• وبلاگ : سلام
  • يادداشت : كيسه اضافي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    مطالب مفيدي را يادآور شديد
    توفيقاتتان مستدام
    پاسخ

    سلام. الحمدلله. به‏همچنين. يا علي

    سلام. مخلصيم ولي نه خيلي. چرا لينكم نكردي؟ لينكت كردم پس لينكم كن.

    تو محرم اگه سيمت وصل شد كه مي دونم ميشه ما رو ياد كن.

    پاسخ

    سلام. بابا، بالاي پيوندها نوشتم كه بازبيني‏نشده. شما اصلاً لينك اصلي هستي، ما چي‏كاره باشيم. شما حلال كن. ان‏شاءالله به‏سرعت لينك شما رو اضافه مي‏كنم. درضمن ياد شما براي امثال حقير افتخاري است. يا علي
    + زسمك 
    سلام؛
    خداوند بزرگ ميفرمايند:
    اگر بندگانم بدانند كه من چقدر به ياد آنها هستم، از فرط شادي خواهند مرد!!!!!!
    خيلي ممنون استفاده ميکنيم مثل هميشه...
    پاسخ

    سلام. الحمدلله. توفيقات‏تون پاينده. يا علي
    + براي خاطر آيه ها 

    امروز اين دور و برها داشتند بساط مجلس آقا را علم مي كردند...

    ...

    باز اين چه شورش است كه در جان عالم است...

    پاسخ

    لابد داشتند آب و جارو مي‏كردند كه كاروان بياد و اتراق كنه. كاش كسي هم به فكر خارهاي بيابون باشه...
    + براي خاطر آيه ها 

    سلام

    ممنون. چقدر اين پست تان نوستالژيك بود براي من.

    بعضي از اين شخصيت ها را بايد در بستر جغرافيايي و تاريخي خودشان بررسي كنيم و ببينيم كه جه خدمتي كردند به اسلام و انقلاب. هر منطقه اي انگار بي نصيب نمي ماند از اين مرواريدها. سهم و رزق اهالي استان فارس و شيراز هم ايشان بودند. واقعا هم طلايه دار منبرهاي عميق معرفتي بودند و هم پس از مراجعت شان از نجف طلايه دار مبارزات انقلابي. مركز نشر اعلاميه هاي حضرت امام در شيراز و فارس منزل و دفتر ايشان بوده.

    توجه خاصي هم به مباحث تفسيري داشته اند. كتاب قلب قرآن شان از اولين كتابهاي تفسيري بود كه من مطالعه كردم. يك رديف از كتابخانه مان آن سالها اختصاص به كتابهاي ايشان داشت. با يك عالمه كاست سخنراني هاي ايشان كه پدر و مادرم مرتب گوش مي دادند. عكس ايشان هم كنار عكس حضرت امام روي طاقچه بود...كتاب معاد و داستان هاي شگفت و همين قلب قرآن شان خيلي برايم آموزنده بود. آن سالها اين نوحه اي كه نوشتيد را يادم هست سالگردهاي ايشان زمان جنگ مردم جمع مي شدند توي حرم...صداي آن مداح هنوز توي گوشم هست: دستغيب صد پاره شد ديگر نمي آيد/خطبه هاي جمعه را ديگر نمي خواند...هنوز هم من هر وقت مي روم مسجد عتيق با آنكه اصلا دو سال بعد شهادت ايشان متولد شده ام و تبعا نديده ام و نشنيده ام نمازها و منبرهاي ايشان را توي مسجد عتيق، خاطره شان و صدايشان برايم تداعي مي شود. توي حرم هم هنوز برادرشان آسيد مهدي نماز مغرب و عشاء را مي خوانند كه شباهت ظاهري هم به ايشان دارند. صدايشان هم خيلي شبيه است. خداوند مقيم و مرزوق سفره ابي عبدالله قرارشان دهد و حق شان را بر گردن ما ببخشايد.

    پاسخ

    سلام. اين جمله پيام امام(ره) رو كه ديدم -رحمت خداوند بر اين مجاهدان عظيم‏الشأن كه شهادت‏شان پيروزي اسلام را بيمه مي‏كند- حرف‏هاي آقا به يادم اومد. بي‏دليل نيست كه اين‏قدر محكم از بقاي انقلاب و توجه الهي حرف مي‏زنند. كاش ما هم توفيق برداشتن قدمي پيدا كنيم. يا علي