• وبلاگ : سلام
  • يادداشت : كل ما حكم به العقل...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + کامنت براي وبلاگ سلام 

    سلام.

    1- بله. درست است. حضرت واضع شرع نيستند. شارع واضع شرع است. اما، و صد البته، اما، شارع ي( اگر بتوانيم به طور كلي بگوييم خدا، )عاقلانه رفتار مي كند. نه من عندي( البته در كلام اسلامي اشاعره اين را نمي پذيرند. توصيه مي كنم اين بحث كلامي را مطالعه كنيد. خيلي به نظرم راهگشاست.به جاي خوبي رسيديم، و آن بحث جبر يا اختيار است. مرحوم امام يك رساله در اين باب دارند كه بي نظير است(غلو نكردم. كاش همه ي ابعاد وجودي امام شناخته مي شد). يعني من نوعي بايد اين را حل كنم كه بالاخره چي؟ جبر؟ اختيار؟ يا امر بين الامرين كه شيعه اين را مي گويد)

    2- شما بين عابد بودن و عاقل بودن همچنان تفاوت قائل مي شويد. اما اگر بپذيريد كه الف=ب است آنگاه جاي الف ، ب و جاي ب الف را مي گذاريد. اينكه ما از كلمات متفاوت در اين سنت استفاده مي كنيم شايد به واسطه ي تاكيدات است، نه تفاوت ها.

    3- نكته ي بحث اين است كه شما همواره از درِ صغري وارد مي شويد و بنده از شهرِ كبري. ببينيد ، اساسا ملاك اين بحث كبروي است.

    اين بحث مي خواهد بگويد كه مدار جهان عاقلانه( به معناي فلسفه ي اسلامي آن) يعني عاشقانه است و يعني مومنانه است. اساس اينها 3 چيز نيستند. اما 1كسي نبايد بگويد كه پس بريم و فقط حكم را عمل كنيم و به اينكه عقلاني است يا نه توجه نكنيم، اتفاقا اگر مي خواهيد عابد باشيد، بايد به فكر چرايي آن حكم هم باشي. و لذا گفته اند،1 ساعت تامل بهتر از 70 ساعت عبادت است. اين بحث جلوي تحجر و هزار و يك چيز ديگر را مي گيرد.2 و از طرف ديگر نگوييم كه عقل من اين حكم را در نمي يابد پس عمل نمي كنم. بلكه قبول كنيم كه عقل ما ناقص است و اساسا خيلي چيزها را در نمي يابد.

    اگر اجازه دهيد بنده ديگر مرخص شوم(از ابتدا هم چيزي نمي دانستم ) و طرح سوال معذوريتي را موجب نشود.

    دست خدا به همراهتان

    پاسخ

    تشكر. يا علي