چهجور و چهطور
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 89/1/15:: ساعت 2:17 صبحسلام.
ساعت دو نصف شبه
و این یعنی یک روز میشه که سفرهای نوروزی تموم شده
ولی انگار دید و بازدیدهای مجازی تمومی ندارن.
مگه اینکه چشم آدم زیر اشعه مانیتور در پیت ال.جی. سرخ بشه
و آدم دل بکنه.
البته خدا رو شکر.
*
دارم سعیهای آخر رو میکنم که بتونم اینجا رو تعطیل کنم.
میشه عدد 500 رو بهانه کرد،
یا گستردگی باتریها رو،
یا پیچیدگی فرایند انجام رساله رو،
یا شروع یه بیزینس جدید رو.
حتی میشه گفت ما خیلی خفنیم مثلاً
و اصلاً نوشتن تو یه خرابآباد نفسانی افت داره واسهمون!
یا گفت تو سال مضاعف باید دنیای مجازی رو رها کرد.
ولی شما باور نکنید.
سؤال اساسی الآن اینه که
- البته غیر از تو بی اُر نات -
چهجور میشه «چیزفهم» شد؟
و چهطور میشه «بهدردخور» شد؟
واسه همین دل و دماغم کیپ شده.
**
میگن یه آدمی
- آدم -
همت و کار مضاعف داشته
- واقعاً -
و البته اخلاص
- لابد - .
ولی تو این عالم چیز دندونگیری نشده بود
- بهقدر جهدش و زعم خودش - .
وقتی به رحمت خدا رفت
شده بود معلم کلفتهای این دنیا در عالم برزخ.
حالا حکایت ماست.
اینجا که هیچ هنری نجستیم.
ببینیم تو جهنم قراره چه گلی به سر اهلش بزنیم.
یا علی مددی
- - - - - -
+ حوصله کردید «مطالب خوبی که دیدهام» رو مرور کنید. دوستان گل کاشتهاند در نوروز. تازه با خسّت شیر کردهام که دلزده نشید.