سلام،

«نقش روشنفکران مرد و زن در کشورهای ما* ...

صرفاً حرفه یا منصبی در یک دانشگاه

یا کار در مقابل مزد

یا جایزۀ رئیس جمهوری (و یا حتی جایزۀ نوبل در ادبیات) [است].

 

نقش روشنفکر از آنجایی که در بر دارندۀ نظرگاهی فراگیر است

و پیش از حاکم در برابر مردم مسئول است...

 

[روشنفکران ما] ارتباط اجزای معرفت

به منظور به دست آوردن نظرگاهی

که فراتر از تخصص‌های دانشگاهی و مصالح اقتصادی و سیاسی آنان است

را قبول نمی‌کنند.

آنان از قبول مسئولیت در برابر تودۀ مردمی، ...

فرار می‌کنند

و به دامن مباحث نظری

و بحث دربارۀ غیرممکن‌ها

یا محالاتی پناه می‌برند که

برای آنها به‌صورت یک واقعیت عینی صرف

یا علم نظری خیالی

و مفاهیم آرمان‌گرایانه‌ای

تجلی و تجسم پیدا کرده که

هیچ ربط و پیوندی با واقعیتی که با آن زندگی می‌کنیم

و یا موضع‌گیری تاریخی مشخص و ملموس ما ندارد.»

 

قسمتی از مقالۀ «رابطۀ اخلاق با دین یا سیاست»، نوال السعداوی، ترجمۀ زاهد ویسی

 

*: منظور کشورهای اسلامی است، همانطور که نویسنده اهل مصر می‌باشد.

- - - - -

این پاراگراف را از آنجا که نقدی به امثال خود دانستم

با حداقل تغییر و خام آوردم.

نظراتتان ان‌شاء الله راهگشا خواهد بود

تا در آینده بیشتر به این موضوع بپردازیم.

یا علی