حرف نامربوط
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 86/11/12:: ساعت 12:59 عصرسلام،
این هم از افاضات حاج محسن:
«سلام.
آقای فاطمی نیا روزی بر سر منبر می گفت:
یک روزی یکی از بزرگان فقه و اخلاق حوزه آیت الله العظمی (اسمش را گفت. من یا دم نیست!) به همراه شاگردان داشتند از کوچه ای باریک رد می شدند.
یک سگ ولگردی از روبرو می آمد و می خواست رد بشود. به این جمع که رسیده بود ایستاده بود.
آن ایت الله رو می کند به سگ که : «بفرمایید. تشریف ببرید!» و راه می دهند که این سگ برود و سگ هم می رود.
بقیه متعجب می شوند. حکمت را می پرسند. ایشان میگوید:
من نخواستم از دهان من کمتر ازعبارات موقرانه و مودبانه بیرون بیاید. خواستم حرف نامربوط (به تعبیر من چخ و پخ و اشاره ی توهین آمیز) نزده باشم. این نفس متوجه باشد که به یک سگ هم حق جسارت ندارد...»
یا حسین