سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موعظه - نماز

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/12/17:: ساعت 8:51 عصر

سلام.
از باب «أحی قلبک بالموعظه».

+ «سعی کنید نماز خودتان را درست کنید.
نماز درست تقلید درست می‏خواهد
وضوی درست و طبق دستور رساله مرجع و غسل درست
و حمد و سوره وقرائت درست
و مسائل نماز درست لازم دارد،
که اینها کاری ندارد.
تقلیدتان را درست کنید و مسائل را در رساله ببینید
و حمد و سوره را نزد معلم قرآن بخوانید.
وقتی نمازتان درست شد آن را اول وقت بخوانید.
نماز درست و اول وقت کمک می‏کند که شما بتوانید در مقابل گناه مقاومت کنید.»

یا علی


ساعت بدن

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/11/29:: ساعت 7:17 صبح

سلام.

گفت: حالا مثلاً چه فایده‏ای داره؟
جواب داد: حداقل‏ش این‏ه که یه ربع به یه ربع زمان رو می‏گه*،
آدم وقت از دست‏ش بیرون نمی‏ره.

یعنی مگه خودت زمان دست‏ت نیست؟
حسّ‏ت به‏ت زمان رو نشون نمی‏ده؟
که چه‏قدر گذشته و ساعت حدوداً چنده؟
این خیلی بی‏مزه است.
مثل اینکه آدم برای بی‏دارشدن نماز صبح ساعت بذاره!
خود بدن ساعت داره.

* منظورش شبکه پیام رادیو بود.

یا علی


نماز کسالت‏بار

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/11/2:: ساعت 12:55 صبح

سلام

قبول دارم،
قبول.
اگه دوست داری اعتراف کنم،
اعتراف می‏کنم.
شاید وسیله‏ای به‏سمت توبه باشه.
اینکه نمازهام نماز نیست،
و اینکه در نماز کسل‏ام.
پس لابد منافق‏ام.*
قبول.
حالا یعنی راهی هم نیست که دست‏ام رو بگیری؟
که پاک‏ام کنی؟
نکنه به دینی غیر از دین احمد(ص) بمیرم...

یا حسین، شما برامون استغفار کن

- - -
* آیات 142 النساء و 54 التوبه


زیارت سنتی

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/8/23:: ساعت 10:11 عصر

سلام.

1- چه‏قدر دل آدم
برای مکث طولانی آقای مروارید(ره)
بعد از رکوع تنگ می‏شه.
*

2- باید هزار کیلومتر راه بری تا ببینی
وقتی شیخ عباس قمی(ره)
و سیدبن طاوس(ره)
نقل می‏کنن که
«زیارت آن حضرت از نزدیک و دور سنّت است»
یعنی چی.
*

3- آخرین یک‏شنبه ذی‏القعده رو دریابیم.

یا علی


بی‏کاری هم نعمتی است

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/8/13:: ساعت 1:15 عصر

سلام.

آقای دکتر که تا همین چند ماه پیش معاون چی و چی بودند،
ام‏روز آمدند برای نماز جماعت.
حاج آقا با روی گشاده گفتند چه عجب.
ایشون فرمودند: بله دیگه، بی‏کار شدیم...
*

حکایت «اغتنموا الفرص» است دیگر.
باید قدر دونست.

یا علی


خدا را فراموش نکن

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/8/11:: ساعت 11:40 عصر

سلام.

این مطلب رو یکی از دوستان، به نقل از اینجا، ایمیل کرده بود. خوش‏ام آمد و خواستم برای شما هم تبلیغ‏اش کنم.
- - - - - -

«یکى از ویژگی‎هاى مرحوم علامه طباطبایى(ره)
دائم‏الذکربودن ایشان بود.
حتى نقل شده است:

در اواخر عمر که دچار کسالت شدید و عصبى بودند،
حتى نزدیکان را نمى‎شناخت و از خورد و خوراک غافل بود؛
یعنى اگر لیوان آب یا غذا را به دست‏اش مى‎دادند
تا نمى‎گفتند، بخور، نمى‎خورد.
ولى در همان حال، آهسته ذکر مى‎گفت
و به یاد خدا بود و گویا در عالم دیگر است.

در لحظات آخر عمرش یکى از شاگردان خصوصى علامه مى‎گفت:
از ایشان پرسیدم چه کنم در نماز به یاد خدا باشم و حضور قلب داشته باشم؟
براى شنیدن بیانات استاد، گوش‏ام را نزدیک دهان‏اش بردم،
چند بار فرمودند:

توجه، مراقبه. توجه، مراقبه. به یاد خدا باش و خدا را فراموش نکن.»

یا علی

- - - - - -
+ طبق محاسبه حقیر، ام‏شب شب پانزدهم ذی‏القعده است...
«شب مبارکی است. خداوند نظر رحمت می‏فرماید بر بندگان مؤمنین خود...»
خوش به سعادت اهل‏اش.

+ آرشیو گودرم رو می‏دیدم که چی‏ها توش دارم، به این مطلب برخوردم که الآن اصل وب‏لاگ‏اش تعطیل شده و من عین‏اش رو نقل می‏کنم. خدا نویسنده‏اش رو خیر بده و باعث و بانی تعطیلی وب‏لاگ رو هدایت کنه. واقعاً حیف نبود؟
«به نام خدا

سلام

1- امشب شب پانزدهم ماه ذی القعده است. شب مبارکی است خداوند نظر رحمت می فرماید بر بندگان مومنین خود و کسیکه در این شب به طاعت حقتعالی مشغول باشد، از برای او باشد اجر صد نفر روزه دار ملازم مسجد که معصیت نکرده باشند خدا را طرفه العینی. پس این شب را مغتنم شمار و مشغول کن خود را به طاعت و عبادت و نماز و طلب و حاجات از خدا. همانا روایت شده که هر که شوال کند در این شب حاجتی از خداوند به او عطا خواهد شد.(مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی)

2-روز بیست و سوم این ماه که امسال مصادف است با شنبه 2 آذر، روز زیارتی آقا امام رضا (ع) است.

 مشهدی هاش ما رو هم دعا کنن.

یا حق

------------------------------------------

به نام خدا

سلام

پرستش به مستیست در کیش مهر

برونند زین جرگه هشیار ها

امروز روز بزرگداشت مرحوم علامه طباطبایی(ره) است

1- اولین تصور خودآگاه من از ایشان، مربوط می شود به روزهای اولی که وارد دانشگاه شده بودم .و تازه کتاب «بدایه الحکمه» علامه را به طور خصوصی با استاد بزرگوارمان آقای دکتر عالمی شروع کردیم. این کلاس ها به مدت 4 سال ادامه داشت و قبل از کلاس های رسمی بین ساعات 7 تا 8 صبح تشکیل می شد. استاد ما پیش از شروع کلاس، گفتند : اگر چه موضوع کلاس ما فلسفه است و متن بدایه هم فلسفی است اما من می خواهم با یک خاطره از مرحوم علامه شروع کنم. یک بار در حال گذر از کوچه ای بودند که پسر بچه ای با دوچرخه اش چنان با ایشان برخورد می کند که ایشان تماما نقش زمین می شوند. بعد از اینکه از جا بر می خیزند اولین جمله ای که می گویند این است که پسر جان حالت خوبه، چیزیت نشد؟ دوچرخه ات خراب نشد....

یادش به خیر چه کلاس های پر باری بود. ما در آن کلاس ها یه دوره فلسفه اسلامی و یه دوره معارف اسلامی رو به طور عمیق و با مباحثه های طولانی فراگرفتیم.

2- کتاب «مهر تابان» یادنامه ی مرحوم علامه طباطبایی است که به قلم آیه الله سید محمد حسین حسینی تهرانی نوشته شده است. کتاب بسیار دلنشین و خواندنی است

3- در وصف مرحوم علامه همین بس که امثال استاد مطهری ها را تربیت کردند.

4- کتاب «ولایت نامه» ایشان عمق و اساس معنای ولایت را در نزد شیعه توضیح داده است. متاسفانه این کتاب کمتر شناخته شده است.

5- کتاب «شیعه در اسلام» آنقدر به زبان ساده نوشته شده است که همگان می توانند پای صحبت این کتاب بنشینند.

6- تفسیر المیزان، نهایه الحکمه، رسائل توحیدی و ...

یا حق

---------

یک اتفاق و یک سوال:

دیشب که می خواستم بخوابم، دیدم شوفاژ اتاقم چکه می کند. سطلی زیر آن گذاشتم. دختر عمه ی گرام هم دیشب منزل ما بودند . به اسرار من روی تخت خوابید و من پایین، روی زمین ،کنار شوفاژ. بگذریم از اینکه او فکر می کرد که من دارم ایثار می کنم، اما من کلا بعضی از شب ها، روی زمین می خوابم. بنده خدا مثل من شدید سرما خورده بود. اون، خوش به حالش، تا سرش رو گذاشت روی متکی خوابید. اما من ماجرا داشتم. این صدای چکه ی آب دیوانه ام کرده بود. دیگه سرتان را درد نیاورم که گاه گاه احساس می کنم، صدای بال پشه ایی که در خانه ی همسایه است را هم می شنوم.

چشمتان روز بد نبیند. هر لحظه که می گذشت نشتی آب بیشتر می شد. هر نیم ساعت من مجبور بودم، سطل را خالی کنم. حالا من مواظب بودم، دختر عمه ی گرام و اهالی خانه بیدار نشوند. در عین حال خودم هم سکندری نخورم و ... حالا بین اون نیم ساعت هم صدای خواب و نگرانی اینکه آب سطل پر شود و روی زمین بریزد و بوی فرش درآید و ... خواب رو از چشمام برده بود. از طرف دیگر باید صبح زود هم می رفتم سر کار. خلاصه از 12 شب تا 5 صبح ما تقریبا 10 بار سطل رو خالی کردیم. جالبیش این بود که به جای اینکه عصبانی شوم، می خندیدم. با خودم می گفتم حضرت امام(ره) به خاطر تهذیب نفس در جوانی برای نماز شب ، برای هر 2 رکعت بیدار می شدند و دوباره می خوابیدند و دوباره برای دو رکعت بعدی بیدار می شدند، حالا ما شب 15 ذی القعده تهجد که نمی کنیم، هیچ. بیداریم اما برای خالی کردن سطل. به قول یکی از استاد هامون، آدم رو خفت می گیره.

یا حق

------

به نام خدا

سلام

امروز درگیر یه کاری بودم. با چند تا خارجی صحبت های کاری داشتیم. در عین حال هم چند سوال از من کردند. یکی از ایشان که مرد 34 ساله ی چینی بود و پیرو آیین بودا گفت خانم اسلامی من این چند روز که آمدم ایران یه سوال خیلی به ذهنم فشار می آورد. امروز تصور کردم بهتر است از شما بپرسم. گفتم بفرمایید. گفت برای من خیلی سوال است که چرا خانم های ایرانی حجاب دارند. مگر شما نمی گویید که ما به خدایی معتقدیم که او همه چیز را به ما داده است و مگر زن مساوی زیبایی نیست؟ پس چرا این زیبایی باید پوشانده شود؟ مگر این زیبایی یک موهبت نیست ؟ پس چرا باید پوشانده شود؟ در انتهای سوالش هم گفت اگر راحت هستید و دوست دارید این سوال را به من جواب دهید.

اولا خیلی خوب بود که ایشان هم آلمانی می دانستند و هم انگلیسی. و این به من کمک می کرد که دقیقتر و سریعتر مطالبم را انتقال دهم. از طرف دیگر ایشان فرد بسیار محترم و شریفی هستند و مصداق آن جمله ی امام حسین هستند که اگر چه دیندار نیستند، اما آزاده اند و با آزادگان سخن گفتن بسی زیباست.

گفتم زیبایی یعنی چه؟ گفت هارمونی. موی زیبا ،اندام زیبا و ... گفتم فقط همین؟ گفت نه . گفتم مثلا سخن زیبا، زیبا نیست؟ فکر زیبا چطور؟ و ... گفت نه اینها هم زیبا است. گفتم حالا آیا فکر زیبا عمیق تر است یا موی زیبا؟ گفت اینها از دوسنخ هستند. گفتم قبول. اما آیا موی زیبا ذاتی و خدادادی نیست و فکر زیبا قدری احتیاج به اکتساب ندارد؟ گفت بله. گفت قبول عمیق تر است.

گفتم حال از سمت دیگر بحث می کنم، اسلام هم می گوید موی زیبا و بدن زیبا و جمیع زیبایی های ظاهری زیباست. اما اولا، زیبایی به ظاهر خلاصه نمی شود، ثانیا زیبایی مساوی به نمایش گذاشتن نیست. گفتم طلای زیر خاکی کجا یافت می شود؟ گفت در گاوصندوق طلا فروش. گفتم، مروارید؟ گفت صدف.

و....

گفتم حال اسلام به زن می گوید جوری در جامعه ظاهر شو که تو را به عنوان انسان ببینند نه به عنوان زن. بگذار دیگران نگاهشان تنها به ظاهر تو خلاصه نشود، بگذار امکان دیدار باطن و زیبایی ها درونی تو را هم داشته باشند. به دیگران اجازه بده تا فکر کنند. آنها را به ناخودآگاه شهوت نبر. ....

مکاملمه طولانی شد. ولی ارزشش را داشت. در پایان گفتند باید مفصل تر از شما بشنوم و ایمیل من را گرفتند. و بعد سکوت کردند و گفتند تا به حال به این زاویه فکر نکرده بودم...

شما هم کمک کنید. بگویید من چگونه باید مسئله ی حجاب را برای کسی که هیچ درکی از اسلام و هیچ دین توحیدی دیگر ندارد و فقط به بودا معتقد است، بگویم؟

یاحق»


آخرین سفارش

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/7/23:: ساعت 11:53 عصر

سلام.

ایام شهادت حضرت صادق -علیه السلام- هم گذشت.
امیدوارم در این ایام معرفت و محبت‏مون نسبت به خدا و اون حضرت زیاد شده باشه.
آخرین مطلب در این ایام،
همون سفارش لحظات آخر ایشون‏ه.
یه کلام تکراری که دیگه باید برای عمل به‏اش برنامه بریزیم.
*

«شفاعت ما نمی‏رسد به کسی که
نماز را سبک بشمارد
و اعتنا به شأن او ننماید.
»
خدا رحمت کند آشیخ عباس قمی را.
**

اما این مطلب را درباره مفهوم اسراف از احادیث حضرت‏اش ببینید:
+

و این را نیز:
+

***

اگر ز کوی تو بویی به من رساند باد   /   تمام هستی خود را به‏باد خواهم داد
یابن الحسن

یا علی


نماز و حضور قلب

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/19:: ساعت 11:52 عصر

سلام.

«اگر انسان سعی کند در تمام لحظات زندگی
مراقب اعضا و جوارح و اندیشه‏های خود باشد که خلافی از آنها سر نزند،
قطعاً با حضور قلب بیش‏تری نماز می‏گزارد؛
زیرا حضور قلب چند دقیقه‏ای در نماز
عصاره و خلاصه‏ی حفظ حضور قلب در محضر خدا در تمام ساعات زندگی است.

کسی که هر لحظه خود را در محضر خدا می‏بیند،
به‏راحتی و با حضور قلب کامل به نماز می‏ایستد؛
اما آنکه در طول شب و روز به فکر همه چیز هست مگر خدا،
قطعاً نمی‏تواند در نماز حضور قلب داشته باشد.»
از توصیه‏های آقای جوادی آملی در کتاب «پرسش‏ها و پاسخ‏های دانش‏جویی 20»

یا علی

- - - - - -
لینک‏های نماز:
ما کجا و ستایش تو؟ (از حاج محسن عزیز)
ما که باشیم که اندیشه‏ی ما نیز کنند؟ (از حاج محسن عزیز)
دل‏مان را خوش کرده‏ایم... (از حاج محسن عزیز)
نماز جماعت (از جناب رمضانی)
خاطراتی از نماز جماعت (از جناب زرین عزیز)
علامت نماز مقبول (از جناب حجت)
اهل نماز (از جناب حجت)
مسجدهای دوست‏داشتنی جناب سعی می‏کنم
مسجدهای دوست‏داشتنی جناب مسیر


تفسیر و کربلا

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/2/6:: ساعت 11:50 عصر

سلام.

بعد قهرمانی استقلال که هوش از سرمان رفته بود و عنان از کف، خدا رو شکر به لطف شیرموز مادر کمی حال‏مان جا آمد. اول می‏خواستم در باب استقلال یا حداقل اوضاع فوت‏بال کشور بعد عید بنویسم که بی‏خیال شدم. بعد هم در باب جامعه مجازی و این فیس‏بوک لعنتی که آن هم از سرم پرید. حالا چند نکته‏ای بخوانید از شنیده‏های امروز. تا ببینیم خدا چه می‏خواهد.
- - - - - -

1- از تفسیر آقای جوادی، 9:30 شب رادیو معارف؛

«اهدنا الصّراط المستقیم
صراط الّذین انعمتَ علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین»

«مغضوب» و «ضالین» به «الذین انعمت علیهم» برمی‏گردد نه به صراط.

یعنی راه کسانی که به آنها نعمت داده شده، کسانی که مورد غضب و گم‏راه نیستند.

و برای حقیر این معنی بار ولایتی سوره را بیشتر کرد،
نسبت به معنی که در ذهن داشتم.

(در پرانتز بگم که بحث وحدت صراط بود
و لابد ایشون می‏خواستن بگن که مغضوب و ضالین صراط ندارند.)

2- در همین بحث نکته دیگری بیان شد که
حساب کسانی را که جهنم نمی‏روند با آنها که در صراط مستقیم هستند را جدا کنید.

یاد تفاوت نجات و هدایت افتادم که قبلاً در این وب‏لاگ مطرح شده بود.

3- ام‏روز علی آقای صلواتی رو دیدم که تازه از کربلا اومده بود.
یکی از ماجراهایی که گفت وقت رفتن‏شون با هواپیما بود.
می‏گفت 7 صبح پرواز داشتیم،
ساعت 2 صبح بیدار شدیم و راه افتادیم تا 3 برسیم فرودگاه.
کارها انجام شد و رأس 7 پریدیم.
ملت داشتن صبحونه می‏خوردن که خلبان گفت هوای نجف و بغداد خراب‏ه
باید برگردیم فرودگاه امام(ره).

ساعت 8:30 برگشته بودیم و نشستیم منتظر.
یک ساعت، دو ساعت، خبری نبود.

مداحی در کاروان بغلی بود، نشاندمان به زیارت عاشورا،
که به‏واسطه‏ی آن آقا برای زیارت راه‏مان دهند.
مسافرها گریه می‏کردن و حتی
مسئولین گیت هم منقلب بودن،
زیارت نصف نشده بود که گفتن بیاید برین سوار شید.

خلاصه 6 عصر راه افتاده بودن و 6 بعدازظهر رسیده بودن نجف!

اللهم ارزقنا
+ زخون هر شهید امروز نهالی آب‏یاری شد        جهان از لاله‏های دین، مهیای بهاری شد
(این هم یه شعر نه‏چندان قوی در باب شهدای این چند روز کربلا)
و یک سفرنامه‏ی مصوّر کربلا + و ++

یا علی


راه‏پیمایی

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/11/22:: ساعت 1:51 عصر

سلام.

1- باورم نشده‏بود که
راه‏پیمایی هم مثل نماز اول وقت،
نرفتن‏ش باعث می‏شه برکت وقت‏ت هم بره.

2- واقعاً نمی‏شه فکری برای نماز جماعت ظهر 22 بهمن کرد؟

یا حسین شهید


   1   2      >


بازدید امروز: 37 ، بازدید دیروز: 48 ، کل بازدیدها: 469381

پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ