علی(ع) وزیر و وصی پیامبر(ص)
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 87/9/30:: ساعت 10:6 صبحسلام.
برداشتی آزاد از یه سخنرانی دربارهی غدیر؛ متأسفانه یادداشتبرداری نکردم و مطالب پراکنده و ناقص شده. لطفاً اگر نکتهای در اصلاح یا تکمیل مطالب به ذهنتان میرسد بفرمایید.
- - - - - -
در قضیهی آشکار ساختن دعوت پیامبر(ص) در بین «عشیرهی اقربین»
-یعنی نزدیکترین نزدیکان ایشان-
حضرت رسول(ص) حضرت علی(ع) را بهعنوان وصی و وزیر خود معرفی نمودند.
وزیر کسی است که بسیاری از بار اجرایی و سختیهای امر بر دوش ایشان است.
نمونههایی از باری که حضرت امیر(ع) در طول حیات حضرت رسول(ص) بر عهدهشان بود:
> نماز جماعت 3-4 نفره در روزهای آغازین آشکارشدن دعوت پیامبر(ص)
> دوران سه سالهی شعب ابیطالب(ع)
(در این دوران حضرت امیر(ع) مداوم در جای پیامبر(ص) میخوابیدند
تا ایشان از گزند قاتلین احتمالی در امان باشند.)
> ماجرای هجرت از مکه به مدینه و لیلهالمبیت
> جنگ بدر
(حضرت علی(ع) یکی از سه نفری بود که
در ابتدای نبرد، جنگ تنبهتن کرد و حریف خود را هلاک کرد.
همچنین از حدود 70 کشتهی دشمن، 18 نفر را ایشان به هلاکت رساندند.)
> جنگ احد
(با کشتن پرچمدار سپاه کفر توسط حضرت امیر(ع) تمام شد.
پس از حملهی مجدد کفار نیز حضرت علی(ع) از پیامبر(ص) محافظت نمودند.
در این جنگ ایشان 70 زخم برداشتند
و بارها از شدت جراحات با زانو به زمین خوردند.)
> جنگ خندق
(پس از محاصرهی یک ماههی مسلمین و مشکلات عدیده
از جمله کمبود غذا (همان که مثلاً مسلمین
چند نفر یک خرما را در دهان میگذاشتند و به دیگری میدادند.)
سه نفر از کفار از خندق گذشتند (یکی هم در خندق افتادهبود.)
که یکی از آنها «عمرو بن عبدود» بود (اسمش رو درست نوشتم؟).
عمرو ندای «أین الرجل» میداد
و کسی از مسلمین حاضر به رویارویی جلویش نبود جز حضرت امیر(ع)
که سهبار اعلام آمادگی کرد تا پیامبر(ص) پذیرفت.
حضرت علی(ع) تنها باری که دوبار به کسی ضربه زد به عمرو بود
که اولین بار پایش و بعد سرش را جدا کردند.
میگفتند سپر عمرو بچه گوساله بود؛ حالا ببینید چه موجودی بوده.
حضرت دست به لباس و زره قیمتی عمرو نزدند.
خواهر عمرو با دیدن زره دستنخوردهی برادرش گریه را تمام کرد
و گفت خوشحالم که برادرم را یک مرد کشتهاست.
بهر حال با کشتهشدن عمرو و یکسری بلایای طبیعی که بر سر سپاه کفار آمد
جنگ به نفع مسلمین پایان یافت.)
> جنگ خیبر
(ماجرای آن هم طولانی است.
اینجایش مهم است که یهودیان جنگجویی داشتند آنچنانی
که کلاهخودش سنگ آسیا بود.
هیچکس از مسلمین از پسش برنیامد.
پیامبر(ص) فرمودند که فردا کسی را برای مبارزه میفرستم
که فقط کرّار است و اصلاً فرّار نیست (ظاهراً کرّار به معنای حملهبرنده است).
فردا همه میخواستند که حضرت رسول(ص) او را معرفی کند.
اما ایشان هرچه سر گرداندند حضرت علی(ع) را نیافتند.
گفتند حضرت امیر(ع) چشم درد شدید گرفته؛
آنچنان که برای آوردنشان زیر بغلهایشان را گرفتند.
حضرت پیامبر(ص) دستی به چشمشان کشیدند
و دیگر تا پایان عمر حضرت امیر(ع) چشم درد نگرفتند.
حضرت علی(ع) با یک ضربت کار جنگجوی یهود و جنگ را فیصله دادند.)
> فتح مکه
حالا دو نکته:
* وقتی آیهی 3 سورهی مائده میگوید «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم» یعنی
تا امروز (غدیر) کفار برای محو اسلام امید به کشتن پیامبر(ص) داشتند.
امروز کسی جانشین ایشان شد که کاملاً مانند ایشان است
و میتواند بار اسلام را تمام و کمال به مقصد برساند.
** تعبیر همان آیه وقتی میگوید «الیوم اکملت لکم دینکم»
مانند آن است که در روز گرم تابستان 18 ساعت روزه باشی
و دو دقیقه مانده به غروب با یک دانه برنج افطار کنی!
یعنی کل روزهات هیچ. اصلاً قبول نیست.
یا علی
- - - - - -
لینکهای لنگه کفشی!
تحلیل محمد کانادانشین هم شنیدن دارد.
از دل خنکشدهی جناب پرسا بشنوید.
و از زبان جناب حیرت! (حالا خودمونیم، منظر الزیدی یک ملت هم نیست دیگه. ولی خوب، با این حال که بعثیه دمش گرم.)
خروش وبلاگی غزه:
از غزه بگو...ی کربلای جبههها
من هیچ...
و باز هم بمب گوگلی غزه
دربارهی غدیر:
برادر عیدت مبارک (از آن نوشتههایی که برای ایجاد شرایط بهتر، شرایط نصفه نیمهی ضعیف موجود را هم میکوبد که ممکن است نه این بماند و نه به آن برسیم.)
و لینکهای دیگر:
تو بیا و به نگاهی بشکن...
فضای کسب و کار کنونی در حوزهی آی.سی.تی.
اگر به ریشهی کلمات و اصطلاحات فارسی علاقهمندید، این پست کوروش علیانی را دربارهی دشمن بخوانید.
چکنویسها