• وبلاگ : سلام
  • يادداشت : ام‏روز...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    منم بايد بگم زيارت قبول. اما قبول کي‌، نميدونم. اتفاقي‌ که اين روزها افتاد اين بود که فاتحه جمهوريت نظام و مردمي که پشتش بودند رو خواندند. مردمي که اعتقاد داشتند حتي در نظام بسته‌اي مثل ايران هم مي‌شه حرف زد و اراده ملي‌ رو عملي‌ کرد. اما افسوس نمي‌‌دانستند که اراده‌هايي‌ در بالاترين سطوح راي مردم رو مصلحتي مي‌‌دانند و خودشون رو شهروند درجه دو. اراده‌هايي‌ که تصميم گرفتند به قيمت قرباني کردن همان آزادي نيم بند، کساني‌ رو که مي‌‌خواهند بر سر کار بگذارند.

    دردناک تر آنست که مي‌‌بيني‌ حتي کساني‌ که از آنها انتظار کمي‌ رفتار و گفتار عاقلانه مي‌‌رود نيز دست از تعصب خود بر چيزي که مي‌‌دانند باطل است بر نمي‌‌دارند. خدا عاقبت اين ملت آزادي خواه را به خير کند و آنها را از شعر بد خواهان محفوظ دارد.

    پاسخ

    سلام. 1- نامه پورمحمدي به موسوي رو كه خونديد. حتي اگه شوراي نگه‏بان مانعي جلوي اين قضيه باشه، مراجع ديگري هم براي بررسي رأي‏ها هستند كه مي‏شه از اونها كمك گرفت. الآن بحث شوراي نگه‏بان نيست. چون از روز اولي كه اين آقايون اومدن ثبت نام روال قانوني عوض نشده و خودشون اومدن تو اين كوچه قانون. اگه اين مشكلات رو باگ قانون مي‏دونستن، الآن كه به اين نتيجه نرسيدن. قاعده‏اش اينه كه همين راهي رو كه پذيرفتن طي كنن تا به همه نشون بدن قانون واقعاً باگ داره. بعد برن سراغ نهادهاي نظارتي تا به همه علناً باگ رو نشون بدن. اون وقت مي‏شه به اصلاحات اميدوار بود. اين كه از روز اول و اصلاً قبل از انتخابات بخواي خودت رو پشت هواداران احساسي قايم كني كه نمي‏شه. در مورد رأي‏شماري شايد پست جداگانه‏اي لازم‏ه؛ اما مختصرش اين‏ه كه زمان رأي‏شماري 10، 15 نفر ازجمله ناظران كانديداها رأي رو مي‏شمارن و روش نظارت دارن. اسنادش هم از سه طريق موازي و مستقل قابل تجميع و بررسي‏ه. ضمناً امكان بازشماري هم وجود داره كه مي‏شه چهار طريق موازي. صندوق‏ها هم به وزارت كشور نمي‏ره كه بشه دست‏كاري‏اش كرد. صندوق پلمپ‏شده مي‏ره تو انبارها و اگه به‏اش دست بخوره تابلو مي‏شه. با اين حال اگه همه اين چهار طريق هم جواب نداد، بايد شواهدي آورد بر اشتباهات مؤثر كه منجربه ابطال رأي‏گيري بشه. اين شواهد رو اگه شوراي نگه‏بان هم قبول نكنه سازمان بازرسي و ديوان عدالت هم مي‏تونه بررسي كنه. اگه كسي تو اين نظام باشه و هيچ‏كدوم از اينها رو قبول نكنه، اون هم قبل از اقدام، پس خودش و طرف‏دارهاش رو سر كار گذاشته اومده نام‏زد شده. الآن محسن رضايي داره پي‏گيري مي‏كنه موسوي هم، اما اين كجا و آن كجا. 2- همه تأسف امثال بنده اينه كه چرا كساني خودشون رو روشن‏فكر و وجدان عمومي مي‏دونن و بقيه رو جزو ملّت و وجدان عمومي نمي‏دونن. اراده ملي يعني اراده تهراني‏ها و شمروني‏ها؟ خيلي خوب، شميران موسوي دوبرابر احمدي رأي آورد. به بقيه چه؟ نكنه ما اونها رو شهروند درجه چند به‏حساب مي‏آريم و رأي‏شون برامون مهم نيست؟ 3- در مورد برخورد با احمدي؛ هم خودش اومد درباره حرف‏اش توضيح داد و هم ره‏بري ديروز گوش‏اش رو جلوي همه پيچوند. گفت من شخصاً به‏اش تذكر داده‏ام، اما ظاهراً به بازي‏گوشي‏هاش ادامه داده كه ره‏بر تو جمع اون تذكرات رو داد. كاش دو طرف عبرت بگيرن. 4- بنده نمي‏تونم درباره تعصب خودم قضاوت كنم، اما در مورد اينكه از باطل بخوام دست برندارم مي‏تونم قضاوت خودم رو ارجح بر ديگران بدونم. من به رضايي رأي دادم. با اين حال هم كه حدس مي‏زنم احتمال اشتباه تو رأي‏اش كم‏ه، رفته‏ام فرم صيانت از آراءاش رو پر كردم. به‏اش هم حق مي‏دم جدّي پي‏گير باشه. اون چيزي كه بنده اصلاً نمي‏پسندم و ازش دفاع نمي‏كنم و حسابي باهاش مشكل دارم شيوه كار آقاي موسوي‏ه. نه اينكه بگم صددرصد اشتباه شده يا نه. يا اينكه كسي معصوم‏ه. يا عمل‏كرد دولت و شوراي نگه‏بان صددرصد مورد تأييده. فقط مي‏گم ماكياول نباشيم. 5- خدا از شرّ بدخواهان‏مون محفوظ داره. يا علي