سلام.

بخش پنج‏ام رساله حقوق، منسوب به حضرت سجاد -علیه السلام-.
- - - - - -

...
و اما حق کسی که به تو نیکی کرده،
این است که او را سپاس‏گزار باشی.
و نیکی او را به‏یاد داری و برای او نام نیک به‏دست آری.
و میان خود و خدای عزوجل او را خالصانه دعاگویی.
هرگاه چنین کردی در نهان و آشکارا سپاس او گفته باشی.
آنگاه اگر توانی روزی او را پاداش نیکو دهی.

‌و اما حق اذان‌گو این است که بدانی
او خدای تو -عزوجل- را به‏یادت می‌آورد و تو را به نصیبت می‌خواند.
و بر انجام واجبی که خدا بر تو نهاده یاری می‌دهد.
پس او را بر این کار چنان سپاس گو که نیکوکار بر خود را سپاس می‌گویی.‌

و اما حق پیش‏نماز تو آن است که بدانی
او عهده‌دار نمایندگی میان تو و پروردگارت عزوجل است
او از جانب تو سخن می‌گوید و تو از جانب او سخن نمی‌گویی.
او برای تو دعا می‌کند و تو برای او دعا نمی‌کنی.
و مهم ایستادن تو را برابر خدای عزوجل کفایت می‌کند و تو از او کفایت نمی‌کنی.
پس اگر در آن نقصی باشد بر اوست نه بر تو.
و اگر درست باشد، تو شریک او هستی و او را بر تو برتری نیست.
او خود را سپر تو و نمازش را سپر نماز تو کرده.
پس او را به این اندازه سپاس گوی.‌

و اما حق هم‏نشین تو این است که
با او نرم‏خو باشی.
و در سخن گفتن با وی به راه انصاف روی
و از آنجا که نشسته‌ای، جز با رخصت او برنخیزی،
و آن که نزد تو نشیند تواند که بی‌رخصت تو برخیزد و لغزش او را فراموش کنی.
و خوبی‌های او را حفظ کنی و جز سخن نیک به گوش او نگویی.

و اما حق هم‏سایه‌ات،
حفظ اوست در نهان و بزرگداشت اوست در عیان و یاری او اگر ستم‏دیده باشد.
و باید که عیب او را نجویی. و اگر از او زشتی دیدی آن را بپوشانی.
و اگر دانستی اندرز تو را می‌پذیرد او را اندرز دهی
-چنان که بین تو و او بماند-
و هنگام سختی او را رها نکنی.
و از خطای او درگذری.
و گناه او را ببخشی. و با او بزرگوارانه معاشرت کنی.‌

و اما حق رفیق تو این است که
با او با انصاف و بزرگ‏واری هم‏راه باشی.
و چنان که او تو را اکرام می‌کند، وی را اکرام کنی.
و بر او رحمت باشی نه عذاب.

و اما حق شریک این است که اگر غایب باشد، او را کفایت کنی.
و اگر حاضر باشد او را رعایت نمایی و مخالف او حکمی نکنی.
و بی‌مشورت او کاری نرانی.
مال او را نگهبانی کنی و در بسیاری و اندک آن خیانت نورزی.
چه مادام که دو شریک به یک‏دیگر خیانت نکنند دست خدا با آنهاست.

و اما حق مال تو این است که
آن را جز از حلال نگیری. و جز در راه آن خرج نکنی.
و کسی را که سپاس تو نمی‌دارد بر خود مقدم نداری.
پس در آن به‏اطاعت پروردگار کار کن.

و اما حق وام‏خواه تو این است که
اگر مال داری وام او را بپردازی.
و اگر تنگ‏دستی با سخن نیکو او را راضی سازی و با لطف او را از سر خود باز کنی.‌

و حق معاشر آن است که
وی را فریب ندهی. و گول نزنی.
و نی‏رنگ با او به‏کار نبری و در کار او از خدای تبارک و تعالی بترسی.

و حق خصمی که بر تو ادعا دارد.
اگر آنچه دعوی کند درست باشد،
تو گواه او بر خود باشی و بر او ستم نکنی. و حق او را به‏کمال بدهی
و اگر دعوی باطل کند،
با او مدارا کنی و جز راه مدارا پیش نگیری و در کار او خدای خویش را به خشم نیاوری.

و حق خصم تو که بر او دعوی داری، این است که
اگر در دعوی خود راست‏گو باشی، به‏نیکویی با وی سخن گویی.
و حق او را انکار نکنی. و در مطالب‏ات خود از دروغ‏گویی بپرهیزی.
و به‏سوی او توبه کنی و دعوی را رها سازی.

مطالب مرتبط: «رساله حقوق - مقدمه»، «رساله حقوق - حقوق خدا، نفس و اندام»، «رساله حقوق - کارها»، «رساله حقوق - دیگران 1» و «رساله حقوق - دیگران 3».

یا حسین شهید