عقل
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/1/17:: ساعت 12:27 صبحسلام.
1- وفات حضرت معصومه(س) تسلیت. شعر زیبایی در تلویزیون میخواند که یک مصرعاش این بود:
«... بعد زینب(س) تالی زهرا(س) تویی»
تو نت این رو پیدا نکردم، اما چشمام به وبلاگ جناب «مهدی مسروری» افتاد که کلی شعر زیبا در مورد حضرت معصومه(س) نوشته بود. هرکی تو این ایام رفت زیارت خانم ما رو هم یاد کنه.
+ کریمه اهل بیت.
++ وفات حضرت معصومه(س)
2- در عید بجز مسافرت، چند صفحهای هم کتاب خواندم، از جمله مکاتبه و اندیشه 31 تقریباً تمام شد. خدا خیرشون بده. این جملات رو از مطلب «جایگاه عقل در قرآن کریم از منظر استاد شهید مطهری» به قلم «مهدی خامهگر» انتخاب کردم. بحث خوبی بود که دانستههای پراکندهام رو جمع کرد. اگه براتون جالب بود شاید باز هم روش صحبت کنیم.
- - - - - -
«عقل در روایات اسلامى آن نیرو و قوه تجزیه و تحلیل است
و در غالب مواردى که مىبینید اسلام جاهل را کوبیده،
جاهل در مقابل عالم به معناى بىسواد نیست بلکه جاهل ضدعاقل است.
عاقل کسى است که از خودش فهم و قدرت تجزیه و تحلیل دارد
و جاهل کسى است که این قدرت راندارد.
ما خیلى افراد عالم را مىبینیم که عالماند ولى جاهلاند.
عالماند به معناى این که فراگرفته از بیرون زیاد دارند،
خیلى چیزها یاد گرفتهاند،
اما ذهنشان یک انبار بیش نیست.
خودشان اجتهاد ندارند، استنباط ندارند، تجزیه و تحلیل در مسائل ندارند.
اینطور اشخاص از نظر اسلام جاهلاند یعنى عقلشان راکد است.»
یا علی
- - - - - -
به برکت سیستم پارسیبلاگ ظاهراً دوست جدیدی بهنام جناب آقای «احمدعلی یزدی» پیدا کردیم که خوش راهنماییمان کردند:
«عقل یکی از ادراکات ماست و البته بالاترین اداراک ما و بهترتیب فکر، ذکر، حفظ، دل، حس و عضو هم داریم.
همسر حضرت فاطمه سلام الله علیهما در این زمینه فرمودهاند:
العقول ائمة الافکار، الافکار ائمة القلوب، القلوب ائمة الحواس و الحواس ائمة الاعضاء.
البته این سیر نزولی اداراکات ماست و در صعودی هم فرمودهاند:
الحواس ائمة الاعضاء، القلوب ائمة الحواس و الی آخر که العقول ائمة الافکار میشود.»
+ سهشنبه 11 صبح
خدا رو شکر بحث خوبی تو این زمینه شروع شد. نکته خوب دیگهای که آقای یزدی فرمودهاند رو میآرم:
«هندسهی فکر منطقی است و منطق را پیش از فلسفه میخوانند؛ در مدارس را عرض میکنم، چه قدیماش و چه جدیدش، یعنی چه حوزوی و چه دانشگاهی»
بعد هم کنایه زدهاند که:
«میبینم که شما هم تمایزی بین عقل و فکر قایل نیستید!»
اعتراف میکنم که واقعاً فرقشان را نمیدانستم که بخواهم تمایزی بینشان قایل شوم.
نکته دیگر اینکه دیروز فهمیدم ایشان لااقل دوبرابر حقیر سن دارند. کلی شرمنده و ذوقزده شدم. امیدوارم که جسارتی بهشان نکرده باشم و بتونم چیزهای زیادی ازشون یاد بگیرم.
اما جناب «محمدعلی» هم نکته خوبی درباره عقل و فکر فرمودهاند:
«جایگاه عقل درون قلب است. حالا عقل یک قابلیت بالقوه است. چیزی که عقل رو بالفعل میکنه فکره. بذار یه مثال بزنم که مطلب روشن بشه: اگه قلب رو بهعنوان یه اتاق تاریک درنظر بگیریم، عقل به منزله چراغ این اتاقه. حالا کلید این چراغ تفکر میباشه. اگه به آیات قرآن توجه کنیم میبینیم که بین تفکر و تعقل تفاوت هست...»
++ سهشنبه 18 فروردین 1388؛ 11 شب
دوست وبلاگی عزیزی در پیامهای خصوصی فرمودهاند:
«...میخواستم دربارهی عقل و دل صحبت کنم و بگویم کاملاً متفاوت میاندیشم؛ و باز بگویم نه در احادیث و روایات و نه در فلسفه چه اسلامی چه غرب با هم متفاوت نیستند. دو مرحله از یک حقیقت واحد هستند. (فقط آنهایی که به عقل ابزارانگار معتقدند آنها را دو چیز میدانند که آنها هم اساساً معنایی که از دل میفهمند با برداشت ما متفاوت است.) اما انگار مجالاش نیست.»
یه چیزی که حس میکنم اینه که این بزرگواران بیشتر میخوان به من بفهمونن که جز عقل، چیزهای دیگهای مثل فکر و ذهن و قلب و احساس و عضو و حافظه و دل هم وجود داره؛ یا رابطه اینها با هم چهجوریه. بیچاره من که اصلاً تفاوت اینها رو درست نمیفهمم که بخوام رابطهاشون رو درک کنم. مثلاً این بزرگوار اخیر میگن عقل و دل یک حقیقت دارند، اما اون حقیقته چیه نمیدونم. هرچند میدونم که حتی اگه توضیح هم بدن خوب نمیفهمم.
پس نتیجه اخلاقی این بحث تا اینجا این شد که بجز عقل ما کلی چیز دیگه هم داریم. تا برم علمام رو زیاد کنم ببینم اونهای دیگه چی هستن، و در شرایط مختلف کدومشون بهدرد ما میخورن.