سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی(ع) وزیر و وصی پیامبر(ص)

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/9/30:: ساعت 10:6 صبح

سلام.

برداشتی آزاد از یه سخن‏رانی درباره‌ی غدیر؛ متأسفانه یادداشت‏برداری نکردم و مطالب پراکنده و ناقص شده. لطفاً اگر نکته‌ای در اصلاح یا تکمیل مطالب به ذهن‌تان می‌رسد بفرمایید.
- - - - - -

در قضیه‌ی آشکار ساختن دعوت پیامبر(ص) در بین «عشیره‌ی اقربین»
-یعنی نزدیک‌ترین نزدیکان ایشان-
حضرت رسول(ص) حضرت علی(ع) را به‌عنوان وصی و وزیر خود معرفی نمودند.
وزیر کسی است که بسیاری از بار اجرایی و سختی‌های امر بر دوش ایشان است.
نمونه‌هایی از باری که حضرت امیر(ع) در طول حیات حضرت رسول(ص) بر عهده‌شان بود:

> نماز جماعت 3-4 نفره در روزهای آغازین آشکارشدن دعوت پیامبر(ص)

> دوران سه ساله‌ی شعب ابی‌طالب(ع)
(در این دوران حضرت امیر(ع) مداوم در جای پیامبر(ص) می‌خوابیدند
تا ایشان از گزند قاتلین احتمالی در امان باشند.)

> ماجرای هجرت از مکه به مدینه و لیله‌المبیت

> جنگ بدر
(حضرت علی(ع) یکی از سه نفری بود که
در ابتدای نبرد، جنگ تن‌به‌تن کرد و حریف خود را هلاک کرد.
همچنین از حدود 70 کشته‌ی دشمن، 18 نفر را ایشان به هلاکت رساندند.)

> جنگ احد
(با کشتن پرچم‌دار سپاه کفر توسط حضرت امیر(ع) تمام شد.
پس از حمله‌ی مجدد کفار نیز حضرت علی(ع) از پیامبر(ص) محافظت نمودند.
در این جنگ ایشان 70 زخم برداشتند
و بارها از شدت جراحات با زانو به زمین خوردند.)

> جنگ خندق
(پس از محاصره‌ی یک ماهه‌ی مسلمین و مشکلات عدیده
از جمله کمبود غذا (همان که مثلاً مسلمین
چند نفر یک خرما را در دهان می‌گذاشتند و به دیگری می‌دادند.)
سه نفر از کفار از خندق گذشتند (یکی هم در خندق افتاده‌بود.)
که یکی از آنها «عمرو بن عبدود» بود (اسم‌ش رو درست نوشتم؟).
عمرو ندای «أین الرجل» می‌داد
و کسی از مسلمین حاضر به رویارویی جلوی‌ش نبود جز حضرت امیر(ع)
که سه‌بار اعلام آمادگی کرد تا پیامبر(ص) پذیرفت.
حضرت علی(ع) تنها باری که دوبار به کسی ضربه زد به عمرو بود
که اولین بار پای‌ش و بعد سرش را جدا کردند.
می‌گفتند سپر عمرو بچه گوساله بود؛ حالا ببینید چه موجودی بوده.
حضرت دست به لباس و زره قیمتی عمرو نزدند.
خواهر عمرو با دیدن زره دست‌نخورده‌ی برادرش گریه را تمام کرد
و گفت خوش‌حال‌م که برادرم را یک مرد کشته‌است.
بهر حال با کشته‌شدن عمرو و یک‌سری بلایای طبیعی که بر سر سپاه کفار آمد
جنگ به نفع مسلمین پایان یافت.)

> جنگ خیبر
(ماجرای آن هم طولانی است.
اینجایش مهم است که یهودیان جنگ‌جویی داشتند آنچنانی
که کلاه‌خودش سنگ آسیا بود.
هیچ‌کس از مسلمین از پس‌ش برنیامد.
پیامبر(ص) فرمودند که فردا کسی را برای مبارزه می‌فرستم
که فقط کرّار است و اصلاً فرّار نیست (ظاهراً کرّار به معنای حمله‌برنده است).
فردا همه می‌خواستند که حضرت رسول(ص) او را معرفی کند.
اما ایشان هرچه سر گرداندند حضرت علی(ع) را نیافتند.
گفتند حضرت امیر(ع) چشم درد شدید گرفته؛
آنچنان که برای آوردن‌شان زیر بغل‌های‌شان را گرفتند.
حضرت پیامبر(ص) دستی به چشم‌شان کشیدند
و دیگر تا پایان عمر حضرت امیر(ع) چشم درد نگرفتند.
حضرت علی(ع) با یک ضربت کار جنگ‌جوی یهود و جنگ را فیصله دادند.)

> فتح مکه

حالا دو نکته:

* وقتی آیه‌ی 3 سوره‌ی مائده می‌گوید «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم» یعنی
تا امروز (غدیر) کفار برای محو اسلام امید به کشتن پیامبر(ص) داشتند.
امروز کسی جانشین ایشان شد که کاملاً مانند ایشان است
و می‌تواند بار اسلام را تمام و کمال به مقصد برساند.

** تعبیر همان آیه وقتی می‌گوید «الیوم اکملت لکم دینکم»
مانند آن است که در روز گرم تابستان 18 ساعت روزه باشی
و دو دقیقه مانده به غروب با یک دانه برنج افطار کنی!
یعنی کل روزه‌ات هیچ. اصلاً قبول نیست.

یا علی

- - - - - -
لینک‏های لنگه کفشی!
تحلیل محمد کانادانشین هم شنیدن دارد.
از دل خنک‏شده‏ی جناب پرسا بشنوید.
و از زبان جناب حیرت! (حالا خودمونیم، منظر الزیدی یک ملت هم نیست دیگه. ولی خوب، با این حال که بعثی‏ه دم‏ش گرم.)

خروش وب‏لاگی غزه:
از غزه بگو...ی کربلای جبهه‏ها
من هیچ...
و باز هم بمب گوگلی غزه

درباره‏ی غدیر:
برادر عیدت مبارک (از آن نوشته‏هایی که برای ایجاد شرایط بهتر، شرایط نصفه نیمه‏ی ضعیف موجود را هم می‏کوبد که ممکن است نه این بماند و نه به آن برسیم.)

و لینک‏های دیگر:
تو بیا و به نگاهی بشکن...
فضای کسب و کار کنونی در حوزه‏ی آی.سی.تی.
اگر به ریشه‏ی کلمات و اصطلاحات فارسی علاقه‏مندید، این پست کوروش علیانی را درباره‏ی دش‏من بخوانید.
چک‏نویس‏ها


سلام الله

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/9/17:: ساعت 4:12 عصر

سَلامُ اللَّهِ الْعِلىِّ الْعَظیمِ،

وَ سَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ،

وَ اَنْبِیآئِهِ الْمُرْسَلینَ،

 و َاَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبینَ،

وَعِبادِهِ‏ الصَّالِحینَ،

وَ جَمیعِ الشُّهَدآءِ وَالصِّدّیقینَ،

وَ الزَّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ فیما تَغْتَدى‏ وَ تَرُوحُ

عَلَیْکَ

یا مُسْلِمَ بْنَ عَقیلِ بْنِ اَبیطالِبٍ،

وَرَحْمَةُ اللَّهِ‏ وَ بَرَکاتُهُ.


لزوم همراهی قرآن و سنت

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/9/15:: ساعت 7:41 عصر
سلام.

1- به مناسبت شهادت حضرت باقر(ع)
به بحث «لزوم همراهی قرآن و سنت» به استناد قرآن اشاره می‌کنیم.
در این مورد به ارائه‌ی چهار آیه‌ی اصلی که اصول این بحث را مشخص می‌کند بسنده می‌کنیم.
(لحن‌ش خیلی جدی شد؟)
 
1-1- آیه‌ی 21 سوره‌ی احزاب
«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ
قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نیکوست
لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا (21 احزاب)
براى آن‌کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مى‏کند.»

1-2- آیه‌ی 7 سوره‌ی حشر
«... وَ مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا
و آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت باز ایستید
وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ
و از خدا پروا بدارید که خدا سخت‏کیفر است.»
(هر چند این آیه ظاهراً در مورد غنایم است، اما در مورد سنت پیامبر(ص) به‌صورت عام نیز قابل استناد است. اگر بزرگواری استدلالی برای معتبرنبودن این آیه در این بحث سراغ دارد بفرماید.)

1-3- آیه‌ی 92 سوره‌ی مائده
« وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ احْذَرُواْ
و اطاعت‏خدا و اطاعت پیامبر کنید و [از گناهان] برحذر باشید
فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِینُ
پس اگر روى گرداندید بدانید که بر عهده پیامبر ما فقط رساندن [پیام] آشکار است.»
و مانند آن در 32 آل‌عمران، 132 آل‌عمران، 59 نساء، 1 انفال، 20 انفال، 46 انفال، 54 نور، 56 نور، 33محمد(ص)، 13 مجادله و 12 تغابن.
فرمودند «اطیعوا الله» یعنی قرآن و «اطیعوا الرسول» یعنی سنت.

1-4- آیه‌ی 44 سوره‌ی نحل
«... وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ
و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم (انزال یک‌باره) تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده‌است (تنزیل تدریجی) توضیح دهى و امید که آنان بیندیشند.»

2- یک حدیث کلیدی از حضرت باقر(ع):
«من عَمِلَ بِما یَعلَم، عَلَّمَه الله ما لم یَعلَم»
یعنی اگر کسی چیزهایی را که می‌داند عمل کند، ذات اقدس اله به او توفیقی می‌دهد که آنچه را نمی‌داند یاد بگیرد.
(به نقل از جلد 20 پرسش‌ها و پاسخ‌های دانشجویی؛ در محضر آقای جوادی آملی)

3- تهلیلات دهه‌ی اول ذی‌الحجه به نقل از حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)
« لا اِلهَ‏ اِلَّا اللَّهُ عَدَدَ الّلَیالى‏ وَالدُّهُورِ*،
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ عَدَدَ اَمْواجِ الْبُحُورِ**،
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ و رَحْمَتُهُ خَیْرٌ مِما یَجْمَعُونَ،
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْکِ‏ وَالشَّجَرِ***،
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَالْوَبَرِ****،
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَالْمَدَرِ*****،
لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُیُونِ******،
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ فِى الّلَیْلِ اِذا عَسْعَسَ *******، وَالصُّبْحِ اِذا تَنَفَّسَ ********،
لا اِلهَ‏اِلَّا اللَّهُ عَدَدَ الرِّیاحِ فِى الْبَرارى‏ وَالصُّخُورِ *********،
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ مِنَ الْیَوْمِ اِلى‏ یَوْمِ یُنْفَخُ فِى الصُّورِ»

* شب‌ها و روزگاران                     ** موج‌هاى دریاها
*** خار و درخت                         **** مو و کُرک
***** سنگ‏ و کلوخ                    ****** به تعداد به‌هم خوردن چشم‌ها
******* وقت تاریکی شهر           ******** وقت برآمدن صبح
********* به عدد بادها در صحراها و صخره‌ها
یا علی 

- - - - - - -

^ جناب «ره‏سپار» فرموده‏اند:

«خوب این آیات می‏فرماید که اطاعت از خدا و پیامبر باید همراه هم باشه. حالا سؤالی که برام مطرحه اینه: آیا خوندن قرآن بتنهایی باعث گمراهی میشه؟ یا کنار سنت قرار نگرفتن‏ش فقط باعث می‏شه فهم کمتری ازش داشته‏باشیم؟ و در هر حال هرگز خواندن قرآن نمی‏تونه به گمراهی کسی که طالب هدایته منجر بشه؟؟؟»

عرض می‏کنم که در این مورد این دو آیه دم دستم بود:

«أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَن یَفْعَلُ ذَ?لِکَ مِنکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ  و مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (85 بقره)» و

«إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَن یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا (150 نساء)».

بهر حال کسی که واقعاً طالب هدایت باشه ممکنه در نهایت گمراه نشه (به لطف خدا) ولی اینکه نیت آدم واقعاً صددرصد درست باشه به این راحتی نیست.

و اینکه چنین فردی وقتی قرآن می‏فرماید بروید دنبال «اسوه حسنه» و «از رسول اطاعت کنید» و «هر چه رسول آورد بگیرید و هر چه نهی کرد رها کنید» و مهمتر از اینها آیه سوره نحل «پیامبر مبیّن قرآن است و با تبیین ایشان امید اندیشیدن مردم می‏رود» و باز نسبت به سنت رسول بی‏تفاوت باشد، طالب هدایت‏بودن‏ش جای شک دارد.

البته در بعضی بحث‏ها ما ملزم هستیم تنها استناد قرآنی داشته‏باشیم؛ مثلاً انجام همین بحث از حدیث بسیار ساده‏تر است، اما ذاتاً پسندیده است که استناد از قرآن باشد. یا برای بحث «سنجش حدیث با قرآن» نیاز به معیارهای سنجش کاملاً قرآنی و مستقل از حدیث داریم تا دور پیش نیاید.

در مجموع به نظر حقیر مطالعات مکمل قرآن و حدیث برای امثال بنده -که در حد اطلاعات خود و نه خیلی تخصصی لازم است اسلام را بشناسیم- ضروری است؛ مگر در حوزه‏های خاص.

^^ چهل حدیث نورانی از امام باقر(ع)

^^^ امام محمد باقر(ع)

^^^^ بند کفش سالک عشق!

^^^^^ از زبان بدن 2

^^^^^^ عرفه در دو قدمی

^^^^^^^ حل یک معما توسط حضرت علی(ع)


عقل و دل

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/9/14:: ساعت 11:25 صبح

سلام.

1- «ایام شهادت جانگداز پنجمین امام همام شیعیان،
شکافنده‏ی علوم،
حضرت امام محمد باقر علیه السلام
را به تمامی شیعیان و محبین آن حضرت تسلیت عرض می‏نماییم.»

2- با توجه به استقبال خوانندگان عزیز از بحث عقل و دل
تو این پست سعی می‏کنم بحث مشخص‏تر شه.

2-1- آیه 11 سوره‏ی تغابن:

مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ
هیچ مصیبتی رخ نمی‌دهد مگر به اذن خدا!

وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ
 و هر کس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت می‌کند؛

وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
 و خدا به هر چیز داناست!

2-2- آیه 29 سوره‏ی انفال:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا
ای کسانی که ایمان آورده‌اید!

إِن تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا
 اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید،
برای شما وسیله‌ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمی‌دهد؛
(روشن‌بینی خاصّی که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت؛)

وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ  وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ
 و گناهانتان را می‌پوشاند؛ و شما را می‌زمرزد؛ و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است!

2-3- فرمودند مؤمنین و متقین می‏توانند به حکم دل مراجعه کنند.
پرسیدم به اندازه‏ی ایمان‏مان نمی‏شود به‏ش مراجعه کنیم؟
گفتند نه، باید مؤمن واقعی باشی.

پس در تمام مسیر زندگی عقل است و بس.

2-4- پرسیدم استخاره‏ی قلبی مفاتیح نوین چه؟
گفتند دو تا حدیث است نه حکم کلی،
در کتاب فقهی ایشان نیست که بتوانیم گردن‏شان بندازیم،
ممکن است نظر دقیق ایشان نباشد.
بعد هم در مورد تردید جدّی است که عقل ابزار کافی برای تصمیم ندارد.

2-5- نوشته‏های ازدواج بوعلی و استخاره‏ی قلبی خیلی کامل و مفید نبودند
و نظرات جناب «نوع مخلوق: انسان» و جناب «رهسپار» صحیح‏تر بودند.

3- قسمت‏هایی از دعائى که حضرت جبرئیل براى حضرت عیسى علیه السلام
از جانب‏ حقّ تعالى هدیّه آورده:

اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ،
گواهم دهم که‏ معبودى جز خداى یگانه نیست که شریک ندارد

لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ،
از آن او است فرمانروائى و خاص او است ستایش

 بِیَدِهِ الْخَیْرُ،
هر چه خیر است بدست اوست

 وَهُوَ عَلى‏ کُلِّشَىْ‏ءٍ قَدیرٌ ...
و او بر هر چیز توانا است

حَسْبِىَ اللَّهُ وَکَفى‏،
بس است مرا خدا و کافى است

سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ دَعا،  لَیْسَ وَرآءَ اللَّهِ مُنْتَهى‏،
بشنود خدا صداى هر کس که دعا کند وراى‏ خدا انتهائى نیست

 اَشْهَدُ للَّهِ‏ِ بِما دَعا، وَاَنَّهُ بَرى‏ءٌ مِمَّنْ تَبَرَّءَ،
 گواهى دهم براى خدا بدانچه خوانده است و اینکه بیزار است از هر که از او بیزارى جسته

وَ اَنَّ لِلَّهِ الْأخِرَةَوَالْأُولى‏.
و براى خدا است آخرت و دنیا


4- ... چو بینی حجت حق را به پایش جان فشان ای فیض ...
یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی

یاعلی

- - - - - - - -
* اس.ام.اس: «یادمان باشد زنگ تفریح خدا همیشگی نیست، زنگ بعد حساب داریم.»

** جناب «ره‏سپار» نظر جالبی فرمودند؛ کامل‏ش رو هم ببینید:
«... نکته بسیار مهمی‏ه که آدم نمی‏تونه در حدّ ایمان‏ش خواسته دل‏ش رو الهام غیبی بدونه،
بلکه باید ایمان‏ش کامل باشه تا این اجازه رو داشته‏باشه.

بسیاری رو دیدم از این بابت دچار مشکل شده‏اند که بدون اینکه این حق رو داشته‏باشند،
تصمیم جاهلانه خود رو به حساب الهام غیبی گذاشته‏اند و بی‏راهه رفته‏اند.

البته آدم باید به دل‏ش مراجعه کنه، در هر مرتبه‏ای از ایمان.
فقط حق نداره اونچه که احساس می‏کنه رو
لزوماً درست و مطابق خواسته پروردگار و به نوعی الهام بدونه...»

*** ایمان و عزت

**** تمرین مهربانی

***** بی تفاوتی

****** دردسرهای معلمی

******* غافل ...

******** صبر

********* تشنه ی ملول

********** هر که او بیدارتر، پُردردتر

*********** دگردیسی هم‌سایه


استخاره‏ی قلبی

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/9/10:: ساعت 3:33 عصر

سلام.

پیش‌نویس:
1- درباره‌ی پست «ازدواج بوعلی» مطالبی در مورد عقل و دل و اعتماد به دل مطرح شد که بنده عاجز از تحلیل بودم. این مطلب هم شاید اون بحث رو پررنگ‌تر کنه و بشه روی این هم فکر کرد.

2- این مطالب از کتاب «مفاتیح نوین» آقای مکارم‌ه (خدا حفظ‌شون کناد) (ص 1174). این رو تو حاشیه‌ی «مفاتیح‌الجنان» هم پیدا نکردم. اما با توجه به ظرافت‌های تحقیقی ایشان برای حقیر قابل استناد است. منبع احادیث هم «وسائل الشیعه» است.
- - - - - -

1- «
استخاره‌ی با الهام قلبی:
مراد از «استخاره‌ی قلبی» آن است که انسان با یک حالت توجه و تضرع با خدای خود مشورت می‌کند و از او می‌خواهد راه
صحیح را به وی نشان دهد و پس از آن، هرچه را که خداوند به قلب وی الهام کرد، انجام می‌دهد.
...

روایت از حضرت صادق(ع):
اگر به انجام کاری نیاز داری (و نمی‌دانی انجام آن خوب است یا بد) با خداوند مشورت کن. اگر خداوند انجام آن کار را به قلب تو انداخت پیروی کن، وگرنه انجام نده.
...

در روایت معتبری می‌خوانیم که دو نفر از یاران امام رضا(ع) می‌خواستند به مسافرت «مصر» بروند. از آن حضرت پرسیدند: مصلحت آن است که از راه دریا برویم یا از راه خشکی؟ حضرت فرمودند:
در غیر نماز واجب به مسجد می‌روی، دو رکعت نماز می‌خوانی، سپس یک‌صد مرتبه می‌گویی «اَستَخیرُ اللهَ». آنگاه به قلب خویش می‌نگری. هرچیز به قلبت افتاد، به همان عمل می‌کنی.
...

بدیهی است این‌گونه استخاره با توجه به مورد روایات –که سؤال از امر مهم و گاه خطرناکی است- مربوط به موضوعات پراهمیت است، نه برای موضوعات کوچک.
»

2- نکات ایشان هم در باب استخاره بسیار جالب است؛ از جمله:
«بعضی از افراد در استخاره کردن چنان زیاده‌روی می‌کنند که برای هر امر کوچک و بزرگی به سراغ استخاره می‌روند و عملاً گرفتار یک نوع وسواس و وابستگی شدید می‌شوند، به‌گونه‌ای که اقدام به هیچ کاری بدون استخاره برای آنها میسر نیست...»

3- «اللهم

هذه الایام التی فضلتها علی الایام و شرفتها
این روزهایی است که برتری و شرافت‌ش دادی بر سایر روزها

و قد بلغتنیها بمنّک و رحمتک
و به لطف ورحمت‌ت مرا بدان‌ها رساندی

فانزل علینا من برکاتک
پس برکات خودت را بر ما فرو بار

و اوسع علینا فیها من نعمائک...
و از نعمت‌های خود در این روزها بر ما وسعت ده»

فرازهای نخستین دعای بعد از نماز صبح و قبل از نماز مغرب دهه‌ی اول ذی‌الحجه،
به نقل از ابوحمزه‌ی ثمالی از حضرت صادق(ع)

یا علی

- - - - - -
* یه مطلب که گفتن‏ش خیلی سخت‏ه. شما این منطق رو می‏پسندید؟
1- آدمی که تو زندگی‏ش یه اصولی داره، ارزش‏ش به رعایت اصول‏ش‏ه؛ حتی اگه کارهاش احمقانه و مخالف با عرف و منافع به‏حساب بیاد.
2- اگه یه سری اصول رو زیر پا گذاشتی، باید تو رعایت بقیه محکم‏تر باشی؛ نه اینکه بقیه رو هم له کنی.
3- زیر پا گذاشتن اصول تبعات وحشت‏ناکی داره و جبران‏کردن می‏خواد. وای از اونهایی که اصلاً قابل جبران نیست.
4- حتی اصول زیر پا گذاشته‏شده‏ی جبران‏ناپذیر هم نباید تو رو به له‏کردن اصول دیگه تشویق کنه.

** یه توصیه به همه‏ی دوستان
یه روزی یه بزرگ‏وار عزیزی یه توصیه‏ای به ما کرد و ما هم جسارتاً تکرار می‏کنیم.
آقا نوشتن رو از دست ندید. نوشتن خیلی به آدم کمک می‏کنه. شده روزی یه صفحه چرند و پرند. کتابت و قلم از کلمات قرآنی‏ه. اگه کسی هم جایی نداره نوشته‏هاش رو بذاره و این کار به‏ش کمک می‏کنه، این خراب‏آباد نفسانی منزل خودتون‏ه.
فکر کنید و بنویسد و به نوشته‏هاتون فکر کنید و اصلاح‏ش کنید و خط‏خطی‏شون کنید و دوباره بنویسید. بذارید همه ببینن‏شون و به‏شون ایراد بگیرن. رو ایرادهاشون فکر کنید و اصلاح کنید و دوباره بنویسیدشون. یه نوشته‏ی درست به هزار فکر و خیال می‏ارزه. بحث‏های تقوی رو یادتون هست؟ می‏شه روزی بیاد که ما همه‏ی افکار و اعمال‏مون رو بتونیم بریزیم تو داریه و به همه‏ی عالم و آدم نشون بدیم و شرمنده نباشیم؟

*** فدای تنها زوج معصوم عالم (علیهما السلام)


وبلاگ ما

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/8/8:: ساعت 11:25 عصر

سلام.

1- حکایت وبلاگ ما در بهترین حالت،
حکایت «تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» است.
این جواب یه سؤال قدیمی.

2- چند چیز همیشه گفتنش در وبلاگ مناسبت داره؛ مثلاً:
یاد مرگ،
بحث ولایت و امام و حضرت صاحب(عج)،
نکات اخلاقی در خلال وقایع روزمره‌ی اجتماعی،
تجربیات شخصی و تخصصی،
نقل قول کلام بزرگان،
معرفی کتاب‌ها و مراجع مفید،
تحلیل بی‌طرفانه و نکته‌سنجانه‌ی اتفاقات روز،
تذکر و بزرگ‌داشت مناسبت‌ها.*

3- خدا خانم صفارزاده را بیامرزاد.
خدا جناب امین‌پور را بیامرزاد.
خدا همه‌مون رو بیامرزاد.

4- بله،
چله‌ی دیگری برای اهل‌ش آغاز می‌شه؛
اول ذی‌القعده (میلاد کریمه‌ی اهل‌بیت(س)، همین جمعه)
الی دهم ذی‌الحجه (عید قربان).
«و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر...**»

* می‏تونید حدس بزنید مناسبت شماره‏ی 1 و 2 چیه؟
** سوره‏ی اعراف، آیه 142

یا علی


<      1   2      


بازدید امروز: 261 ، بازدید دیروز: 16 ، کل بازدیدها: 482486

پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ