سلام.
1- «... اکنون
امام علی بن الحسین(ع)
پس از حادثهی عاشورا بر سر یک دوراهی است:
یا باید با ایجاد هیجان و احساسات
- که کسی چون او بسهولت قادر است در میان جمع معتقدان و علاقهمندان به خود، آن را بهوجود آورد-
به یک ماجراجویی و عمل متهورانه دست زند؛
پرچم مخالفتی برافرازد؛
حادثهی شورانگیزی بیافریند؛
ولی بر اثر آمادهنبودن ابزار لازم برای اقدام عمیق و پایداری،
چون شعله یی فرو بخوابد و صحنه را برای ترکتازیهای بنیامیه در میدان فکر و سیاست خالی کند...
یا باید احساسات سطحی را به وسیلهی تدبیری پخته و سنجیده مهار کند
و نخست مقدمهی واجب کار بزرگ خود را فراهم آورد:
اندیشهی راهنما و نیز عناصر صالح برای شروع بهکار اصلی
- تجدید حیات اسلام و بازآفرینی جامعهی اسلامی و نظام اسلامی-
را تأمین کند؛
عجالتاً جان خود و تعداد بسیار معدود یاران قابل اتکاء خود را حراست نماید
و میدان را در برابر حریفها رها نکند؛
تا زنده است و تا از جسم جستجوگر و هراسان بنیامیه پنهان است،
در این جبهه - جبههی سازندگی افراد صالح و تعلیم اندیشهی راهنما-
به مبارزه یی بیامان ولی پنهان مشغول باشد
و آنگاه ادامهی این راه را که بیگمان به سر منزل مقصود بسی نزدیکتر است،
به امام پس از خود بسپارد...»*
2- «شک نیست که راه نخست، راه فداکاران است؛
ولی رهبر مسلکی که شعاع تأثیر عمل او نه تنها دایرهی محدود زمان خودش،
بل سراسر تاریخ را در بر میگیرد،
کافی نیست فداکار باشد؛
بلکه علاوهبر آن باید ژرفنگر و دور اندیش و پرحوصله و سخت باتدبیر نیز باشد...
و امام ... دومین راه را... برگزید و سرانجام نیز جان بر سر آن نهاد.»*
* کتاب «پیشوای صادق» نوشتهی آقای خامنهای
3- بالآخره ما هم جهادی برو شدیم؛ اون هم با یه سری سالصفری.
معلوم نیست ما رو واسه چی میخوان کول کنن ببرن.
ما هم یه سری ایرادهایی به اصل برنامه داریم؛
منتها تو این دوساله نتونستم جمعبندیشون کنم.
بهر حال گفتن رفتن بهتر است.
اصل خود آدمه؛ فقط فکر صبح زود بیدار شدنش رو که میکنم کم میارم.
کمرم هم که نگو؛ بعد عید دردش داره علنی میشه.
وضع معنوی هم که داغونه.
فقط یه فکر تو کلّم هست که آشناشدن با مردم منطقه است.
شاید این یه کار از دستم بر بیاد.
خدا کنه حداقل حضورم بار منفی نداشته باشه.
حلال کنید.
و من الله التوفیق
4- یه خبر خوب؛ واسهی حاج آقا سایت زدن: http://www.javedan.ir
به قول آقا ماشاءالله: خدا به ما توفیق مناجات با خودش و اولیائش رو نصیبمون کنه.
یا علی
- - -
پ.ن.
شرمنده، احتمالاً تا نیمه شعبان اینترنت ندارم. پیشاپیش مبارک.
جناب «محمد» فرموده اند: «امام بر سر دو راهی قرار می گیره، فکر می کنه، انتخاب می کنه. این عبارات شاید بخش گمشده معصوم شناسی ماست.»
من با نظر ایشون موافق نیستم. مثل این میماند که ما از بیرون درباره مسیر بعدی یک ماشین غریبه نظر بدیم که به راست میپیچه یا به چپ. برای راننده بسیار واضحه که کدوم ور می خواد بره؛ ولی ما از شواهد و قراین فرایند تصمیم گیری راننده رو برای خودمون شبیه سازی میکنیم.
من فکر میکنم معصومین(ع) اینقدر عبد خدا هستند که آینه تمام نمای قرآن شده اند؛ ایشان برای تصمیم گیری های عقلانی بلاتشبیه نظیر حرکات غریزی حیوانی بلادرنگ، مطمئن و بدون اشتباه عمل می کنند.
اینها را از احساس نوشتم، باید پخته شود. اما به نظرم منظور این متن همان شبیه سازی شرایط زمان امام برای ماست تا برای الگوگیری راحت شود؛ چه شاید نویسنده هم ادعای کامل بودن استدلال خود را نداشته باشد. شاید راه های دیگری هم بود، شاید انگیزه های دیگر.