• وبلاگ : سلام
  • يادداشت : حجاب - نقاط اصلي بحث
  • نظرات : 2 خصوصي ، 14 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + زسمك 
    مطلب رو نشد در قسمت نظرات بفرستم يعني بايد خيلي تکه تکه اش ميکردم که با هم قاطي ميشد (چون عنوان بندي داره) براتون ميل کردم. البته شايد ميل هم خيلي جالب نيومده باشه، شايد بهتر بود پي دي اف ميکردم!

    پاسخ

    سلام. دريافت شد. تشكر، مطلب مفيدي بود. يا علي
    + زسمك 
    سلام
    من مطلب يک چهارم آ چهار رو فرستادم تو پيام خصوصي (که الان دو تاست) البته بکمي قاطي کرده بود، شايدم نيامده، دوباره ميفرستم.
    + زسمك 
    سلام.
    شما به خوانندگان حرفه اي تون کاري نداشته باشين.
    ما استفاده ميکنيم.
    في امان الله
    التماس دعا
    پاسخ

    سلام. شما لطف داريد. در مورد اون مطلب يك چهارم آ چهار، چيزي دريافت نكردم. بنده هم چيزي نديدم. يا علي
    + م.ن 

    سلام .

    حقيقت اينه كه من در مورد برخورد هاي سريع اثر و كوتاه مدت با ماجرا مدتهاست كه ذهنم درگير است . از طرفي موج پيش رونده رواج بي حيايي و بد حجابي به شدت رو به افزايش است و تاثيرات خود را بر جامعه ميگذارد و از طرفي برخورد هاي شديد چنان كه افتاده و دانيد اثار بدي در ذهنيت افراد نسبت به دين ميگذارد و متاسفانه سالهاست گذاشته است . اما با اشاره به مطلب سركار- براي خاطر آيه ها- كه ريشه بحث را در القاي فرهنگ حيا و عفاف در رگ هاي جامعه ميدانند به نظر حقير بايد به بحث عميق تر نگريست . اگر حجاب را امري عبودي بدانيم ، نوع برخورد ما با آن و تعريف عبوديت براي نسل فردا شايد راهگشا باشد . تا هنگامي كه ما حجاب را نه به عنوان يك وظيفه الهي كه به ما ارزش ميدهد و ما را بالا ميبرد ، بلكه به عنوان سپري دفاعي و مصونيتي شعار گونه كه با روح جوان در تناقض اشكار است تعريف كنيم و در همه رسانه هاي فرهنگ ساز مثل تلويزيون و سينما حجاب كامل به عنوان لباس متهمين و اقشار ضعيف جامعه معرفي شود نبايد انتظاري غير از اين داشت . شايد آب رفته را به سختي بتوان به جوي برگرداند ولي عقل ساده انديش و صاف و صيقلي نسل فردا را ميتوان با كمي تدبير و توجه حداقل به ظاهر امر علاقه مند نمود .

    از بابت طولاني شدن معذورم

    پاسخ

    سلام. تشكر. نكات مفيدي است. خدا تدبير به‏مون بده. يا علي
    + براي خاطر آيه ها 

    ببخشيد با همه تلاشي كه براي مختصرگويي داشتم، باز هم طولاني شد.اگر پست جديد گذاشته بوديد و بحث حجاب عوض مي شد، من اينقدر پرگويي نمي كردم. باز هم ما را در جريان جلسات حجاب و دانشگاه قرار بدهيد.

    پاسخ

    بسيار مفيد بود. با اين حال كه قصدم بود براي حضرت جواد -عليه السلام- مطلب بگذارم، ديدم اين واجب‏تر است. ان‏شاءالله با روي‏كرد جديد بحث رو ادامه مي‏ديم. جلسه بعدي‏مان شنبه آخر آبان است. دارم يه پاورپوينت هم آماده مي‏كنم. ان‏شاءالله خود اهل بيت(ع) كمك كنند. يا علي
    + براي خاطر آيه ها 

    چهارم: بحث پرداختن به لايه ها و لوازم دروني حجاب،‏خيلي مهم است. پرداختن به فرهنگ حجاب از خود حجاب هم مهم تر است. يعني بايد با فرهنگ بي حجابي مقابله شود نه صرفاً با خودِ بي حجابي. مثلاً راجع به كراوات به عنوان يك نشانه غربي كه سالهاي قبل توي كشورمان رواج داشت، با فرهنگش مقابله شد نه با خود كراوات زدن. يعني كسي توي خيابان ها راه نرفت بگويد: آقا شما كراوات نزن! توي جامعه نوع نگاهي به وجود آمد كه با فرهنگ استفاده از مظاهر غربي و از جمله كراوات زدن مقابله شد و فرهنگ جامعه به جايي رسيد كه كروات زدن، نامطلوب شناخته شد. يعني خود فرد احساس بدي داشت از زدن كراوات. در مورد حجاب هم بايد به آنجا برسيم كه خود فرد از بي حجابي احساس بدي داشته باشد. حجاب برايش دروني و بخشي از هويت وجودي اش بشود.

    پاسخ

    بله، شايد همان شناساندن حجاب به معروف مورد نظرتون باشه.
    + براي خاطر آيه ها 

    سوم: اين را شايد بايد زودتر مي گفتيم كه ورود به يك بحث، مباني ادبياتي صحيح مي خواهد. براي يك بحث علمي و صحيح در نوع كاربرد كلمه حجاب بايد دقت كرد. در ايران، هم براي پوششي كه از نظر قانون رسميت دارد و هم براي پوشش مورد پذيرش دين، لفظ حجاب به كار مي رود. در حالي كه در عمل و در واقع اين دو، يكي نيست. يعني يك پوشش اعتقادي داريم و يك پوشش قانوني كه با هم فرق دارند. با اين اوصاف در نگاه ديني، تركيب بدحجاب تركيب بي معنايي ست. در نگاه فقهي، يا با حجاب داريم يا بي حجاب. پديده اي كه با نام بدحجابي از آن ياد مي كنيم در حوزه پوشش قانوني ماست كه به وجود آمده نه پوشش ديني. مثلاً در كشورهايي مثل مالزي،‏اندونزي، يمن و ... ، خانم ها يا باحجاب اند يا بي حجاب. چيزي به اسم بدحجابي نداريم. نكته جالب در مورد يمن اينكه با آن كه حجاب توي اين كشور اجباري نيست، صد در صدِ خانم هاي يمني محجبه اند.

    پاسخ

    بسيار به‏جاست.
    + براي خاطر آيه ها 

    دوم: در يك نگاه چشم انداز گونه يا راهبردي بايد گفت: لازم است به جاي تمركز روي گسترش فرهنگ حجاب،‏به گسترش فرهنگ حياء و عفاف و يا حتي بالاتر از آن به گسترش فرهنگ اسلامي انديشيد. اين يك نگاه از كل به جزء است كه در عمل هم خيلي كارسازتر است. و منجر به همان تقويت بنيه هاي دروني زن براي پذيرش حجاب مي شود. البته در دراز مدت. روايتي از حضرت صادق(ع) يادم هست كه فرموده اند: به زنان حب آل علي (ع) را الهام كنيد. الهمومهنّ حبّ علي(ع)...اين حب خودش پايه هاي معرفتي مي سازد و چون كه صد آمد نود هم پيش ماست. آقاي قاسميان مثال جالبي داشتند كه يكي از دانشجويانشان كه با وضعيت حجاب نامناسبي سر كلاس درس حاضر مي شده، طي فرآيندي به قرآن و معارف علاقه مند مي شود. فرآيند علاقه مندي ايشان به قرآن و معارف همان و فرآيند محجبه شدنشان هم همان. يعني بدون اين كه مثلاً آقاي قاسميان تذكري به ايشان بدهند در باب حجاب،‏ خود به خود انس با معارف، ايشان را به سمت محجبه شدن پيش مي برد. بايد توي دانشگاه و جامعه به اينجا برسيم.

    پاسخ

    حرف حقي است.
    + براي خاطر آيه ها 

    سلام

    حيف شد كه كمتر از نقطه نظرات دوستان بهره برديم.

    با اجازه من ادامه نكات پراكنده اي كه به خاطرم مي آيد را -غير طبقه بندي شده- مي آوردم. يك مقاله مفيد هم در اين باب ديدم كه ايميل مي كنم.

    - اول: به حجاب يا هر موضوع اجتماعي ديگري نمي شود و نبايد نگاهي انتزاعي داشت. بلكه بايد در بستر موضوعات فرهنگي-اجتماعي بدان پرداخت يا آسيب شناسي اش كرد.

    پاسخ

    سلام. بسيار لطف مي‏كنيد.
    + زسمك 

    سلام دوباره؛

    ميخواستم بگم داره بارون مياد!

    ميگن موقع بارش بارون وقت استجابت دعاست...

    ما رو هم از دعا فراموش نكنيد.

    پاسخ

    اللهم غير سوء حالنا بحسن حالك. ربنا آتنا في الدنيا حسنه و في الآخره حسنه و قنا عذاب النار. يا علي
    + زسمك 

    سلام.

    به نظر مياد در اين مورد قضيه حجاب رو ميشه از دو جنبه بررسي كرد.

    يكي از جنبه اعتقادي و ديني، كه در واقع فلسفه حجاب و پوشش براي فرد گفته ميشه تا فرد خودش با شناخت حجاب رو انتخاب بكنه و اون رو از درون بپذيره و در خارج تجلي پيدا كنه.

    كه اين جنبه از حجاب در واقع به تربيت ديني فرد بر ميگرده و معمولاً در سن يك دانشجو، شخصيت كاملاً شكل گرفته و جاي تغييرات بنيادي زيادي وجود نداره!

    اما جنبه ديگه مسئله كه معطوف ميشه به تعهد يك فرد نسبت به ضوابط موجود در محيطي كه در اون مشغول فعاليته مثل دانشگاه!

    يعني ممكنه فردي از درون خودش اعتقادي به حجاب نداشته باشه ولي به جهت حرمتي كه مكان دانشگاه داره خودش رو ملزم بدونه كه حد و مرزي رو رعايت كنه.

    به نظر مياد با توجه به اين كه فرموديد مسئول نهاد رهبري نگران قضيه حجاب در دانشگاه هستن موضوع بحث شما به جنبه دوم نزديكتر باشه.

    يعني به نظرم شما بايد اول هدف خودتون رو از طرح بحث مشخص كنيد تا موضوع ريزتر بشه و بهتر و سنجيده تر و موثر تر بشه راجع بهش بحث كرد.

    اتفاقا اخيراً كه براي نماز به مسجد دانشگاه اومده بودم يه مطلبي رو بهم دادن كه به ضوابط پوشش در برخي مراكز دانشگاهي جهان (اكسفورد انگلستان،‏كوينزلند استراليا و رابرت تركيه) مربوط ميشد،‏ اگه احيانا خودتون دست اندركار نبودين و يا اين مطلب رو نديديد بگيد تا براتون بنويسم.

    شايدم بخواين از همه جوانب قضيه رو بررسي كنيد كه مسلماً خيلي عالي و ايده آله.

    اما يكمي پيچيده ميشه اگه بشه جُدا جُدا بحث كرد بهتره!

    و من الله التوفيق

    پاسخ

    سلام. در مورد ريزكردن موضوع بحث كاملاً موافق‏ام. ان‏شاءالله به‏زودي. اين تبيلغ رو نديدم، البته از كسان ديگه هم تعريف‏اش رو شنيدم. اگه لطف كنيد بنويسيد كه عالي مي‏شه. يا علي
    + زسمك 

    اي حجت خدا بر خلق

    اي مولاي ما

    ما تو را شفيع خود به درگاه خدا قرار داده ايم

    اي آبرومند، نزد حضرت حق ما را شفاعت فرما

    آمين

    پاسخ

    السلام عليكم يا أهل بيت النبوه. آمين

    قبلاترها پستي در مورد ريشه هاي اين بحث نوشته ام. دوست داشتين به متن و نظرات اون پست مراجعه كنين.

    http://hadisehejrat.blogfa.com/post-18.aspx

    پاسخ

    سلام. تشكر. ان‏شاءالله در اسرع وقت مزاحم مي‏شم. گمان‏ام براي جلسات حجاب‏مون مفيد باشه. يا علي
    + براي خاطر آيه ها 

    سلام مجدد

    روايتي كه عرض كردم و الان سند اصلي ش دقيق يادم نيست، اما فكر كنم سيوطي به سندش از ام سلمه روايت مي كند. اگر اشتباه نكنم هم در مسئله حجاب شهيد مطهري خواندم و هم در تفاسير نمونه و الميزان ذيل آيه حجاب. خيلي مفصل نيست.مضمونش اين است كه قبل از نزول آيه، زنان انصار با مو و گريبان باز در مجامع حاضر مي شدندو... اما از صبح بعد از نزول آيه ام سلمه مسجدالنبي را توصيف مي كند كه زنان براي نماز آمده بودند در حاليكه همه بدن و سر و گردنشان را كامل پوشانده بودند...نكته اي كه مد نظرم بود و برايم جالب بود اينكه در مضمون اين روايت ام سلمه حجاب در جامعه آن موقع مدينه را وجه تمايز كنيزان و زنان طبقه غير مسلمان و زنان مسلمان مي داند. تعبير من-كه شايد درست هم نباشد- اين است كه اولا حكم حجاب در بدو نزولش مختص زنان مسلمان بوده و ساير زنان حاضر در جامعه و البته غير مسلمان اجباري براي پوشش نداشته اند و ثانياً، حجاب در عرف آن زمان، خصوصاً در بدو نزول حكم، عامل تمايز زنان مسلمان و معتقد بوده است. اگر راحت تر بخواهم بگويم به نظر مي رسد حجاب نشانه اي از زنان طبقه اصيل و متشخص جامعه اسلامي بوده است. عامل شناسايي زنان آزاد از زنان كنيز و خارجي.

    پاسخ

    سلام. تشكر. نكات به‏جايي است. به پست اضافه‏شان كردم. يا علي