حال بد، همت
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/1/26:: ساعت 6:10 عصرسلام.
حال بد و خوب. چیزی که همیشه باهامونه. اقبال و ادبار. میگن قلب جای همین اینرو و اونرو شدنهاست. تنام داغه، نه از چرک و مریضی. از یه بیحالی درونی. البته خدا رو شکر هنوز بالا نگرفته.
گمانام راه چارهاش موعظه است، درس اخلاق، محضر عالم. اینکه دوباره مرور کنیم کجاییم، چرا اینجاییم، چی داریم، داریم چی رو از دست میدیم، باید کجا بریم و چطور باید رفت.
شاید هم انقدر بیهمتی کردیم که اصلاً دوست نداریم به رشد فکر کنیم. همین حال رو چسبیدیم، نگو داره همین هم رو به زوال میره. هر روز بداخلاقتر، کمایمانتر، پایین همتتر.
اینها که هیچ، حدیث نفس بود. اما یه چیزی بگم شاید برای شما هم مفید باشه. اینکه مدتهاست به این نتیجه رسیدم که مشکل همت شخص خودم دوتا چیزه: خوراک شب و خواب روز. گمانام اگه بتونم این دوتا رو مدیریت کنم خیلی جلو بیفتم. توکل به خدا. شاید به دعا و راهنمایی شما فرجی بشه.
یا علی
- - - - - -
از لطف همگی تشکر.
-) «be nazram khaeili ham baray zendegi nabayad hol bood! rastesh unhayi ke kheili midoan ham akharesh maloom nist be koja miresan. albatte monkere in nistam ke bi haal boodan khub nist. man vaghti hoseleye hich kari nadaram, tarjih midam ye zare az zendegi roozmarre fasele begiram. albatte age mommken bashe»
--) «نماز شب برای حالتان دواست...»
خدا نصیب کنه انشاءالله.
---) «انسان یک مقدار زیاده از معمول تقلیل غذا و استراحت بکند تا جنبه حیوانیت کم شود و روحانیت تقویت شود....
و اما تقویت روحانیت.... تا میتواند ذکر و فکر را ترک نکند...»
----) «گاهی این ادبار دل خیلی طولانی میشه... گاهی حوصله آدم از اینهمه روگردانی خودش از معنویات سر میره... گاهی پیداکردن راه چاره ضروریتر بهنظر میآد... گاهی تجربه احساسات خداجویانه گذشته، مثل یه آرزوی دور و دست نیافتنی میشه... گاهی دلات از همیشه برای اون تنگ تره، و نیازت بهاش بیشتر...»
در تکمله بگم که:
1- همه می دونیم هیچ چیزی مثل گناه حال آدم رو تو قوطی نمیکنه. بهترین راه عروج هم ترک گناهه. ملّای بلخی رومی ایرانی ترکیهای میگن که:
گرنه موش دزد در انبار ماست گندم اعمال 40 ساله کجاست؟
که یعنی اول خطر موش (گناه) رو برطرف کن و بعد فکر ذخیره آخرتات باش.
2- برای رفع گناه باید عاملاش رو از بین برد؛ یعنی اخلاق رذیله، ضعف ایمان و غفلت. اگه تو اینها ضعفی دیدیم و تونستیم بپوشونیماشون، با کمی همت میشه جلوی گناه رو گرفت.
3- یه شهید داشتیم که گمانام 18 سالی از ما جلوتر بوده، جواد مشیری. کچل میکرده که تو نوجوونی وسوسه نگاههای نامحرم اسیرش نکنه. بعد هم صبحها کلی راه رو تا مدرسه میدویده که همتاش زیاد شه و آماده ظهور باشه. حالا تعابیرش مال منه، چون قدیم شنیدم و شاید یه کمی اینور و اونور شده باشه.
رفع عامل نزدیکی به گناه، آمادگی و عزم برای جهاد اصغر و اکبر.