سلام،

1- پدرش با این حال که وضعش خیلی خوب نبود دو جین بچه داشت؛ با این حال بچه های مونده تو بیمارستان رو هم بزرگ می کرد. حالا همشون شدن دکتر مهندس خارج رفته.

2- خمپاره آمد و 10 نفر رفتند؛ او موند و بدن بی طحال.

3- زندگیش پر بود از فراز و نشیب مالی؛ اما هیچ وقت وقار، ادب و قناعت رو رها نکرد.

4- عاشق درس بود؛ نه به خاطر مدرکش. وقتی درباره سختی دینامیک سیالات حرف می زد صداقت و شوق به یادگیری رو لمس می کردی. البته بیشتر از چند ماه هم مدرک آخرش باهاش نبود.

5- گفت با اضافه بتون این زمین شنی رو محکم کنید، هم اسراف نمیشه و هم مردم راحت میشن؛ وقتی افتاد سرش خورد رو همون زمین بتون شده.

خدا رحمتش کنه

یا علی