از تتمه ماه مناسبت شب بيست و هشتم را يادتان رفت.
آقاي من و شما آمدند كنار قبر جدشان پيامبر، براي وداع، داشتند قدم ميگذاشتند در يك راه بي برگشت: كرب و بلا. و بر لبانشان جاري شد: انا حسين بن فاطمه: من پسر فاطمه توام! فرخك و ابن فرختك!!! آآآه چقدر مي سوزاند مرا اين: فرخك و ابن فرختك...هميشه فكر مي كنم حتماً سابقه ذهني داشته اند آقا براي استفاده از اين عبارت...شايد مثلاً روزهاي كودكي جدشان با اين عبارت خطابشان مي كرده...نميدانم!