اوضاع پیش از صلح
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/11/23:: ساعت 11:49 صبحسلام.
در سایت علامه عسکری(ره) لینک دانلود کتابهای فارسیشون رو پیدا کردم. اگر از اینها استفاده کردید، فصل مربوط به امام مجتبی -علیه السلام- صفحه 684 فایل وورد نقش ائمه 2 است.
- - - - - -
«
... مهمترین مسئله از دید امام مجتبى علیهالسلام به یقین،
اسلام و حفظ آن از تحریف بوده...
*
تعریف اسلام
اصول و کلیّات اسلام که شامل:
عقاید، احکام و معارف اسلامى است،
در قرآن کریم، به اجمال آمده است؛
ولى شرح و توضیح و تفسیر و بیان آن را باید
از احادیث پیامبر -صلىاللهعلیهوآله- بگیریم،
چنانکه عینیت و تجسّم آن هم از سیره آن حضرت
و سایر معصومان -علیهمالسلام- معلوم مىشود.
... شریعت آسمانى در امّتهاى گذشته،
بهوسیله مستکبران و زورمندان هر امّتى تحریف مىشد و آنان،
هر چه از شریعت،
ازجمله مواردى از کتابهاى آسمانى را مخالف هواى نفس و امیال خود مىدیدند،
کتمان و تحریف مىکردند؛
امّا چون مشیّت خداى سبحان بر آن بوده تا قرآن کریم
از دستبرد توطئه و تحریف، مصون و محفوظ بماند،
اصول شریعت خاتم الأنبیا در قرآن کریم قرار دارد
و نبوّت و رسالت به این شریعت، ختم مىگردید،
لذا مواردى که مخالف هواى نفس و خواسته دل زورمندان این امّت بوده،
در قرآن نیامده،
بلکه در احادیث پیامبر خدا آمده است؛
یعنى احادیث پیامبر -صلىاللهعلیهوآله- نیز وحى خداست؛
ولى بر زبان پیامبر خدا، نه با لفظ قرآنى...
**
در زمان خلفاى سهگانه،
احادیث پیامبر -صلىاللهعلیهوآله-، یعنى شرح و بیان قرآن و اسلام،
نباید روایت مىشد؛
زیرا در آنها چیزهایى بود که خوشایند سلطه حاکم نبود.
این دستور به اندازهاى گستره و نافذ شد که در مقدّمه سنن الدارمی،
از شخصى روایت شده که گفت:
با سعد وقّاص، صحابى پیامبر خدا،
از مدینه تا مکّه و در بازگشت از مکّه تا مدینه همسفر بودم؛
ولى یک بار هم از او نشنیدم که بگوید: «پیامبر خدا چنین فرمود»،
درحالىکه مناسک حج را مىباید از حدیث پیامبر مىگرفتند.
و باز در همان کتاب آمده:
کسى که با عبد اللّه بن عمر، دوست بوده و دو سال را با وى سپرى کرده است،
یک بار از او نشنیده که بگوید: «پیامبر خدا، چنین فرموده»!
حال، با توجّه به منع روایت حدیث از پیامبر -صلىاللهعلیهوآله-
و محصور شدن احادیث ایشان در مدینه،
بدیهى است که حدیث، بهتدریج از اذهان پاک شده، از میان برود
و سخنان کسانى چون کعب الأحبار و تمیم دارى
و شاگردانشان مانند ابو هریره، در مدینه منتشر گردد؛
***
لیکن چنان که در جزء چهاردهم نقش ائمه بیان داشتیم،
حکومت چند ساله امیر مؤمنان على -علیهالسلام- در کوفه،
مسیر انحراف را متوقّف کرد؛
زیرا آن حضرت، علاوهبر آن که شخصاً به نشر احادیث پیامبر اکرم پرداخت،
با تشجیع و ترغیب دیگر صحابیان رسول خدا
-که بیش از ششصد نفرشان در کوفه و در رکاب او بودند-
دامنه این کار را گسترش داد و همه آنان را
به نشر حدیث پیامبر خدا واداشت و بدین وسیله،
شریعت اسلام را دوباره از کوفه به گوش مردم رسانید و آن را تبلیغ کرد.
شاید علّت این که خداوند، على -علیهالسلام- را در آیه مباهله،
نفس -پیامبر صلىاللهعلیهوآله- خوانده، بههمین علّت باشد،
آنجا که مىفرماید:
(سوره آل عمران: 61)
«فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَکُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ»
بگو: بیایید تا ما و شما، پسرانمان و زنانمان و نفسهایمان را بخوانیم.
یعنى على -علیهالسلام- در امر تبلیغ، نفس رسول خداست
و اگر چنین تبلیغى در زمان حکومت او صورت نمىگرفت
و تبلیغ دوباره شریعت اسلام
توسّط امام على -علیهالسلام- صورتنمىگرفت
(که بعضى از آنها را در نهجالبلاغه مىبینیم و سیّد رضى هم،
چنانکه مسعودى مىگوید، همه خطبهها را جمع نکرده است)،
شاید بشر نیازمند آن بود تا پیامبر جدیدى دوباره به تبلیغ اسلام بپردازد!
»
****
حقیر میگویم که بهنظر شما
اگر حضرت مجتبی -علیه السلام- صلح نمیکردند
و جنگ با معاویه مغلوبه میشد،
معاویه چه میکرد؟
و بر سر اسلام و معدود مبلغین راستین آن چه میآمد؟
*****
تو را نادیدن ما غم نباشد که در خیلت به از ما کم نباشد...
یا صاحب الزمان(عج)