيجي نما چطوري وارد دانشگاه شدند و چه نهادي توي دانشگاه اومدنشون رو به دانشگاه سازماندهي کرده بوده . خوبه كه تو هم از خودت سوال کني اين نهاد چه روابطي با رهبري داره كه
    فرمايشاتش رو اول نوشته هات آوردي . البته فکر کنم اين سوال آخري جوابش روي اسم نهاد باشه . خوبه كه باز از خودت بپرسي (همونجور كه در مورد وزير اطلاعات از خودت سوال ميپرسي )
    آخه چه جور ميشه با اين همه گندي كه لباس شخصي ها به اسم رهبري بالا آوردند، چطور رهبري جلوشون رو نميگيره ؟ بابا نا سلامتي رهبر مملکت هستش و به مال و جان و ناموس مردم ولايت داره.
    يعني واقعا از پس ? تا جوجه بسيجي نما بر نمياد ؟ يکبار رو ميگيم از دستش در رفت. ? بار رو ميگيم ايشون مسوول نبوده . وقتي هميشه و با يک سازماندهي اين کارها انجام ميشه ، فکر ميکنم جوابش
    وضع باشه ...
    پاسخ

    سلام. من نمي‏دونم و زياد هم دوست ندارم بفهمم شما چه نوع دوستي هستيد. اما اگه كمي از اوضاع نهاد رهبري دانش‏كده فني و دانش‏گاه تهران خبر داشتيد، حداقل به حقير اين حرف رو نمي‏فرموديد. اين مجموعه‏ها به‏نظر بنده ان‏قدر تعطيل هستند كه نشه روي نقش‏شون زياد حساب كرد. در به‏ترين حالت مي‏شه گفت يه بخش‏نامه‏اي چيزي به‏شون شده و اونها هم طبق وظيفه يه هماهنگي كردن. اون جلسات محرمانه و امثالهم هم زياد خبري توش نيست. حالا براي شما نمي‏تونم مثال بزنم. اما اگر جواب چيزي كه فكر مي‏كنيد بايد براي بنده به‏عنوان يك سؤال تعيين‏كننده پيش بياد و مسير زندگي‏ام رو عوض كنه، براي شما با اطلاعات و قدرت تحليل فوق‏العاده‏تون واضح و مبرهن‏ه كه خوب بحثي نداريم. بگذاريد ما هم در تيه گم‏راهي و تحليلات واپس‏گرايانه‏مون بمونيم. اما اگر هنوز يه ذره ابهام براتون هست و دوست داريد حرف از نوع ديگر رو هم بشنويد، بفرماييد كه تا حالا مسئول يك مسافرت دانش‏جويي (مثلاً مشهد يا جهادي) بوديد؟ آيا اين مسئوليت شما يعني تونستيد همه اتفاقات رو طبق استاندارد خودتون جلو ببريد؟ نحوه برخوردتون با اقشار مختلف اردو چه‏جوري‏ه؟ مثال اسلامي هم بخوام بزنم، شاخص‏ترين‏اش برام ماجراي «عبدالله بن سعد بن ابي‏سرح»ه. شايد اينجا يه پست درباره‏اش صحبت كنيم. پيام‏بر(ص) به‏واسطه سستي و تعلل ياران بخشيدن‏اش و اين از بزرگ‏ترين خون دل‏هاي تاريخ اسلام است. در ماجراي صلح امام حسن(ع) فقط يادگرفته‏ايم تكليف حاكم رو تعيين كنيم، نمي‏گيم ياران چه خون دلي درست كردن و چه افتضاحي بارآوردند. من فكر مي‏كنم حاكم فقيه نقش بسيار پيچيده‏اي داره و اغلب موضع‏گيري‏اش در كوتاه مدت قابل قضاوت واضح نيست (البته شما حساب‏تون جداست لابد). اما مهم‏تر اين‏ه كه وظيفه ما به‏عنوان اعضاي جامعه معنوي مسلمين چيست؟ خوش افتخاري خواهيم داشت اگر مانند صحابيان پيام‏بر(ص) اجازه نوشتن يك ورق كاغذ به‏اش ندهيم يا مثل ياران حضرت امير(ع) حاضر نشويم از در حمايت‏اش دربياييم يا مثل ياران امام مجتبي(ع) صلح رو به‏اش تحميل كنيم يا مثل نامه‏نويسندگان به حضرت حسين(ع) رودرروي‏اش شمشير بكشيم. تاريخ پر است از اين ملت‏ها، ما هم يكي‏اش. چون حوصله پذيرش حكومت يك فقيه رو نداريم، بنشينيم ببينيم روشن‏فكران عزيز با جنگ داخلي ما رو مي‏خوان به كجا ببرن. اين هم راه حلي است براي خودش. يا علي