امتحان عظیم
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/4/31:: ساعت 12:45 صبحسلام.
گزیدهی صحبتهای رهبری، روز مبعث +.
- - - - - -
1- ... سلائق مختلفى در عرصهى زندگى اجتماعى در میان ملت وجود دارد؛
حرفشان را میزنند، هرکدام نظرشان را بیان میکنند؛
اما آنجائى که احساس میکنند که پاى دشمنى با نظام در میان است،
آنجائى که احساس میکنند دستى دارد حرکتى را
براى ضربهزدن به نظام اداره میکند، مدیریت میکند، مردم از آنها کناره میگیرند؛
ولو او همان شعارى را بدهد که این آحاد مردم به آن شعار معتقد هم باشند؛
مىبینند که او بدخواه است، خودشان را کنار میکشانند. این مسئلهى مهمى است.
2- ... همه گفتند یک انتخابات چهل میلیونى،
یک عظمت بىنظیر از اول انقلاب تا حالا،
حضور مردم در صحنه بعد از سى سال،
قدرت جذب مردم و به صحنه آوردن مردم براى نظام؛
این یک عظمت بود...
همه فهمیدند که در چنین وضعیتى نباید غفلت کنند که دشمن کمین گرفته است...
آن چیزى که همه دارند مشاهده میکنند، نقش رسانههاست
که مهمترین نقش را در این چند ده سال اخیر، رسانهها در تحولات ملتها داشتهاند.
3- ... رسانهها و دستگاههاى تبلیغاتى و اطلاعاتىِ وابستهى به استکبار،
میداندارترین عناصر دشمنان استقلال ملتها
براى به آشوبکشیدن ملتها هستند...
دستورالعملهایشان براى گروههاى غافل و نادانِ اغتشاشگر
توى رسانههاى خودشان بهطور علنى دارد پخش میشود...
اشتباه است اگر کسى خیال کند که یک گروه معدود،
آن هم در تهران، فرض بفرمائید به ظرف زبالهى شهردارى تعرض میکند
- زورش به او میرسد - یا فرض کنید به اموال مردم
- به موتورسیکلتشان، به ماشینشان، به بانکشان، به دکانشان -
تعرض میکند، این مردماند؛ نه، مردم نیستند.
بله، بلندگوى استکبارى وقتى میخواهد از اینها حمایت کند، میگوید مردم.
اینها مردماند؟!
مردم آن میلیونهائى هستند که تا این اغتشاشگران را،
این مفسدین را در صحنه مىبینند، کنار میکشند
و آنها را با نفرت نگاه میکنند؛
برهمزنندگان امنیت عمومى را، آرامش اجتماعى را با انزجار نگاه میکنند.
4- هر کسى امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنى سوق بدهد،
از نظر عامهى ملت ایران انسان منفورى است؛
هر که میخواهد باشد.
هر هدفى را که این ملت بخواهد به آن برسد،
در سایهى آرامش و امنیت خواهد رسید...
به هم زدن امنیت یک ملت بزرگترین گناهى است که ممکن است کسى مرتکب بشود.
این را البته آن کسى که مأمور است، مزدور است،
او که حرف گوش نمیکند؛ خطاب ما به او نیست؛
خطاب ما به نخبگان است. آحاد ملت هم هوشیارند؛ نخبگان ما هوشیار باشند.
5- نخبگان بدانند
هر حرفى، هر اقدامى، هر تحلیلى که به آنها
(مستکبرین بیگانه یا کسانی که در داخل دنبال اغتشاش هستند)
کمک بکند،
این حرکت در مسیر خلاف ملت است.
همهى ما خیلى باید مراقب باشیم...:
مراقب حرف زدن، مراقب موضعگیرى کردن، مراقب گفتنها، مراقب نگفتنها...
نخبگان سر جلسهى امتحاناند؛ امتحان عظیمى است...
اگر بخواهیم به این معنا دچار نشویم،
راهاش این است که خرد را، که انسان را به عبودیت دعوت میکند،
معیار و ملاک قرار بدهیم؛ شاخص قرار بدهیم.
6- عقل، این سیاسیبازىها و سیاسىکارىهاى متعارف نیست؛
اینها خلاف عقل است.
«العقل ما عبد به الرّحمن و اکتسب به الجنان»...
شاخصاش هم براى ما، بین خودمان و خدا، این است که
نگاه کنیم ببینیم در بیان این حرف اخلاص داریم یا نه؟ به فکر خدائیم یا نه؟
من دارم براى خاطر خدا، رضاى خدا حرف میزنم
یا براى خاطر جلب توجه شما دارم حرف میزنم؟
براى خاطر خداست یا براى خاطر دل مستمع و غیرمستمع است؟
معیارش این است. به خودمان مراجعه کنیم؛
اقضى القضات نسبت به انسان، خودِ انسان است.
خودمان را فریب ندهیم؛ بفهمیم چه کار میکنیم؛
بفهمیم چه میگوئیم؛ چه حرکتى میکنیم.
یا علی