مقاطع تحصیلی دانشگاه - 2
ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 89/1/21:: ساعت 11:37 عصرسلام
در این پست سعی میکنم روی نکات مطرحشده در مورد پست قبل صحبت کنم.
- - - - - -
1- «مسألهای که نوشتید حال و هوای ذاتی این مدارجه
ولی اتفاقی که اکنون در دانشگاهها میافته
با این آببستن به رشتهها و تدریس و تحقیق و دانشجوگرفتن فلهای؛
با رسالت واقعی این سطوح کلی فاصله داره.»
چند دیدگاه میتونه وجود داشت باشه:
دیدگاه الف) شما به مؤسسهای که قراره شما رو تعلیم بده
- چه علمی و چه مهارتی -
و به شما مدرک (اعتبارنامه) بده
اعتماد ندارید.
اصلاً همه هم اون اعتبارنامه رو قبول داشته باشن،
شما به خود مؤسسه اعتماد ندارید،
چه برسه به مدرکش.
پس آدم نباید خودش رو سر کار بذاره.
دیدگاه ب) شما دنبال فرصت و امکاناتی هستید
برای مطالعه، رفع اشکال و تحقیق.
از آنجایی هم که هیچ چیز در دنیا کامل نیست،
هیچ مؤسسهای هم تمامی اینها رو نمیتونه براتون تأمین کنه.
اما همینکه مثلاً آدم تو ارشد
با یه نظام آموزشی کلاسیک
با یه سری درس رسمی آشنا میشه،
براشون تمرین، سمینار و پروژه آماده میکنه،
یکی دو بار میان ترم و پایان ترم ش رو میده،
مجبور به تعریف پروژه میشه،
دنبال انجامش میره،
آماده دفاع میشه.
مقاله و کنفرانس میره.
اصلاً همه اینها بهکنار،
با یه شبکه اجتماعی پر از
استاد، دانشجو و فارغالتحصیل اون رشته آشنا میشه،
همه اینها ظرف دو سال.
این همون شانسیه که آدم میتونه تو مقاطع زندگیش پیدا کنه،
برای عمیقکردن دانستههای قبلیش،
و سرکشیدن تو علم جدید،
و کسب مهارت کار آکادمیک،
و آشناشدن با یک شبکه اجتماعی این چنینی.
حالا اگه یکی دو تا از این اساتید
واقعاً استاد خوبی هم باشن،
اگه آدم یکی دو تا درس رو خوب باهاش ارتباط برقرار کنه،
اگه یکی دو تا رفیق بهدردبخور پیدا کنه،
اگه یه پروژه پدر و مادر دار پیدا کنه
و خوب هم انجامش بده،
و هزار اتفاق خوب دیگه
که باز هم نور علی نور.
اگر این دو سال رو میتونید جای مفیدتری بگذرونید
باز هم نباید خودتون رو سر کار بذارید.
دیدگاه پ) کس نخارد پشت من
جز ناخن انگشت من
بیشتر بار استفاده آدم در دانشگاه برعهده خودشه،
و این در تحصیلات تکمیلی
بهنظر من بیشتره.
فرض کنید دانشگاه در چند درصد سهم خودش کوتاهی کنه،
آدم میتونه با تلاش مضاعف
و ارتباط با دوستان و اساتید بقیه دانشگاهها،
تا حدی ضعفهای دانشگاه رو هم پوشش بده.
*
2- «بعدازدکتری میتواند
کلی مسئله جدید را شناسایی و حل کند
و گزارش آن را بگذارد تا بعدیها بخوانند.
بعدیها هم که یاد گرفتند مینویسند تا بعدیها و ...
اگر برای مملکت آب نداشته باشد برای سیستم آموزشی که نان دارد.»
این نگاه جالب سنتی است نسبت به تحصیلات تکمیلی.
اول باید دنبال مقصر گشت،
مقصر کیست؟
مشکل تدوینکنندگان دروس و ساختار دانشگاه؟
مشکل سازوکار استفاده از متخصصین و تحقیقات علمی؟
مشکل حلقههای واسط بین نیاز و محقق؟
ولی یک بار هم مقصر رو رها کنیم.
این رو بپرسیم که دانشجوی بیگناه چهقدر مقصره؟
بنده چند سال باید بشینم تو یزد
تا سیستمهای فوق خفن دولتی و غیردولتی
یک پروژه کاربردی برام تعریف کنه؟
اگه شاگرد اول نبودم دلم نمیسوخت.
چلاق که نیستم.
وقتی میبینم همه دارن سر کارم میذارن،
میرم یه پروژه تئوری برمیدارم؛
هم مهارت آکادمیک کسب کردم،
هم ازنظر علمی یه چیزی دستگیرم شده،
هم بهموقع دفاع کردم.
برای همون مملکت آبدار هم با ارشد
احتمالاً مفیدتر از کارشناسی هستم.
**
یه کمی طولانی شد.
دو تا کامنت دیگه هم بود که جای بحث داره:
3- «این صحبتها تنها مسیر پیشرفت
و خیلی خوبه
درحقیقت کلیه.
اما از کلیت مهمتر شناختن تعلیم!
برای چی؟ از کجا؟ به کجا؟ تصور؟ و ...
آن وقته که طرف تازه میفهمه که
باید اول یاد بگیره! چهطور یاد بگیره!
از کی یاد بگیره! و ...
مایهی حرکت درست تصمیم و شناخت صحیحه.
حالا یاد میگیریم یادگیری و مهارت را کنار هم داشته باشیم.»
البته حقیر که کاملاً همه حرف رو نگرفتم،
ولی این پاسخ به ذهنم رسید
- که البته زیاد هم به این بحث مربوط نیست - :
«چنین شناختی پختگی عقلی لازم داره
که گمان میکنم در سنین چنین انتخابهایی برای خیلیها مقدور نباشه.
پیشنهاد عملی و مجرب جایگزین، داشتن استاد خوبه.
استاد با دونستن مسیر درست و غلط
و شناخت شما
بهتون میگه بری کفرستون درس بخونی
یا حوزه
یا بشینی خونه آشپزی کنی.
بعد که خودت عقلرس شدی میتونی تصمیمهای مهم و درستی بگیری.
بعد هم که قاعدتاً خودت میشی راهنما برای بقیه.
بههرحال غرض این مجال خیلی سطح پایینتر از حرف شما بود.»
***
4- «کاش میشد از این مدرک استفاده کرد.
منظورم اینه که دولت از پول بیتالمال این همه خرج ما میکنه
اما ما فقط از مدرکش استفاده میکنیم
و نه از مطالبی که بهواسطه اونها مدرک بهمون دادن (یا گرفتیم)»
«حرف حقی است.
این مشکل هم در تدوینکنندگان دروس
و ساختار دانشگاه وجود داره،
هم در سازوکار استفاده از متخصصین و تحقیقات علمی.
انگار این بین حلقههای واسط گم شدهاند.»
عدهای هم با همین انگیزه میرن خارج
که ببین اونها چهطور از علوم و مهارتهای دانشگاهی
برای رفع نیازهای واقعی استفاده میکنن.
شاید بشه تو کشور هم این فضا بیشتر بهوجود بیاد.
+ پست مرتبط: مقاطع تحصیلی دانشگاه
یا علی