سلام.

واقعاً خل شدم که با این فشار کارها میام می‏نویسم. برای همه مریض‏های اسلام دعا کنید.
این بار دو تا لطیفه درباره ازدواج بخونید.
- - - - - - -

1-
یه نفر برای بازدید می‏ره به یه بیمارستان روانی.
اول مردی رو می‏بینه که یه گوشه‏ای نشسته، غم از چهرش می‏باره،
به دیوار تکیه داده و هرچند دقیقه آروم سرش رو به دیوار می‏زنه
و با هر ضربه‏ای، زیر لب می‏گه:
لیلا… لیلا… لیلا…

مرد بازدیدکننده می‏پرسه این آدم چشه؟
می‏گن یه دختری رو می‏خواسته به اسم "لیلا" که بهش ندادن،
این هم به این روز افتاده…

 

مرد و همراهاش به طبقه بالا می‏رن.
مردی رو می‏بینه که توی یه جایی شبیه به قفس به غل و زنجیر بستنش
و درحالی‏که سعی می‏کنه زنجیرها رو پاره کنه،
با خشم و غضب فریاد می‏زنه:
لیلا… لیلا… لیلا…

بازدیدکننده با تعجب می‏پرسه این چشه؟!!!!
می‏گن اون دختری رو که به اون یکی ندادن، دادن به این!!!

2-
به یه آقایی می‏گن:
زن ذلیل! شنیدیم تو ظرف‏شستن به زنت کمک می‏کنی؟
جواب می‏ده:
مگه چیه،
اون هم تو رخت‏شستن بهم کمک می‏کنه.

یا حسین شهید

- - - - - -
با تشکر از امیررضا ک. و مجید ع. عزیز.