قیام حضرت سید الشهداء(ع) و شکستن قداست خلافت اموی
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/11/13:: ساعت 8:1 صبحسلام.
ادامهی بخش «آثار و نتایج قیام حضرت سیّد الشهداء -علیه السلام-» جلد 16 کتاب «نقش ائمه(ع) در احیای دین» مرحوم علامه عسکری(ره).
- - - - - -
«مهمترین آثار قیام حضرت سیّد الشهداء -علیه السلام-، آن است که
قداست خلافت شکسته شد و این توهّم را که مسلمانانها خیال میکردند
اطاعت از خلیفه عین دین است
و خلفا را محترمتر از پیامبر -صلی الله علیه و آله- میدانستند، باطل کرد.
این قداست، بهحدّی رسیده بود که «حجّاج»
در زمان عبدالملک در خطبهاش گفت:
«أَخَلیفَه أحَدِکُم أقرَبُ عِندَهُ أم رَسُولُهُ؟»
یعنی: «آیا خلیفه و جانشین شما نزد شما مقرّبتر است یا فرستادهی شما؟»
مقصودش از این سخن آن بود که پیامبر -صلی الله علیه و آله- تنها یک پیغامآور از جانب خدا بود،
درحالیکه عبدالملک خلیفهی خدا روی زمین است.
بار دیگر گفت: «تا چند گرد یک قبر و استخوانهای پوسیده میگردید؟»
و مقصودش انکار حرم پیامبر -صلی الله علیه و آله- بود.
سپس طغیان را به این حد رسانید که بهجای حجّ مکه و طواف به دورِ خانهی خدا،
دستور داد که اهل شام به بیت المقدّس بروند و اِحرام ببندند
و گِرد صخره در بیتالمقدّس طواف کنند و از اِحرام درآیند.
در برابر این گروه از مسلمانان پیروان مکتب خلفا،
شهادت حضرت سیّد الشهداء -علیه السلام- سبب شد که گروهی دیگر از مسلمانان بیدار شوند
و اسلام را از ائمهی اهل البیت -علیهم السلام- بگیرند.
چنانکه بهعنوان مثال،
پیروان مکتب خلفا معتقد بودند آیهی کریمهی «وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّمواتِ و الارضَ» (سوره بقره آیه 255)
معنایاش آن است که «خدا جسم است و روی کرسی نشسته است»؛
آن کرسی جسم است و جسم خدا از هر طرف کرسی چهار ذراع بزرگتر است.
و بهجای این معنا، ائمهی اهل البیت -علیه السلام- به ما تعلیم فرمودند که کرسی، علم خداست
و علم خدا، آسمان و زمین را فرا گرفته است.
پس عقاید و احکام اسلام بر اثر شهادت حضرت سیّد الشهداء
و با مجاهدتهای ائمهی اهل البیت -علیهم السلام- به جامعه بازگشت.
*
اثر دیگر شهادت حضرت سیّد الشهداء -علیه السلام- آن بود که
تا آن زمان در مکتب خلفا حکم اسلام از دستگاه خلافت بود؛
از زمان خلافت یزید، خلافت از دین جدا شد.
قبل از یزید، خلیفه هر چه میگفت، همان حکم اسلام میشد.
اما بعد از شهادت حضرت سید الشهداء -علیه السلام-،
علمای مکتب خلفا «مالک بن انس» و «ابوحنیفه» شدند.
یعنی علمای اسلامِ مکتب خلفا از خلافت جدا شدند و از آن روز، سیاست از دین جدا شد.
البته در آن خلافت و آن حکومت، میبایست دین از حکومت جدا شود.
ولی چنانچه ائمهی اهل البیت -علیهم السلام- خلیفه باشند،
دین همان است که ائمه -علیهم السلام- میفرمایند و عمل میکنند.
و بعد از ائمهی اهل البیت -علیهم السلام-،
فقیه عادل میبایست حکومت اسلامی تشکیل دهد،
نه آنکه هر ظالم و ستمگری که مسلمانان با او بیعت کنند
او «ولیّ امر مسلمین» و واجب الاطاعه شود
و قیام بر ضدّ او جائز نباشد.
پیام نهضت حضرت سیّد الشهداء -علیه السلام- به مسلمانان تا آخر دنیا آن است که:
«چنانچه سلطانی ظالم باشد و بر خلاف سنّت پیامبر -صلی الله علیه وآله- عمل کند
باید بر ضدّ او قیام کنند»
و هر قیامی که بعد از حضرت سیّد الشهداء -علیه السلام- تا به امروز شده
بر اثر شهادت آن حضرت بوده است.»
+ مطالب مرتبط: «قیام حضرت سیدالشهداء(ع) و سرنگونی خلافت بنیامیه» و «قیام حضرت سیدالشهداء(ع) و قیام امام خمینی(ره)».
یا حسین شهید