سلام.

نمی دونم درباره آقای وحیدی قبلاً نوشتم یا نه.
ایشون معلم ریاضیات راهنمایی ما بودن
و سال تحصیلی فعلی 63مین سال تدریس ایشونه.

خدا حفظشون کنه.

این دوشنبه که برای عرض ادب خدمتشون رسیده بودیم
ماجرایی جالب درمورد تفاوت دانش آموزان قدیم و جدید تعریف کردند.

ظاهراً سالهای اول تدریسشون بوده که
یه بار وقت تکلیف دیدن دستشون می خوره به صورت یکی از شاگردها
که اتفاقاً تکلیف هم ننوشته بود.

از قضا دماغ طرف خون میاد و آقای وحیدی می فرستندش بیرون.

به همه این قضایا سر رسیدن بازرس اداره هم اضافه میشه
که ظاهراً ابهت زیادی برای معلم های اون زمان داشته.
بازرس تو حیاط بچه خون مالی لب حوض نشسته رو می بینه و ماجرا رو می پرسه.
بچه سوم دبستان یه داستان از خودش در میاره
و به بازرس نمی گه که معلمم این بلا رو سرم در آورده.

خدا یه عقل و شعوری به ما بده که به محض کوچکترین ناملایمتی
پدر و مادرمون رو هم آباد می کنیم؛ چه رسد به معلم و استاد.

یا علی