سلام.

یک تبلیغی تله‏ویزیون نشون می‏داد،
بسیار جالب و دیدنی.
گفتم اگه ندیدین‏اش براتون تعریف کنم.
*

یک نیم‏کتی بود توی یک پارکی
دوتا آقا، یکی جوون و یکی مسن، روش نشسته بودن.

آقای مسن از دیگری که مشغول روزنامه‏خوندن بود پرسید:
این چی‏ه؟
مجله رو کنار زد، نگاه کرد، کمی صبر کرد، 
گفت: گنجشک. کمی صبر کرد و دوباره مشغول شد.

آقای مسن از دیگری که مشغول روزنامه‏خوندن بود پرسید:
این چی‏ه؟
مجله رو کنار زد، نگاه کرد، گفت: گنجشک.
و دوباره مشغول شد.

آقای مسن از دیگری که مشغول روزنامه‏خوندن بود پرسید:
این چی‏ه؟
مجله رو کنار زد، گفت: گنجشک.
و بدون صبر دوباره مشغول شد.

آقای مسن از دیگری که مشغول روزنامه‏خوندن بود پرسید:
این چی‏ه؟
مجله رو کنار نزد و با بی‏صبری گفت: گنجشک، گنجشک.
و با بی‏صبری دوباره مشغول شد.

آقای مسن بلند شد، رفت،
با یک دفترچه قدیمی برگشت، داد به دیگری.
دفترچه رو گرفت، شروع کرد به خوندن:
ام‏روز (تاریخ 20 سال پیش) با پسرم توی پارک نشسته بودیم.
پسرم 21 بار از من پرسید: این چی‏ه؟
و من 21 بار با لب‏خند به‏اش گفتم: گنجشک.
**

 

یا علی