سلام.

1- برای خیلی از ماها
که توی مدرسه‏ی مفید درس خوندیم
- که نه فقط درس، بلکه زندگی کردیم و رشد کردیم-
هفته‏ی شهدا برامون یه دهه‏ی محرم‏ه؛
یا شب قدر؛
یا چیزی از جنس تولد دوباره 
یا تجدید وضو.

هفته‏ی شهدا برای ما
یه دوره‏ی انسان‏شناسی و اسلام‏شناسی
و امام‏شناسی و ولایت‏پذیری بوده.
دوره‏ی مبدأ و مقصد و راه‏شناسی.
شاید همین تعدد و عمق آموزه‏هاست
که هر سال روزهای هفته‏اش رو یه‏جور دیگه اسم می‏گذارن؛
هرچند همه‏اش یه چیز رو می‏رسونه.

ما شهید نیستیم،
با شهدا هم نبودیم،
یه روز سختی و همت‏شون رو هم نکشیدیم و نداشتیم؛
اما یاد گرفتیم و باور کردیم که امروز هم می‏شه شهید بود
و شهیدوار زندگی کرد
و هیچ روز دیر نیست.

یاد گرفتیم که شهید قبل از مرگ ظاهری‏اش شهید می‏شه،
یاد گرفتیم که برای شهادت باید هر لحظه با شهود انتخاب کرد.

خدا بلورچی رو بیامرزه.

2- هفته‏ی شهدای مفید پایین به‏طرز غیرمنتظره‏ای امروز شروع شده:هفته شهدای مفید پایین

 
در آسمان دهیم به هم، ما نشانشان     آنان که گم شدند سحرها، یکی یکی

 

3- هفته‏ی شهدای ما هم ظاهراً 10 تا 15 اسفنده.

4- چندتا لینک شهدایی هم ببینید:
+ تدفین شهدا در دانش‏گاه پیام نور
++ این معراج است، یا شاید هم بالاتر...
+++ ... من باید به مسجد بروم! تو هم اگر باید بکُشی، بیا این سینه‏ی من!
++++ مزار شهدای هویزه که آمدی، ردیف اول، قبر هشتم...
+++++ از «ژاکلین زکریای ثانی» تا «زهرا علم‏دار»

یا حسین شهید

- - - - - -
+ «... ما همه‏ی افق‏هاى معنوى انسانیت را در شهدا تجربه کرده‏ایم. ما ایثار را دیدیم که چگونه تمثّل مى‏یابد؛ عشق را هم، امید را هم، شجاعت را هم و... همه‏ی آنچه را که دیگران جز در مقام لفظ نشنیده‏اند، ما به چشم دیدیم... آنچه را که حتى عرفاى دل‏سوخته حتى بر سر دار هم نیافته‏اند، ما در شب‏هاى عملیات آزمودیم. ما عرش را دیدیم، پندار ما این است که ما مانده‏ایم و شهدا رفته‏اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده‏اند... تو بگو کیست که زنده‏تر است. شهید سید عبدالرضا موسوى یا من و تو؟ کیست که زنده‏تر است؟ تو بگو که آیا این تصاویر واقعى‏ترند یا روزهایى که من و تو واماندگان از قافله عشق یکى پس از دیگرى مى‏گذرانیم؟...» خدا ما رو به برکت آوینی بیامرزاد...

++ یک بزرگواری تو پیام‏های خصوصی نوشته‏اند:
«این راهپیمایی 22 بهمن امسال خیلی دلم هوای پدر شهیدم را کرده‏بود. باور کنید احساس می‏کردم بابام کنارم هست و داره با ما شعار ادامه‏ی مسیر انقلاب رو فریاد می‏کنه. برام دعا کنید تا بتونم راه سبزش رو ادامه بدم.»
و من متحیر و شرمنده که که باشم برای چشم و چراغ ملت دعا کنم. خدا ما رو مدیون خانواده‏ی شهدا نمی‏راناد...