سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رسواش می‏کنم من

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/5/27:: ساعت 3:20 عصر

سلام.

1- ذکر ام‏روز:
«شبا همه‏اش به می‏خونه می‏رم من...
دل‏ام گم شده پیداش می‏کنم من...
رسواش می‏کنم من...»

ذکر مجرّبی‏ه، باور کنید!
اکثر تاکسی‏هایی که آدم سوار می‏شه همین رو می‏خونه.

اصلاً کاش آدم هیچ‏وقت تاکسی سوار نشه.
کاش آدم ان‏قدر آدم باشه که بتونه با لطایف‏الحیلی خفه‏اش کنه این ذکر مجرّب رو.

2- یکی از مشکلات آدم منافق این‏ه که
قسمت‏اش با تریپ‏اش متضاده.
ای آدم منافق! (یعنی خودم، کسی به خودش نگیره)
«یا منو ببر به خونه‏تون یا بیا به خونه‏ی ما»
(این هم از همون ترانه‏های مجرّب‏ه!)
یعنی تا آدم نشی آدم گیرت نمی‏آد،
حالی‏ات‏ه؟
برو مشکل‏ات رو با خدات حل کن.
بهشت را به بها دهند.

*
کاش برای بعضی چیزها تبصره و راه فراری بشه پیدا کرد.

3- حضرت رضا -علیه السلام- فرموده‏اند:
خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان،
بنده‏های بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنم آزاد می‏گرداند.

یا علی


مهدی مقیمی اسیر

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/5/26:: ساعت 6:18 عصر
سلام.
1- دوستی اتفاق عجیبی‏ه که به آدم قوه قضاوت و تعمیم می‏ده؛
نه اینکه بدونی این قضاوت‏ات صددرصد درست‏ه،
ولی با اطمینان قلبی می‏تونی بگی که طرف آدم خوبی‏ه یا اهل فلان برنامه‏ها نیست،
پس فلان اتهام به‏اش نمی‏چسبه.
این موضوع لااقل در مورد یکی از دوستان برام صادق‏ه.
از چند هفته پیش شنیده بودم که مهدی مقیمی بازداشت شده!
اول که باورم نمی‏شد.
چون که فکر می‏کردم کاری هم از دست‏ام برنمی‏آد خودم رو زدم به اون راه.
یعنی دوست نداشتم قطعی بدونم همچین چیزی اتفاق افتاده.
بعد هم فکر می‏کردم بر فرض اگه این‏جور هم باشه
چند روزه آزاد می‏شه.
قبل مکه هم نشد پی‏گیری کنم و چون خبری هم نشنیدم
گفتم لابد موضوع تموم شده.
تو اونجا یکی تو فیس‏بوک کامنت گذاشت که برای مهدی هم دعا کن.
مثل آب سردی بود که روم ریختن.
دوباره یادش افتادم.
تهران که اومدم گفتن کجای کاری،
مهدی رو تو دادگاه ابطحی و عطریانفر از تله‏ویزیون نشون دادن.
وقتی سرچ کردم و عکس‏اش رو دیدم بیشتر متأثر شدم.
*
من زیاد از سیاست سر درنمی‏آرم.
اما می‏تونم همین الآن برم تو زندان و پشت سر این آقا مهدی
که بیش از یک ساله ندیدم‏اش نماز بخونم.
اینها رو نوشتم که فقط از مهدی عزیز نوشته باشم.
کاش بیش از این از دستم برمی‏آمد.
اللهم فکّ کلّ اسیر
اگه خواستید مهدی رو بیشتر بشناسید اینجاها رو ببینید:
شماره 21 مهدی مقیمی: به کدامین گناه؟
مهدی مقیمی را آزاد کنید
به‏یاد مهدی
اسامی متهمان

2- از امام صادق -علیه السلام- نقل شده‏است
که هر کس سه روز از آخر ماه شعبان را روزه بگیرد
(به‏حساب من می‏شه چهارشنبه، پنج‏شنبه و جمعه)
و به ماه مبارک رمضان متصل سازد، خداوند متعال
ثواب روزه دو ماه متوالی را برای او بنویسد.
3- اللهم أیّد و انصر و احفظ قائدنا الخامنه‏ای
یا علی

به‏تر آن باشد

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/5/24:: ساعت 2:36 عصر

سلام.

1- وقتی دو تا آدم رو می‏بینی که اونها هم از سرزمین بهشتی برگشتن،
همه کاری می‏کنی که باهاشون هم‏صحبت شی.
از همه دری می‏گی که فقط بحث اونجا باشه.
هتل‏تون کجا بود؟
از کدوم در وارد می‏شدین؟
روز اول کی رسیدین؟
روز آخر چی کار کردین؟
خط اتوبوس‏تون شماره‏اش چند بود؟

یعنی اصلاً مهم نیست سؤال‏ها چه‏قدر چرت و بی‏ربط باشن؛
مهم این‏ه که بتونی بیش‏تر درباره اونجا بشنوی، فکر کنی و حرف بزنی.

به‏قول مادربزرگ اون چند روز برات مثل خواب می‏مونه.
و شاید این هم‏زبونی بتونه کمی از لذت اون خواب رو برات تداعی کنه.

*
به‏تر آن باشد که سرّ دل‏بران
گفته آید در حدیث دیگران

اون روزی که محمد صادق عزیز
چند ساعت مخ‏ام رو به‏کار گرفته بود،
اگه همه‏اش هم برام جذاب نبود،
اما کلّ‏اش می‏ارزید به اون دقایقی که از حاج آقا می‏گفت.
دوست داشتی کل دنیا وایسته تا اون درباره‏شون بگه و تو بشنوی.

مثل ماجراهای این سفر.
حاضری ساعت‏ها بشینی و بشنوی و بگی ازش؛
حتی از در و دیوار شهر، ماشین، هواپیما و بازار.
فقط چون درباره‏ی اونجاست.
. . .

2- تو این چند روزه بدم نمی‏آد یه کمی از شعبان بنویسم؛
این چند عبارت از صلوات شعبانیه.
اگه خوندید یاد حقیر هم باشید:

«و هذا شهر نبیک سید رسلک، 
شعبان الذی حففته منک بالرحمه و الرضوان،
الذی کان رسولک صلی الله علیه و آله و سلم،
یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایامه
بخوعاً لک فی اکرامه و اعظامه الی محل حمامه...»

و این ماه پیامبرت سرور رسولان که درودت به او و آل‏اش باد،
شعبانی که آن را با رحمت و خشنودی پوشاندی،
ماهی که رسول‏ات (درود به او و آل‏اش باد)
به روزه و عبادت‏اش در شب‏ها و روزهای‏اش می‏کوشید،
برای فروتنی در پیش‏گاه‏ات، در گرامی‏داشت و بزرگ‏داشتن، تا وقتی که رحلت کردند.

یا علی


حقیقت ایمان

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/5/22:: ساعت 4:39 عصر

سلام.

حضرت رضا -علیه السلام- نقل شده‏است:

لایـستکمل عبد حقیقة الایمان حتى تکون فیه خصال ثلاث:
هیچ بنده‏اى حقیقت ایمان‏اش را کامل نمى‏کند مگر این که در او سه خصلت باشد:

1- التفقه فى الدین (دین‏شناسى)

2- و حسن التقدیر فى المعیشة (تدبر نیکو در زندگى)

3- و الصبر على الرزایا (شکیبایى در مصیبت‏ها و بلاها)

یا علی

- - - - - -
اَللّهُمَّ اِن لَم تَکُن غَفَرتَ لَنا فیما مَضی مِن شَعبانَ، فَاغفِر لَنا فیما بَقِیَ مِنهُ.

 


شرح صدر

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/5/20:: ساعت 7:42 عصر

سلام.

سؤالی که در پست «ذکر و محبت» طرح شد خاطرتون هست؟
«بعد سفر عمره دنبال کلید اصلی خوب‏شدن و خوب‏ماندن می‏گردم. اون چیز اصلی که باید به‏اش رسید یا حفظش کرد چی‏ه؟ چیزی که بقیه خوبی‏ها رو هم بشه حول‏اش سامان داد.»

در همین راستا و به‏کمک نظرات بزرگ‏واران، قسمت‏هایی از صحبت‏های حاج آقا به ذهن‏ام رسید که سعی می‏کنم در این پست با اشاراتی مطرح بشن. این نکته ممکن‏ه مرتبط با مطالب «تنگ‏نظری» در این وب‏لاگ باشن. حوصله کردید بعضی از اون‏ها رو هم ببینید (+، ++، +++ و ++++). البته این به پست قبل (رابطه‏ی ایمان کامل و اخلاق) هم بی‏ارتباط نیست.
- - - - - -

(آیه 125 انعام)
فَمَن یُرِدِ اللَّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ
آن‏کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای (پذیرش) اسلام، گشاده می‏سازد؛

وَ مَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا
 و آن‏کس را که به‏خاطر اعمال خلاف‏اش بخواهد گم‏راه سازد، سینه‌اش را آن‏چنان تنگ می‌کند

کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ
 که گویا می‌خواهد به آسمان بالا برود؛

کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لایُؤْمِنُونَ
این‏گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی‌آورند قرار می‌دهد!

 

* در این آیه ریشه‏ی هدایت و ضلالت رو
«گشادگی» و «تنگی» سینه معرفی می‏کنه.
این هم کار خداست.
در همین راستا آیه 106 نحل هم هست.
اما آیه زیر بیان دیگری دارد.

 

(آیه 22 زمر)
أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ
آیا کسی که خدا سینه‌اش را برای اسلام گشاده است
و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!)

فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ
 وای بر آنان که قلب‏هایی سخت در برابر ذکر خدا دارند!

أُولَئِکَ فِی ضَلالٍ مُّبِینٍ
آنها در گمراهی آشکاری هستند!

 

** این آیه دو نکته اضافه دارد:
1- ارتباط شرح صدر و نور الهی
2- ارتباط سختی قلب، ذکر خدا و گم‏راهی

 

اینجاست که آدم یه ذره از عظمت دعای حضرت موسی(ع) (آیه 25 طه)
و سوره الشرح رو درک می‏کنه.
خدا روزی همه‏مون کنه.

یا علی

- - - - - -
گفت فلانی؛ نذر یه سیدی کردم، یه ساعته حاجت‏ام رو گرفتم. گفتم حاجت‏ات چی بود؟ گفت کلییرنس امریکا (یه چیزی مثل اوکی ویزا)! گفتم نذرت چی بود؟ گفت یه پاکت سیگار امریکایی!! گفتم بابا دم‏ات گرم.

+ جناب «برای خاطر آیه‏ها» نکته قابل تأملی فرموده‏اند:
«ام‏روز آقای قاسمیان همین آیات رو ذیل بحث توبه و حیات طیبه و ارتباطش با شرح صدر مرور می‏کردند. یک نکته رو توجه نکرده بودم و اون آیه بیست و سه سوره زمر هست؛ آیه بعد از همین آیه بیست و دو و ارتباطی که بحث شرح صدر با نحوه مواجهه آدم‏ها با قرآن داره:
تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکرالله.»


بازی‏های پنهان

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/5/19:: ساعت 1:22 صبح

سلام.

1- در سالن غذاخوری هتل مکه حدیثی با این مضمون نظرم رو جلب کرد:

«امام باقر(ع) فرموده‏اند:
کامل‏ترین ایمان را خوش‏اخلاق‏ترین مؤمنان دارا هستند.»

به‏خودم گفتم همین‏ه که مهم‏ترین معیار انتخاب هم‏سر اخلاق‏ه.

2- حاج آقای فقیهی (مسئول ستاد عمره دانش‏جویی)
برامون تعریف کردند که توصیه آقای بهجت(ره)
برای شخصی که بار اول می‏خواست به سرزمین وحی مشرف بشه
این بود که از خدا هم‏سر خوب بخواه.

3- بیش‏ترین دعایی که در طواف می‏خونن،
به‏خصوص بین رکن یمانی و حجرالاسود،
«ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار»ه.
روحانی کاروان‏مون می‏گفت که این به‏ترین دعا برای ازدواج‏ه.

4- باشد اندر پرده بازی‏های پنهان، غم مخور

یا علی

- - - - - -
+) جناب «مسیر» نکته جالبی درباره معیار انتخاب هم‏سر فرموده‏اند:
«اقای دکتر گل‏زاری (روان‏شناس اسلامی) سلسله بحث‏هایی داشتند که با استناد به آیات تفسیر و احادیث، ملاک‏های مهم ازدواج را از نظر اسلام استخراج کرده و  با علم روز مقایسه می‏کردند. اولویت‏ها این بود:
‏اخلاق خوب (در مفهوم خوش‏رویی) سپس ایمان و اعتقادات مذهبی و سایر ملاک‏ها مثل کفوبودن و ...»


ذکر و محبت

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/5/17:: ساعت 12:38 صبح

سلام.

قرابتی است بین این دو آیه؛ ذکر و محبت، خسران و فسق. این‏قدر گویا هستند و آشنا که تذکرشان کافی است. بعد سفر عمره دنبال کلید اصلی خوب‏شدن و خوب‏ماندن می‏گردم. اون چیز اصلی که باید به‏اش رسید یا حفظش کرد چی‏ه؟ چیزی که بقیه خوبی‏ها رو هم بشه حول‏اش سامان داد.
- - - - - -

1- (آیه 9 منافقون)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَ لاأَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال و فرزندان‏تان شما را از یاد خدا غافل نکند!

وَ مَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
و کسانی که چنین کنند، زیان‏کاران‏اند!

 

2- (آیه 24 توبه)
قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَ أَبْنَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ وَ أَزْوَاجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ
بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و هم‏سران و طایفه شما،

وَ أَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَ مَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا
و اموالی که به‏دست آورده‌اید، و تجارتی که از کساد شدن‏اش می‌ترسید،
و خانه‏هائی که به آن علاقه دارید،

أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ
در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راه‏اش محبوب‏تر است،

فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بأَمْرِهِ
در انتظار باشید که خداوند عذاب‏اش را بر شما نازل کند؛

وَ اللَّهُ لایَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقینَ
و خداوند جمعیّت نافرمان‏بردار را هدایت نمی‌کند!

یا علی

- - - - - -
این آیه هم مرتبط است. اما چون کلاس کاری‏اش بالا بود در متن نیاوردم‏اش:

(آیه 37 نور)
رِجَالٌ لاتُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لابَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلاة وَ إِیتَاءِ الزَّکَاة
مردانی که نه تجارت و نه معامله‌ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمی‌کند؛

یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ
آنها از روزی می‌ترسند که در آن، دل‏ها و چشم‏ها زیر و رو می‌شود.

+) این هم لطف جناب «نفحه»:

من شکسته سبو را به می‏خوران برسان،        کبوتر حرمت را به آشیان برسان
از آن سفر که به‏سوی تو شد به جا ماندم،       غریبِ مانده به ره را به کاروان برسان
مرا به‏دست کریم‏ات که دست فاطمه است،        به خاک بوسی یک قبر بی‏نشان برسان
به لطف چشم کبودی به نگاه نما،       مقام خاک‏نشین را به آسمان برسان

+) راه‏نمایی جناب «برای خاطر آیه‏ها»:

(آیات 198 تا 202 بقره)
لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلاً من ربکم
گناهی بر شما نیست که از فضلِ پروردگارتان (و از منافع اقتصادی در ایّام حج) طلب کنید
(که یکی از منافع حج، پی‏ریزیِ یک اقتصادِ صحیح است).

فاذا أفضتم من عرفات فاذکروالله عند المشعر الحرام
و هنگامی که از «عرفات» کوچ کردید، خدا را نزد «مشعَر الحرام» یاد کنید!

و اذکروه کما هدیکم و ان کنتم من قبله لمن الضالین
او را یاد کنید همان‌طور که شما را هدایت نمود و قطعاً شما پیش از این، از گمراهان بودید.

ثم افیضوا من حیث افاض الناس و استغفروالله ان الله غفور رحیم
سپس از همان‌جا که مردم کوچ می‌کنند، (به سوی سرزمین منی) کوچ کنید!
و از خداوند، آمرزش بطلبید، که خدا آمرزنده مهربان است!

فاذا قضیتم مناسککم فاذکروالله کذکرکم آباءکم او اشد ذکراً
و هنگامی که مناسکِ (حج) ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدران‏تان
(آن‌گونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر!

فمن الناس من یقول ربنا آتنا فی الدنیا و ما له فی الآخره من خلاق
(در این مراسم، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم می‌گویند:
«خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی*) عطا کن!» ولی در آخرت، بهره‌ای ندارند.

و منهم من یقول ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار
و بعضی می‌گویند: «پروردگارا! به ما در دنیا (*نیکی*) عطا کن!
و در آخرت نیز (*نیکی*) مرحمت فرما! و ما را از عذابِ آتش نگاه دار!»

اولئک لهم نصیب مما کسبوا و الله سریع الحساب
آنها از کار (و دعای) خود، نصیب و بهره‌ای دارند؛ و خداوند، سریع الحساب است.


رسیدیم

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/5/15:: ساعت 5:32 عصر

سلام.

تمام الحج لقاء الإمام؛

کعبه آن سنگ نشانی است که ره گم نشود...

یا صاحب الزمان(عج)

یا علی

- - - - - -

+) اى سلمان! در آن هنگام اغنیاى امت‏ام براى تفریح به حج مى‏روند، و طبقه متوسط براى تجارت، و فقراى آنها براى ریا و تظاهر!
+) ما در بیداری درست به وظیفه خود عمل نمی‏کنیم. با این حال منتظر هستیم که بیدار شویم و تهجد به‏جا آوریم. اگر توفیق شامل حال انسان شود از خواب بیدار می‏شود و مشغول تهجد می‏شود، ولی اگر توفیق نباشد چنان‏چه بیدار هم شود از آنها بهره‏ای نمی‏برد.
+) وقتی میان نفس و هوس جنگ می‏شود،       قلب‏ام به چشم هم‏زدنی سنگ می‏شود
آقا ببخش بس که سرم گرم زندگی است،         شرمنده‏ام، کم‏تر دل‏ام برای شما تنگ می‏شود
+) طواف خانه دل کن که کعبه از سنگ است،      که این خلیل بنا کرد و آن خدای خلیل


لبیک

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/5/1:: ساعت 1:6 صبح

سلام.

1- ان‏شالله قراره پنج‏شنبه نصف شب یا جمعه صبح حرکت کنیم،
تا خدا چی بخواد.
حلال بفرمایید.
ان‏شاءلله که بتونم خوب استفاده کنم.
ان‏شاءالله که نایب‏الزیاره خوبی باشم.
ان‏شاءالله که شیطون گول‏ام نمی‏زنه بخوام از اونجا هم آپ کنم.

2- این روزها هر کی یه نکته‏ای می‏گه درباره تجربه‏ی سفرش،
یا در مورد مکان و موقعیتی خاص که باید یادم بمونه و یادش کنم.
و البته چون از اول می‏دونم که یادآوری اینها از حد حافظه‏ام خارج‏ه،
زیاد سعی نمی‏کنم در ذهن‏ام نگه‏شون دارم.
امیدوارم به‏موقع اون حرف‏ها یادم بیاد.
به‏خصوص سفارش‏های دعای دوستان.

3- وقتی می‏بینی خودش اسم‏ات رو نوشته،
تو قرعه‏کشی هوات رو داشته،
به ناز و نوزت توجه نکرده،
کارهای ثبت نام‏ات رو ردیف کرده،
پول سفر رو هم‏آهنگ کرده،
کارهای باقی‏مونده رو هم جمع و جور کرده،
دیگه فقط می‏مونه بری ببینی چی کارت داره.
ان‏شاءالله خیره بعد این همه سال.
فقط امیدوارم برای استفاده بردن توقع مالایطاق نداشته باشه.
آخه اگه ما قرار بود اونجا بنده خوبی باشیم که تا حالا بودیم دیگه.
فقط امیدمون به رحمت‏ات و مغفرت‏ات‏ه،
اون هم به مسیئین.

4- لبیک...

یا علی


امتحان عظیم

ارسال شده توسط مسعود مسیح تهرانی در 88/4/31:: ساعت 12:45 صبح

سلام.

گزیده‏ی صحبت‏های رهبری، روز مبعث +.
- - - - - -

1- ... سلائق مختلفى در عرصه‏ى زندگى اجتماعى در میان ملت وجود دارد؛
حرف‏شان را می‌زنند، هرکدام نظرشان را بیان می‌کنند؛
اما آنجائى که احساس می‌کنند که پاى دشمنى با نظام در میان است،
آنجائى که احساس می‌کنند دستى دارد حرکتى را
براى ضربه‏زدن به نظام اداره می‌کند، مدیریت می‌کند، مردم از آنها کناره می‌گیرند؛
ولو او همان شعارى را بدهد که این آحاد مردم به آن شعار معتقد هم باشند؛
مى‏بینند که او بدخواه است، خودشان را کنار می‌کشانند. این مسئله‏ى مهمى است.

 

2- ... همه گفتند یک انتخابات چهل میلیونى،
یک عظمت بى‏نظیر از اول انقلاب تا حالا،
حضور مردم در صحنه بعد از سى سال،
قدرت جذب مردم و به صحنه آوردن مردم براى نظام؛
این یک عظمت بود...
همه فهمیدند که در چنین وضعیتى نباید غفلت کنند که دشمن کمین گرفته است...
آن چیزى که همه دارند مشاهده می‌کنند، نقش رسانه‏هاست
که مهمترین نقش را در این چند ده سال اخیر، رسانه‏ها در تحولات ملت‏ها داشته‏اند.

 

3- ... رسانه‏ها و دستگاه‏هاى تبلیغاتى و اطلاعاتىِ وابسته‏ى به استکبار،
میدان‏دارترین عناصر دشمنان استقلال ملت‏ها
براى به آشوب‏کشیدن ملت‏ها هستند...
دستورالعمل‏های‏شان براى گروه‏هاى غافل و نادانِ اغتشاش‏گر
توى رسانه‏هاى خودشان به‏طور علنى دارد پخش می‏شود...
اشتباه است اگر کسى خیال کند که یک گروه معدود،
آن هم در تهران، فرض بفرمائید به ظرف زباله‏ى شهردارى تعرض می‏کند
- زورش به او می‏رسد - یا فرض کنید به اموال مردم
- به موتورسیکلت‏شان، به ماشین‏شان، به بانک‏شان، به دکان‏شان -
تعرض می‏کند، این مردم‏اند؛ نه، مردم نیستند.
بله، بلندگوى استکبارى وقتى می‏خواهد از اینها حمایت کند، می‏گوید مردم.
اینها مردم‏اند؟!
مردم آن میلیون‏هائى هستند که تا این اغتشاش‏گران را،
این مفسدین را در صحنه مى‏بینند، کنار می‏کشند
و آنها را با نفرت نگاه میکنند؛
برهم‏زنندگان امنیت عمومى را، آرامش اجتماعى را با انزجار نگاه می‏کنند.

 

4- هر کسى امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنى سوق بدهد،
از نظر عامه‏‌ى ملت ایران انسان منفورى است؛
هر که می‏خواهد باشد.
هر هدفى را که این ملت بخواهد به آن برسد،
در سایه‏ى آرامش و امنیت خواهد رسید...
به هم زدن امنیت یک ملت بزرگ‏ترین گناهى است که ممکن است کسى مرتکب بشود.
این را البته آن کسى که مأمور است، مزدور است،
او که حرف گوش نمی‏کند؛ خطاب ما به او نیست؛
خطاب ما به نخبگان است. آحاد ملت هم هوشیارند؛ نخبگان ما هوشیار باشند.

 

5- نخبگان بدانند
هر حرفى، هر اقدامى، هر تحلیلى که به آنها
(مستکبرین بیگانه یا کسانی که در داخل دنبال اغتشاش هستند)
کمک بکند،
این حرکت در مسیر خلاف ملت است.
همه‏‌ى ما خیلى باید مراقب باشیم...:
مراقب حرف زدن، مراقب موضع‏گیرى کردن، مراقب گفتن‏ها، مراقب نگفتن‏ها...
نخبگان سر جلسه‏ى امتحان‏اند؛ امتحان عظیمى است...
اگر بخواهیم به این معنا دچار نشویم،
راه‏اش این است که خرد را، که انسان را به عبودیت دعوت می‏کند،
معیار و ملاک قرار بدهیم؛ شاخص قرار بدهیم.

 

6- عقل، این سیاسی‏بازى‏ها و سیاسى‏کارى‏هاى متعارف نیست؛
اینها خلاف عقل است.
«العقل ما عبد به الرّحمن و اکتسب به الجنان»...
شاخص‏اش هم براى ما، بین خودمان و خدا، این است که
نگاه کنیم ببینیم در بیان این حرف اخلاص داریم یا نه؟ به فکر خدائیم یا نه؟
من دارم براى خاطر خدا، رضاى خدا حرف می‏زنم
یا براى خاطر جلب توجه شما دارم حرف میزنم؟
براى خاطر خداست یا براى خاطر دل مستمع و غیرمستمع است؟
معیارش این است. به خودمان مراجعه کنیم؛
اقضى القضات نسبت به انسان، خودِ انسان است.
خودمان را فریب ندهیم؛ بفهمیم چه کار می‏کنیم؛
بفهمیم چه می‏گوئیم؛ چه حرکتى می‏کنیم.

یا علی


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >


بازدید امروز: 1004 ، بازدید دیروز: 16 ، کل بازدیدها: 483229

پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ