نجوا
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/4/25:: ساعت 1:0 صبحسلام،
روزهای اول دانشگاه، مسجد بزرگ و باحال؛
بین نماز ظهر و عصر رسیدم. دعا به آنجایی رسید که...
یا ذالجلال و الاکرام
یا ذالنعماء و الجود
یا ذالمن و الطول
حرم شیبتی علی النار
انقدر یادم هست که دو رفیق با هم نجوا میکردند:
ماه رجب رسید... چشم رو هم بذاریم ماه رمضون هم میاد.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
پی نوشت:
دانشگاه انقدر با حال بوده که نتونم دوریش رو تصور کنم، و البته مدرسه هم؛ امیدوارم هیچ وقت از این محیطها دور نشم.
یا علی