سلام.
1-درسته. اما بد نيست به اين نكات هم توجه كرد. اولا عاقل حقيقي نزد شارع فقط حضرت محمد است(اول ما خلق ا.. العقل= حقيقت محمديه / اين بحث پيچيدگي هاي زيادي دارد.) و ديگران به ميزان دريافتي كه از حقيقت محمديه دارند( منظور از حقيقت محمديه به زبان بسيار ساده همان چيزي است كه ما تحت عنوان«انسانيت» از آن ياد مي كنيم)عاقل هستند. پس ماجراي اين «كل» مشخص مي شود. يعني هر چه را شارع بگويد عقل حضرت محمد كه عقل الهي است نيز به آن حكم مي كند. درست؟ حالا ما هر چقدر محمدي تر باشيم عاقل تر هستيم. به خاطر همين هم هست كه در نگاه اسلام العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان است. يعني هر كسي كه عاقل تر باشد عابد تر است و اوست كه به جنت و به طور دقيقتر رضوان الهي مي رسد.
2- اما آن مطلب كه شما فرموديد هم درست است. ولي توجه داشته باشيد كه: بله. ما كل شرع را نمي توانيم با عقل بفهميم. مثلا عقلاي عالم جمع هم شوند نمي فهمند كه چرا نماز صبح دو ركعت است و قس علي هذا ... اما مننظور از كل ما حكم اساسا اين نيست. ما در منطق قديم صغري و كبري و نتيجه داريم. صغري: يك امر جزئي است مثل :سقراط انسان است و كبري يك امر كلي است مثل: هر انساني ميرا است و بعد نتيجه گرفته مي شود كه پس: سقراط ميرا است.
حال، اين «كل ما حكم» هم كبري است. يعني هر صغري را با آن بسنجي در دل آن قرار مي گيرد. يعني به من انسان كه عقلم ناقص است مي گويد ببين تو عقلت به خيلي چيزها نمي رسد، اما بدان كه هر چه شرع حكم كند عقل هم حكم كرده و برعكس. پس اگر عقل به بعضي چيزها نرسيد نزن زيرش و اگر بعضي چيزها ي شرعي با عقلت جور نيامد، نگو كه لاطائلاته. به گيرنده هاي خودت شك كن. (اما حضرت محمد كه كمال عقل رو دارد، «كل ما حكم» را كامل دريافت مي كنه.
3- كار قلب و دل ايمان است. يعني ايمان به غيبي كه نمي بيني. و اساسا ايمان با نديدن يه ارتباطي دارد. اما عاقل تر ها هم مومن تر هستند اين جاست كه سه گانه ي عقل و دل و ايمان شكل مي گيره. هر چقدر عاقل تر با دل تر(عاشق تر)، هر چقدر با دل تر مومن تر، هر چقدر مومن تر با دل تر، و 3 تاي معكوس.
فكر كنم كافي باشه.
خدا نگه دار.