خوی و خصلت حسنین -علیهما السلام-
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/11/22:: ساعت 1:35 صبحسلام
در مورد امام مجتبی -علیه السلام- نکات زیادی قابل توجه است و معمولاً حوصلهمان کم است. خیلی هم دوست داریم سریع جمعبندی کنیم و از حرکت حضرتشان قاعدهای دربیاوریم. گاهی همین عجله هم باعث میشود قاعدهمان به رفتار بقیه معصومین -علیهم السلام- هم نخورد. با این وجود مدام اصرار میکنیم که همین قاعده رو به امروز هم تعمیم بدیم.
مرحوم علامه عسکری(ره) مینویسند: «آنان که در خیال خود برای امام حسن -علیه السلام- خوی و خصلتی غیر از خوی و خصلت امام حسین -علیه السلام- ساخته و پرداختهاند، باید این سخنان را با دقت، تعقیب نمایند.»
- - - - - -
پس از شهادت امام حسن -علیه السلام- در سال 50 هجری،
شیعیان اهل بیت -علیهم السلام- در کوفه،
در خانه سلیمان بن صرد، گرد آمدند
و برای امام حسین -علیه السلام- نامه تسلیت نوشتند
و در آن، دیدگاه مردم کوفه و علاقه آنان به ورود امام به کوفه
و دشمنیشان با معاویه را یادآور شدند.
در آن نامه نوشته بودند که
از معاویه و کردار او بیزارند
و به اهل بیت پیامبر -علیهم السلام-
بهویژه امام حسین -علیه السلام- علاقهمند و وفادارند.
امام حسین -علیه السلام- در پاسخ به نامه آنان نوشت:
«به زمین بچسبید! خودتان را پنهان کنید!
علاقه و محبت به ما اهل بیت را کتمان کنید
و تا هنگامیکه معاویه زنده است،
از هرگونه اشتباه و بیاحتیاطی، دوری گزینید.
اگر او مُرد و من زنده بودم،
إن شاء الله،
دیدگاهام به شما خواهد رسید.»
... روشن شد که هر دو امام همام،
یک مسیر و یک هدف را تعقیب مینمایند و شرایط آن زمان،
چیزی جز این را اقتضا نمیکرده است.
چنانکه در سالهای بعد نیز تا هنگامیکه معاویه زنده بود،
امام حسین -علیه السلام- این روش را ادامه داد.
چرا؟
برای آنکه طرح و برنامه امام حسن -علیه السلام- بهنحو احسن اجرا شود،
و شیعیان و پیروان اهل بیت -علیهم السلام- در حد امکان زنده بمانند،
تا به تبلیغ اسلام و روایت احادیث پیامبر خدا بپردازند
و راه درست و اصیل را به امت اسلامی نشان دهند
و حربه خونخواهی عثمان را از دست معاویه بگیرند
و ماهیت پنهان او را برملا سازند
و درنهایت،
زمینه قیام حسینی را فراهم آورند
تا وجدان عمومی مسلمانان، بیدار گردد
و قداست خلیفه شکسته شود
و آسیاب اسلام، دوباره بر محور خود قرار گیرد
و امکان تبلیغ علنی و آشکار دین و معارف و احکام آن،
برای امامان بعدی فراهم آید.*
* فرازهای پایانی جلد 15 «نقش ائمه -علیهم السلام- در احیای دین» مرحوم علامه عسکری(ره)
یا حسین شهید
- - - - - -
+ دیروز، یعنی چهارشنبه 21 بهمن، آقای امام جماعت ماضی یه بنده خدایی رو آورده بودند نمازخونه که روز 21 بهمن 57 بهشدت مجروح شده بود و تا پای سرخونه و غسل و تدفین هم رفته بود. بعد بدون اینکه خونواده بدونن برده بودنشون بیمارستان. تا قبل از مراسم چهلام که خونوادهشون میفهمن. بعد لاعلاجبودن جراحات معلوم میشه که بهشون میگن چند روزی بیشتر زنده نمیمونن. ایشون هم که تقریباً فلج کامل بودن و حتی حوصله اهل خونه از نگهداریشون سررفته بود، بهشدت دلشکسته میشن و متوسل به حضرت امیر -علیه السلام-. حضرت رو ظاهراً در عالم مکاشفه یا رویا میبینن که شفات دادیم، اما شفات رو از امام خمینی(ره) بگیر. فرداش ایشون قصد میکنن برن برای ملاقات و بهطرز جالبی هم این قضیه انجام میشه و ظاهراً با قند تبرکی شفاشون رو میگیرن. بعدها هم توفیق مداحی بهشون عنایت میشه که یه حالی هم به ما دادن. خدا خیرشون بده. آقای عالی نامی بودن.