سلام.

جمعه اختتامیه جشنواره‏ی تئاتر بود.
آقای صفارهرندی حرف خوبی درباره‏ی انقلاب اونجا زد
که من رو به فکر واداشت:

+ «پیام انقلاب اسلامی را آن فیلسوف بزرگ غربی بدرستی دریافت کرده‏است
که در این زمینه می‌گوید:
یک چیز مهم ملت ایران را به جوش و خروش آورد و آن روح کالبد بی‌روحی است،
زیرا مردم ایران آمده‏بودند تا خودشان را عوض کنند
و این چیزی بود که دیگران آن را درک نکرده‏بودند.»

به ذهنم رسید مخالفین انقلاب علاقه‏ای به عوض‏شدن نداشتند و ندارند.
عوض‏کردن خود جون‏کندن می‏خواد،
جهاد اکبر داره.

فکر می‏کنم همه‏ی گذر دنیا برای اینه که ما خودمون رو عوض کنیم
تا برسیم به روزی که
قد تبیّن الرّشد من الغیّ.
ان‏شالله که اون روز اهل رشد باشیم.

یا حسین شهید

- - - - - -
محمد آقای عزیز تذکر خوبی دادند: «راستش چه خوب بود که همیشه امکان این بود که خودمون رو عوض کنیم. الآن اگه مردم هم بخواهند خودشون رو عوض کنند، هستند کسانی‌ که به‏نظر خودشون مصلحت مردم رو بهتر از خودشون تشخیص می‏دهند.»

می‏خوام بگم دقیقاً حرف همینه. آدم رو هرچی به زنجیر بکشن که اسیر نمی‏شه؛ اما اگه مخش رو تیلیت کنن و قدرت پرواز رو ازش بگیرن می‏شه، حتی اگه ظاهراً آزاد باشه. یکی از جلوه‏های خوب کله‏شقی همینه.
خدا کنه ما اسیر نظرات مصلحتی نباشیم.